انتشار گسترده ی شبنامه در موغان به مناسبت روز بزرگداشت زبان مادری*****

آذوح: روز گذشته چندین هزار شبنامه در سطح شهر موغان و مناطق اطراف چاپ و توزیع گردید.
به گزارش آذوح در پی فرارسیدن روز جهانی بزرگداشت زبان مادری فعالین سیاسی آذربایجان جنوبی نیز برنامه هایی برای پاسداشت این موضوع فراهم دیده اند. از جمله ی این موارد، توزیع شبنامه هایی است که متن آن را در ادامه نشاهده می فرمایید.
گفتنی است سعید حسینی و ناصر عبدالهی فعالان دانشجویی آذربایجانی نیز در مغان دیشب ساعت ۱۱ توسط پلیس اطلاعات نیروی انتظامی دستگیر شدند.
این دو فعال دانشجویی دانشگاه پیام نور گرمی پیشتر به دلیل فعالیتهای هویت طلبانه از جمله تحصن و درخواست آموزش به زبان مادری در محیط دانشگاه به دو ترم تعلیق از تحصیل محکوم شده بودند. ایشان بعد از پخش گسترده ی اعلامیه در چند روز گذشته به مناسبت روز جهانی زبان مادری در مغان، توسط نیروهای امنیتی به ظن شمارکت در این امر ساعت 11 شب دوشنبه بازداشت گردیدند.
گفتنی است سعید حسینی 2 سال قبل در اعتراض به دریافت حکم تعلیق دو تن از دانشجویان آذربایجانی که به اتهام درخواست تدریس زبان مادری صادر شده بود، در دانشگاه پیام نور گرمی تحصن اعتراضی برپا نمود و خود نیز با حکم تعلیق از دانشگاه روبرو گشت.
متن شبنامه:
زبان مادری(آنا دیلی)
شاید برای اکثر آذربایجانی ها موضوعاتی مثل زبان مادری تبدیل به موضوعی تکراری شده است و امروزه در مورد آن برخی مسئولان نظام و برخی از روزنامه ها و نشریات نیز سخن می گویند. اما با وجود تکراری بودن مسأله هنوز اهمیت و نقش زبان مادری برای خیلی ها بخوبی درک نشده است.
زبان علاوه بر دستگاه ارتباطی و وسیله تفهیم و تفاهم بین انسانها، بهترین ابزار برای انتقال تفکر و احساس و عاطفه و در معنایی دیگر دروازه‌ی ذهنی انسان نسبت به خود و محیط اطرافش می‌باشد. شالوده ذهنی انسان و نظام فکری او توسط زبان شکل می‌پذیرد و از طرف دیگر زبان مهمترین عنصر هویتی و ملیتی محسوب می‌شود به طوری که اکثر ملل دنیا با هویت زبانی‌شان شناخته می‌شوند. به همین خاطر است که علی رغم بین‌المللی بودن زبان انگلیسی و تبدیل شدن آن به زبان علم و اقتصاد دنیا، فرانسویها درصدد ارتقای سطح و جایگاه زبانی‌شان در اتحادیه اروپا در کنار زبان انگلیسی می‌باشند.
طبق نظریه روانشناسان و زبانشناسان 12 سال اول زندگی یک شخص از لحاظ فراگیری زبان دوران تطبیقی و پس از آن دوران یادگیری محسوب می‌شود. یعنی در 12سال اول زندگی شخص ضمن فراگیری زبان، با زبان فراگرفته شده، خود را با محیط تطبیق می‌دهد و سیستم فکری‌اش شکل می‌گیرد. زمانی این نظام فکری و تطبیقی تکمیل می‌شود که سواد‌آموزی شخص به زبان مادری تکمیل گردد. یعنی علاوه بر فراگیری کامل تکلم به زبان مادری، خواندن و نوشتن به زبان مادری را نیز یاد بگیرد. متأسفانه این فاجعه‌ای است که برای بیش از 50% از کودکان ایرانی اتفاق می‌افتد. یعنی سیستم آموزشی ایران کودکانی را تربیت می‌کند که سیستم فکری_تطبیقی آنها بطور کامل شکل نگرفته است. به عبارت دیگر، عدم انسجام و هماهنگی بین زبان ذهنی، زبان قلب و زبان دهان باعث مشکلات تحصیلی و روانی مشخص می‌شود.
امروزه از عوارض ممنوعیت فراگیری زبان مادری که می‌توان به سهولت مشاهده نمود میتوان به : 1- عدم تکمیل نظام فکری و شخصیتی خود که عوارضی چون کاهش خلاقیت و ضعف بیان را به همراه دارد. 2- افت تحصیلی دانش‌آموزان مناطق غیر‌فارس در پی تحصیل به زبان غیر از زبان مادری‌شان . 3- احساس بیگانگی هویتی، جدایی از داشته‌های فرهنگی خویش و در پی آن عدم اعتماد به نفس و غرور ملی-هویتی، اشاره نمود. به همین خاطر است که سازمان یونسکو مشوق و مبلغ تحصیل به زبان مادری می‌باشد و منشور حقوق بشر و حقوق زبانی دنیا در میان بندهای خود تحصیل به زبان مادری را گنجانیده و بر نقش و اهمیت این مسأله صحه گذارده‌اند.
در کشور ایران مباحث هویتی-‌زبانی همانند دیگر تفکرات مدرن، بحث تحصیل شهروندان و آموزش و توسعه انسانی و آشنایی با حقوق طبیعی و رشد ذهنی آنها از زمان مشروطه ظهور یافتند، در پی این مسائل اولین مدرسه به سبک نوین را میرزا حسن رشدیه در تبریز احداث نمودند که در آن مدارس زبان تورکی آذربایجانی، زبان آموزشی آن دوره محسوب می‌شد. اما با ورود رضاشاه پهلوی به عرصه قدرت، سیاست تک زبانی- تک ملیتی او و همراهانش به مهمترین سیاست فرهنگی هویتی‌اش تبدیل شدند و زبان دیگر ملل ساکن ایران ازجمله تورک‌های آذربایجان در پی این سیاست فرهنگی-زبانی و شوونیستی فارسی، رو به اضمحلال و فقر زبانی و ضعف گذاردند.
به جز در یک دوره حکومت یکساله فرقه دموکرات آذربایجان به سال 25-1324، بیش از 90 سال است که حقوق ملی و زبانی ملل غیر فارس ایران نادیده گرفته می‌شود. در حالی که حق تحصیل به زبان مادری جزو حقوق طبیعی و ابتدایی و انسانی هر فرد محسوب می‌شود و این حقوق بایستی از طرف حاکمان قدرت شناخته شده و داده شود. اما متأسفانه راه حل معضل زبانی ایران را برخی نادانسته بدون هزینه های دولتی انجام می دهند.
آنهایی که از زمان تولد کودکانشان به زبانی غیراز زبان مادری با آنها ارتباط برقرار می کنند و برای توجیه این اقدام، پیشرفت تحصیلی کودک و افزایش قدرت بیان و عدم تحقیر در محیط آموزشی بیان می کنند،بایستی بدانند که از نظر روانشناسان یادگیری کودک به زبانی غیر از زبان مادری با پیشرفت تحصیلی وی ارتباط چندانی ندارد و اکثر نخبگان آذربایجانی نظیر پروفسور هشترودی، دکتر لطفی زاده،بنیانگذار نظریه فازی دنیا، در محیط گرم خانواده شان با زبان و هویت و فرهنگ آذربایجانی آشنا شده اند وبا وجود عدم تحصیل به زبان مادری شان مراتب علمی را حل نموده اند. اما وقتی به عمق مسأله و سطح آن بصورت عمومی و کلی نگاه می کنیم عدم توسعه انسانی مناطق غیرفارس علاوه بر مشکلات روانی،شخصیتی و تحصیلی منجر به عدم توسعه اقتصادی این مناطق نیز می انجامد.
برای کسی که از پیشینه تاریخی و فرهنگی خویش بیگانه شده است تعریف هویت جمعی اش بدرستی شکل نخواهد گرفت و همین خاطر نیز با وجود خیل عظیم مهاجرت انسانی از مناطق خویش به سمت مرکز ایران و مناطق فارس نشین بخاطر برخورداری از امکانات، فرصت شغلی، درمانی، بهداشتی و... درک علت تبعیض نسبت به سرزمین مادری اش مشهود نمی یابد یعنی با وجود عینی بودن مسائل هیچ ذهنیت صحیحی شکل نمی گیرد.
حل این معضلات و مشکلات تنها و تنها با یادگیری کودکان به زبان مادری شکل می گیرد و حد اقل در غیر این صورت در کنارتحصیل به زبان فارسی، آموزش به زبان مادری و آشنایی با فرهنگ سرزمین اجدادی خویش در شکل گیری شخصیتی و هویتی افراد و توسعه انسانی شان از اهمیتی والا برخوردار می باشد. بر ماست که علاوه بر مطالبه ی حقوق زبانی و ملی خویش از سران حاکم از تلاش برای آشنا ساختن و یاد دادن کودکانمان به زبان مادری دریغ نورزیم.
Submit to DeliciousSubmit to DiggSubmit to FacebookSubmit to Google PlusSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn