اعتراف وزیر سابق کشاورزی: از سال 1374 می دانستیم دریاچه ی اورمیه خشک خواهد شد*****
- توضیحات
- منتشر شده در شنبه, 16 فروردين 1393 20:00
آذوح: وزیر سابق کشاورزی در بخشی از سخنان خود با اشاره به سدسازیهای گسترده بر روی رودخانه های منتهی به اورموگولو اعتراف کرد مسئولان حکومتی ایران از سال 1374 در خصوص خشک شدن دریاچه ی اورمیه آگاهی داشته اند.
به گزارش آذوح دوشنبه ی هفته ی گذشته تالار اجتماعات خانه ی کشاورز میزبان گروهی از پژوهشگران و متخصصین کشور بود که عضو کارگروه احیای مرحلهای دریاچه ارومیه بودند. در این نشست طولانی، دو تن از دانشمندان ایرانی مقیم ایالات متحده آمریکا (دکتر شریفی و دکتر پورمند) هم به صورت ویدئو کنفرانس حضور داشتند و دیدگاههای کارشناسی خود را در بارهی ناهنجاریهای محیط زیستی پیش آمده، مباحث زمینشناسی و اثر فعالیتهای انسانساخت بر تشدید بحران در محدودهی مورد مطالعه بیان داشتند.
در این جلسه دکتر حسین آخانی در حضور گروهی از سدسازان بنام کشور، آشکارا سیاستهای سازهای وزارت نیرو را به عنوان مهمترین عامل مرگ دریاچه ارومیه بی مهابا به چالش کشید. وی همچنین به شدت با نظریهی دکتر کردوانی مخالفت کرده و دلایل علمی متعددی از منظر دانش بومشناسی (اکولوژی) ارایه کرد که ثابت میکند، دریاچه ارومیه نمرده است، هر چند که بسیار بیمار است. وی گفت: در کجای دنیا با شنیدن خبر بیماری یک موجود زنده، نخست در صدد تدارک مراسم کفن و دفن بایستهاش برمیآیند؟ آخانی معتقد است که بیماری به نام دریاچه ارومیه را باید به پزشک متخصص رساند و حاذقترین پزشک، بیشک باید یک اکولوژیست باشد؛ نه یک زمینشناس، هیدرولوژیست، اقلیمشناس، سدساز و ...
از این رو، وی خواهان تشکیل کمیتهی اکولوژی در ستاد احیای دریاچه ارومیه شد تا بتواند نحوهی فعالیت دیگر کمیتههای تخصصی را هماهنگ کرده و مدیریت نماید. آخانی تأکید کرد که هماکنون 646 گونهی گیاهی در اطراف دریاچه ارومیه زندگی میکند که برخی از آنها کاملاً منحصر به فرد و اندمیک هستند. اما نکتهی مهمتری که وی بر آن تأکید داشت، آن بود که احتمالاً تعداد گونههای گیاهی شناخته شده در حوضهی آبخیز دریاچه ارومیه، تنها یک دهم واقعیت است و ما هنوز نتوانستهایم حدود شش هزار گونهی گیاهی موجود در این منطقهی استراتژیک را شناسایی کنیم؛ واقعیتی که سبب شد تا وی با طرح پارتیشنبندی و احیای گام به گام سطح دریاچه ارومیه که توسط دکتر ناصر آق و همکارانش ارایه شد، به شدت مخالفت کرده و آن را عامل مرگ بخش عمدهای از دریاچه معرفی کند.
سخنان دکتر رضا مکنون، رییس کمیسیون تخصصی آب شورای پژوهشهای علمی کشور هم حاوی نکات تأملبرانگیز فراوانی بود. از جمله اینکه حوضهی آبخیز دریاچه ارومیه سالانه فقط 400 میلیون متر مکعب آب مجازی به دو استان اصفهان و خراسان رضوی از منظر تولید چغندر قند صادر میکند. وی این پرسش را مطرح کرد که آیا فقط میتوان کشاورز را محکوم کرد که چرا چغندر قند تولید کرده است یا باید از حاکمیت پرسید که نقش سازندهی کارخانه قند کجاست؟! و یا اینکه برج خنککنندهی بناب را بر بنیاد چه موازینی جانمایی کرده است؟ ایشان این پرسش را هم طرح کردند که چگونه اسرائیل میتواند با پتانسیل آبی 1.2 میلیارد متر مکعبی خود در سال، نیاز 7 میلیون انسان را در درون مرزهای فلسطین اشغالی تأمین کند و افزون بر آن، روزانه یازده هواپیمای باری میوه به اتحادیه اروپا هم صادر کند، اما ما در حوضه آبخیز دریاچه ارومیه با حدود 7 میلیارد متر مکعب آب قابل استحصال سالانه، نهتنها نتوانستیم نیاز 5 میلیون انسان ساکن در آن را تأمین کنیم، بلکه منطقه را به سمت یک بحران خطرناک محیط زیستی هدایت کردیم! چرا؟ وی تأکید کرد که بحران دریاچه ارومیه، دسته گلی است که ما به آب دادهایم و نباید دنبال مقصری از آسمان باشیم.
در انتها دکتر کلانتری گفت: حقیقت این است که حقآبهی بخش کشاورزی در آغاز انقلاب اسلامی، 1.8 میلیارد مترمکعب در سال بود و اینک به حدود 5 میلیارد مترمکعب افزایش یافته است و این گناه غیرقابل انکار ماست که سکوت کردیم تا این فاجعه رخ دهد. وی گفت در سال 1374، دو تن از مشاورینش در زمانی که وزیر کشاورزی بوده است؛ یعنی دکتر محمد بایبوردی (که در نشست هم حضور داشت) و مرحوم مهندس جواهری به وی هشدار دادند که با روند سدسازیهای پیش گرفته در آبخیز دریاچه ارومیه، به زودی این دریاچه خشک خواهد شد. اما متأسفانه آن زمان اغلب هیدرولوژیستها و مهندسین مشاور سکوت کردند و محیط زیست هم مرده بود و تنها در حد یک سازمان شکاربانی فعالیت داشت!
آذوح