وزیر رفاه دولت اول احمدینژاد: احمدینژاد بدجوری دروغ میگفت و فهم مدیریت نداشت
- توضیحات
- منتشر شده در دوشنبه, 15 ارديبهشت 1393 03:28
آذوح: پرویز کاظمی٬ وزیر رفاه دولت اول محمود احمدینژاد میگوید رئیس دولتهای نهم و دهم دروغ میگفت٬ به نمایندگان مجلس پول میداد٬ «خودش ۱۰۰ تا مشایی را درس میداد» و زمان وی «کیلویی» کار کردن بسیار مهم بود.
آقای کاظمی این اظهارات را روز شنبه (۱۳ اردیبهشت ماه) در گفتگو با وبسایت «نامهنیوز» بیان کرده است.
در مجلس هفتم در سال ۱۳۸۴ محمود احمدینژاد در جلسه رأی اعتماد وی گفته بود «خدا کاظمی را به من معرفی کرده است»، اما کاظمی نخستین وزیری بود که در مهر ماه ۱۳۸۵ از کابینه خارج شد.
مهمترین گزارههای این گفتگو:
● احمدینژاد اصلا سیستماتیک نیست. باورش بر این است که در پادگان و ارتش یک ژنرال وجود دارد و مابقی سربازند. از سوی دیگر ایشان اصلا گوش شنوا نداشت. مدیر باید بشنود اما جاده او یک طرفه است.
● احمدینژاد دروغ میگفت. مثلا با من ظهر جلسه داشت و صحبت میکرد و شب در جای دیگری میگفت از صبح در اصفهان بودم. بعد طوری حرف میزد و توضیح میداد که حتی من هم قانع میشدم و با خود میگفتم که نکند حتما روز گذشته پیش ایشان بودم.
● ایشان در انتخاب مدیران من دخالت میکرد... چهار نفر خارج از سیستم انتخاب کرده بود {مجتبی ثمره هاشمی. زریبافان. سعیدلو. مشایی} تا وزیران را کنترل کند. وزیر را که نباید کنترل کنی.
● ما برای احمدینژاد اعتبار داشتیم. در واقع ما را طعمه کرد. با خود گفته بود فعلا کارم را راه میاندازم و سپس بعدا با این افراد کار دیگری انجام میدهم.
● {در پاسخ به اینکه آیا احمدینژاد به کسی باج میداد؟} به نمایندگان مجلس چه کسی پول میداد؟
● احمدینژاد همیشه میگفت من برای تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری پولی خرج نکردم. در یکی از جلسات دولت گفت من فقط دو تا تراول پنجاه تومانی خرج کردم؛ اما همین آقای مددی یکبار به خود من گفت من خانهام را فروختم و برای تبلیغات ایشان هزینه کردم.
● احمدینژاد اصلا علم، فهم و سواد مدیریت ندارد. نمیدانست در جایگاه یک رئیس جمهور چگونه باید رفتار کند. تعاملات مدیریت را نمیدانست.
● میدانید چقدر به من میگفتند با احمدینژاد بساز. میگفتم نمیتوانم. نه اینکه نخواهم، نمیتوانم.
● {مشایی} اصلا تا وقتی که من {در دولت} بودم نه. فقط قرآن میخواند و میرفت. آدمی معمولی بود. احمدینژاد خودش ۱۰۰ تا مثل مشایی را درس میداد.
● احمدینژاد کارش را بلد بود. یک نکته دیگر هم هست. در مقابل جامعه روحانیت ایستاد. نفی کرد. معمولا در نفی میتوان خودت را اثبات کنی.
● در زمان احمدینژاد کیلویی کار کردن خیلی مهم بود. ۲۰ ساعت کار میکرد که از نظر من محکوم است. آقای احمدینژاد به خوابگاه دانشگاه تهران رفته بود و ساعت ۳ بامداد جلسه گذاشته بود. این اهانت به انسانیت است. همه میگفتند ما کارتابلمان را یک بامداد میبینیم. خبرنگار با ما مصاحبه کرد گفتم خروجی کار مهم است.
● در آن صحنه که احمدینژاد عکس خانم رهنورد را در دست گرفت، آقای موسوی باید از صندلی بلند میشد و میگفت: مگر تو رئیس جمهور نبودی، مگر این ۴ سال این اطلاعات را نداشتی. چرا تا الان چیزی نگفتی. تو خیانت کردی.
● با احمدینژاد باید اینگونه برخورد میشد. موسوی ماخوذ به حیا بود. با ادبیات خودش باید با او صحبت کرد.
● {احمدینژاد} به ما گفته بود به هیچ وجه در جلسات مجمع {تشخیص مصلحت} شرکت نکنیم.
● مسبب تحریمها ایشان {احمدینژاد} است. کشور را به سمت و سویی برد که چنین حاصلی داشت. با آمار، ارقام و تحلیلهای درست صحبت کردم نه با غرضورزی.
● ما را مثل کارگرها به جلسات هیات دولت میبردند و ۷ ساعت جلسه برگزار میشد. در ژاپن جلسات هیات دولت ۲۰ دقیقه است. برای اینکه پشتوانه کارشناسی دارد. اما خروجی جلسات ما چه بود؟