توافق هستهای، دیگی که برای کارگران نمیجوشد
- توضیحات
- منتشر شده در یکشنبه, 04 مرداد 1394 06:47
آذوح: مذاکرات هستهای ایران با گروه ١+۵، رکوردهای جدیدی را به ثبت رساند. مفصلترین سند یک توافق حقوقی بعد از جنگ جهانی دوم تا طولانیترین مذاکرات وزیر خارجه آمریکا از آغاز جنگ سرد، از جمله رکوردهای به ثبت رسیده در ماراتن هستهای ایران است که ١٣ سال به طول انجامید و سرانجام در تاریخ ٢٣ تیر ماه ١٣۹۴ به توافق نهایی منجر شد.
با وجود این، ابعاد تاثیرات این توافق نهایی بر وضعیت داخلی ایران و وضعیت معیشتی مردم به طور شفاف مشخص نیست و محل مناقشه است.
با نهایی شدن توافق وین و لغو تحریمهای بینالمللی علیه ایران، زندگی کارگران چه وضعیتی پیدا خواهد کرد و فضای سیاسی و قانونی برای فعالیت صنفی و سیاسی کارگران چه شکلی به خود خواهد گرفت؟
توافق هستهای و سفره کارگران
در ۶۸ ماهی که سعید جلیلی مذاکره کننده ارشد اتمی ایران بود، تحریمهایی بیسابقه از سوی ایالات متحده و اروپا علیه ایران وضع شد. از آن تاریخ یعنی سال ۱۳۸۶ تاکنون، دو وضعیت متفاوت در ایران ترسیم شده است. اکنون خرید هواپیماهای مسافربری، لغو تحریم نفتکشهای ایران و آزاد شدن دهها میلیارد دلار از داراییهای دولت ایران، از ورق خوردن فصل جدیدی از تاریخ حمهوری اسلامی خبر میدهند.
در این فاصله زمانی، زندگی کارگران و مزدبگیران در ایران نیز دستخوش تغییرات زیادی شده است. تغییراتی که از نگاه آمارهای دولتی هم پنهان نماندهاند: ارزش ریالی حداقل دستمزد کارگران در مقابل دلار در فاصله سالهای ١٣۸۹ تا ۹١، ۲۴ درصد کاهش داشته است. نرخ تورم در سال ١٣۹١، ۳۰ درصد گزارش شد. در این گزارشهای سالانه، همچنین، افزایش اعتراضها و اعتصابهای کارگری از ١٣۹٢ تا امروز و نیز آمار هفت میلیون کارگری که زیر نرخ تعیین شده حداقل دستمزد در سال ١٣۹۴ مزد دریافت میکنند، به چشم میخورد.
اولین نشانههای لغو احتمالی تحریمها، بازگشت نفتکشهای ژاپن، ترکیه و برخی از کشورهای اروپایی از اردیبهشت ١٣۹٣ به اسکلههای ایران بود. اما با وجود این بازگشت، از محل فروش طلای سیاه تغییری در وضعیت رندگی کارگران نفت حاصل نشد و پاداش بهرهوری به کارگران پیمانی نفت از بهمن ١٣۹٣ توسط وزارت نفت قطع شده است.
سهراب بهداد
سهراب بهداد
سهراب بهداد، استاد اقتصاد دانشگاه دنیسون، ساکن آمریکا، با بیان اینکه لغو تحریمها امکانات اقتصادی را گسترش خواهد داد و ارزهای بلوکه شده آزاد خواهد شد، به رادیو زمانه میگوید: «با لغو تحریمها، مبادلات تجاری و جریان سرمایه بسی آزادتر و درآمد حاصل از فروش نفت افزون خواهد شد. بهرهوران ازرفع محدویتهای تحریم، آنانی خواهند بود که از راه دولت و امتیازات رانتی آن، یا از راه اهرمهای اعمال قدرت در بازار، به این امکانات دسترسی خواهند داشت.»
بهداد، در ادامه با اشاره به عدم تاثیرگذاری رفع تحریمها بر زندگی مردم میگوید: «من گمان ندارم که رفع تحریمها تغییری در کلیت این ساختار پدید میآورد، هرچند کش و واکشها و پیشرویها و پسرویهایی میان اجزایی از این ساختار دیده خواهد شد. جنب و جوشهایی از سوی اتاق بازرگانی و عوامل نئولیبرال آن از یک سو و قلدرهای امنیتی-اقتصادی ار سوی دیگر، هماکنون مشهود است و انتظار میرود این روند بیشتر بالا بگیرد. اما انتظار نمیرود در وضع معیشت کارگران بهبودی محسوس پدید آید چون افزایشی عمده در نرخ اشتغال و نرخ مزدها پیشبینی نمیتوان کرد (یه سبب نبود انتظار برای افزایش سرمایهگذاریهای تولیدی و مکانیسمهای رایج در بازار کار). از نرخ تورم هم چیزی کاسته نخواهد شد، حتی ممکن است بیشتر هم بشود. انتظار داشته باشید نرخ سود و واردات هر دو بالا رود.»
حداقل دستمزد کارگران در ایران قبل از سال ١٣۸٢ و مناقشه اتمی ایران با کشورهای قدرتمند جهان، فاصلهای ۵ تا ١٢ درصدی با تورم سالانه داشت. با وجود ۴١۹ برابر شدن میزان دستمزد کارگران در ٣۷ سال گذشته، بررسیها نشان میدهد که دستکم در ١۵ سال از این مدت زمانی، دستمزد و هزینهها رابطه منفی داشتهاند و دستمزدهای دریافتی توانستهاند تنها ١٠ روز از هزینه کارگران را پوشش دهند.
مسعود، فعال کارگری ساکن تهران با توضیح این نکته که توافق اتمی فقط میتواند بر پایین آوردن نرخ بیکاری تاثیر بگذارد، به رادیو زمانه میگوید: «در مورد معیشت کارگران به نظر من این که نهادهای سرمایه و سود به خودی خود پیشرویای که این چند سال در سفره زحمتکشان داشتهاند را به سادگی واگذارند و عقب بروند امری محال است. اتفاقا طبقه کارگر را وقتی با رقم ۷۱۲هزار تومان متقاعد و کنترل کردهاند امکان ندارد که عقب بروند. حال اگر پولی تزریق میشود و اگر سرمایهای جریان پیدا میکند قطعا تاثیرش نه در معیشت کارگران که در سود شرکتها خواهد بود. این موضوع با ورود سرمایه بهبود نمییابد بلکه بستگی به توان تشکلیابی و اقدام جمعی کارگران دارد. قرار نبوده و نیست که چیزی در این دیگ برای کارگران بجوشد.»
دو روز قبل از امضای تفاهمنامه نهایی اتمی در وین، دولت روحانی در تاریخ ٢١ تیر دستور افزایش شش درصدی قیمت ١۸ قلم کالای اساسی را صادر کرد. در این بخشنامه که در تاریخ ٢٢ تیر ماه ابلاغ شده است، افزایش قیمت کالاهایی نظیر گندم، آرد، نان، قند و شکر، مرغ، تخم مرغ، برنج، روغن نباتی، گوشت قرمز، کره و شیرخام، کودهای اوره، فسفات و پتاس، محصولات لبنی پرمصرف (شیر، پنیر، ماست) و انواع کالاهای یارانهای تا سقف شش درصد پیشبینی شده است.
صادق.خ، روزنامهنگار حوزه کارگری ساکن تهران معتقد است تنها نقش مثبتی که لغو تحریمها میتواند داشته باشد این است که بزرگترین بهانه دولت برای ناکارآمدی اقتصادی و شانه خالی کردن از اجرای مسئولیتهایش در قبال مردم و طبقات پایین جامعه از بین میرود.
این روزنامهنگار در ادامه به رادیو زمانه میگوید: «تا جایی که به مدیریت کلان اقتصادی کشور باز میگردد نمیتوان تصور کرد که منابع آزاد شده در نتیجه رفع تحریم در جایی خرج میشود که در نهایت به نفع کارگران تمام شود. دولت هیچ تصمیم جدیای برای حمایت از نیروی کار نگرفته و ندارد. نمونه آخر آن لغو مصوبه غیرقانونی بودن قراردادهای کاری موقت زیر یک سال و تن دادن به خواسته کارفرمایان و همچنین تعیین حداقل دستمزد پایینتر از خط فقر و دروغبافیهای مکرر در مورد کاهش نرخ تورم است. وقتی دولت خودش دستور گرانی ١۸ قلم کالای اساسی را میدهد و بنزین و برق و انرژی را گران میکند، این نتیجه نهاییاش از سویی فشار بیشتر به کارگران و از سوی دیگر تمایل بیشتر تولیدکنندگان به واردات و دلالی است.»
رویای ناکام «فضای باز سیاسی» برای فعالان صنفی و کارگری
اولین نشانههای عدم تغییر برخورد دولت با جامعه مدنی و اعتراضات صنفی مزدبگیران، در تاریخ ٣١ تیر ١٣۹۴ با دستگیری بیش از ١٠٠ تن از معلمان معترض در مقابل مجلس شورای اسلامی رخ داد.
اعتراض کارگران در ایران
همچنین در فاصله تفاهم هستهای در لوزان تا توافق نهایی ١٠٠ صفحهای در وین، آمار اعدامها در ایران افزایش یافت و به هر هفت ساعت یک اعدام رسید.
علاوه بر بسته بودن فضای سیاسی و عدم تغییر رفتار دولت و دستگاه قضایی در زمینه برخورد با تشکلهای صنفی و کارگری، دستگیری و فشار بر فعالان کارگری در آستانه روز جهانی کارگر و بازداشت اعضای کانون صنفی معلمان، نگرانی فعالان صنفی و کارگری را نسبت به تندتر شدن رفتار دولت نسبت به فعالیت صنفی و سیاسی آنها بیشتر کرده است.
محمد پورعبدالله، فعال سیاسی ساکن نیویورک، در مورد آینده فضای سیاسی ایران و تاثیر توافق هستهای بر فعالیت صنفی و سیاسی مزدبگیران به رادیو زمانه میگوید: «با توافق نهایی در وین، ایران اجازه خواهد یافت به عنوان قدرت منطقهای عمل کند و پروژه منطقهای خود را عملی کند. در این راستا، ایران باید به انباشت سرمایه دست بزند و بدون شک با توجه به عقب ماندن سرمایهداری ایران از رقبای منطقهای و جهانیاش این کار را به هر شکل خواهد کرد. این بدان معنا خواهد بود که هزینههای تولید و انباشت باید تا آنجا که ممکن است کاهش یابد. بنابراین دولتهای آینده تلاش خواهند کرد قدرت چانهزنی کارگران (و معلمان و پرستاران و …) را به حداقل برسانند و این تنها از راه سرکوب اعتراضهای آنها میسر خواهد بود.»
محمد پورعبدالله
محمد پورعبدالله
پورعبدالله در ادامه با پرتنش خواندن آینده جنبش کارگری بعد از حصول توافق اتمی میگوید: «فضای ایدئولوژیک جامعه روزبهروز بیشتر به سمت ناسیونالیسم پیش خواهد رفت و بهانه همیشگی منافع ملی، در سرکوب و توجیه سرکوب کارگران موثر خواهد بود، اما در بلند مدت این وضعیت میتواند تغییر کند. در صورتیکه جنبش کارگری و سایر جنبشهای اجتماعی آمادگی رویارویی با این شرایط جدید را داشته باشند و بتوانند از نظر گفتمانی خود را مسلح کنند، میتوانند در بلند مدت پروژه سیاسی تکنوکراتها را با مشکل مواجه کنند یا حتی شکست دهند.»
با وجود آزادی برخی از فعالان سیاسی در چند روز گذشته، اقدامی در جهت آزادی فعالان کارگری و معلمان که برای مدت طولانی در زندان هستند، از طرف دستگاه قضایی صورت نگرفته است.
افزایش احکام زندان شاهرخ زمانی و بهنام ابراهیم زاده در دورانی که مدت زمان حبس آنها به پایان نرسیده است و همچنین تهدید و اعمال فشار فیزیکی بر برخی فعالان کارگری که در خرداد ماه ١٣۹۴ و در یک مورد منجر به آسیبدیدگی شدید کلیههای محمود صالحی در زندان سنندج شد و نیز دستگیری اسماعیل عبدی، دبیر کانون صنفی معلمان و نامعلوم بودن سرنوشت او، امیدها را برای بازتر شدن فضای سیاسی پس از توافق، به ناامیدی تبدیل کرده است.
سهراب بهداد، با بیان اینکه رابطهای بین توافق هستهای و آزادیهای مدنی وجود ندارد، به رادیو زمانه میگوید: «توافق هستهای، اگر هم به انجام برسد، به خودی خود تغییری در ساختار سیاسی-افتصادی پدید نخواهد آورد. آنان که میاندیشند پیشرویهای محتمل نئولیبرالی فضایی را باز خواهد کرد، خواهند دید که آنها فضا را تنها برای سرمایه بازتر خواهند کرد و آن نه نویدی برای گشایش در مبارزات کارگری است و نه برای مبارزات حقوق شهروندی.»
لغو تحریمهای بینالمللی اگر چه سایه خطر جنگ را بر ایران کمرنگ میکند، اما به نظر میرسد تاثیرات احتمالی آن بر زندگی معیشتی کارگران خنثی خواهد بود. اینکه از آزاد شدن فروش نفت، معاملههای بانکی، سرازیر شدن داراییهای بلوکه شده به ایران و …، کارگران چه سهمی خواهند برد، در گرو تغییرات اساسی در ساختار اقتصادی کلان ایران است. امری که با فاصله زیاد تورم و هزینه زندگی خانوار کارگری و نیز عدم وجود ظرف قانونی برای فعالیتهای صنفی و سیاسی کارگران و مزدبگیران، تاثیر این توافق را دستکم بر بهبود وضعیت معیشتی و صنفی بخش زیادی از جمعیت ایران، بیتاثیر میکند.