اتصال خزر به خلیج فارس؛ آب هایی که به هم نمی‌رسند

آذوح: ایران در حال برنامه‌ریزی گسترده برای انتقال آب از خلیج فارس و دریای عمان به مناطق مرکزی است؛ راهکاری که به اعتقاد برخی دستگاه‌های دولتی و نمایندگان مجلس می‌تواند بر بحران بی‌آبی غلبه کند و کشاورزی و صنعت و شهرنشینی را در شهرها و مناطق خشک ایران رونق بخشد. طرح‌های مشابهی نیز برای انتقال آب از دریای خزر وجود دارد.
طرح‌هایی برای انتقال آب خلیج فارس و دریای خزر به مناطق مرکزی ایران در دست مطالعه است.
با این‌حال تاکنون این طرح‌ها که مستلزم دخالت گسترده در محیط زیست است و می‌تواند عواقب پیش‌بینی نشده‌ای نیز به همراه داشته باشد، مورد مخالفت سازمان حفاظت محیط زیست قرار گرفته است.
به گفته معاون شرکت مهندسی آبفا، اکنون طرح انتقال آب از خلیج فارس به مرکز ایران پایدار شده است و به زودی مطالعات تکمیلی آن آغاز می‌شود.
علی اصغر قانع روز سه شنبه ۲۰ اسفند به خبرگزاری مهر گفت که مطالعات طرح انتقال آب از دریای عمان و خلیج فارس در سال ۱۳۹۲ پایدار شده است؛ طرحی که قرار است به گفته او در یک افق ۵۰ ساله بیش از ۴۸ میلیون جمعیت شهری و روستایی و صنایع مختلف را تحت پوشش قرار دهد و سیراب کند.
پیش‌تر نیز نمایندگان مجلس ایران از طرحی برای انتقال آب دریای عمان به دریاچه خشک هامون حمایت کرده و این طرح را یکی از«موثرترین راه‌های احیاء دریاچه هامون» و تغییر وضعیت زندگی مردم در استان سیستان و بلوچستان دانسته بودند.
در اسفندماه امسال ناصر کاشانی نماینده مردم زاهدان در مجلس خبر از تخصیص بودجه‌ای برای آغاز مطالعات این طرح داد، طرحی که در زمان دولت محمود احمدی‌نژاد مقدمات آن تصویب شد ولی تاکنون پیشرفت چندانی نداشته است.
کلنگ احمدی‌نژاد بر آب‌های خزر
طرح‌های انتقال آب برای آباد کردن مناطق مرکزی ایران تنها شامل خلیج فارس و دریای عمان نمی‌شود، در سال‌های اخیر چندین بار بحث‌هایی جدی برای انتقال آب از دریای خزر هم مطرح شده است.
در فروردین سال ۱۳۹۱ محمود احمدی‌نژاد پروژه انتقال آب از دریای خزر به مناطق مرکزی ایران را آغاز کرد.
طرح انتقال آب خزر به سمنان توسط احمدی‌نژاد آغاز شد اما حالا متوقف شده است.
در این پروژه آب دریای خزر قرار است ابتدا شیرین شود و سپس با ایجاد سه مسیر مختلف به مناطق خشک ایران از جمله سمنان، قم، کاشان، اصفهان، سبزوار، بیرجند و سپس یزد انتقال یابد. در نهایت مسیر دیگری از جنوب ایران، آب خلیج فارس را به گل‌گهر در استان کرمان می‌رساند.
مجید نامجو، وزیر نیرو در دولت احمدی‌نژاد به هنگام آغاز این پروژه در سال ۹۱ گفته بود به جای آن که صنایع را کنار آب احداث کنند، دولت تصمیم گرفته آب را به کنار صنایع ببرد. او همچنین از سرمایه‌گذاری اولیه برای شیرین کردن آب دریا به میزان یک میلیون مترمکعب در روز در جنوب ایران خبر داده بود.
توقف رویای شیرین خزر
با این‌حال این طرح‌ها، به ویژه طرح انتقال آب از دریای خزر تاکنون فقط در حد همان مراسم افتتاح باقی مانده است. در بهمن ماه سال ۱۳۹۲، محمد رهبری، مجری این طرح خبر از توقف آن و برچیده شدن کارگاه‌های مربوطه داد. او دلیل متوقف شدن پروژه را اختلاف نظر با سازمان محیط زیست عنوان کرد.
در آذرماه امسال درحالی که معاون وزیر نیرو همچنان خبر از پایان مطالعات برای انتقال ۲۰۰ میلیون مترمکعب آب از دریای خزر می‌داد، سازمان حفاظت محیط زیست به صراحت مخالفت خود را با این طرح اعلام کرده بود تا نشان دهد میان این دستگاه‌های دولتی تعامل و هماهنگی لازم برای چنین طرح‌های عظیمی وجود ندارد.
به گفته پروین فرشچی، معاون محیط زیست دریایی سازمان حفاظت محیط زیست، اجرای این طرح‌‌ها به ویژه انتقال آب خزر اثرات زیست محیطی نامناسبی دارد و نقشی هم در بهبود شرایط مناطقی که آب به آن‌ها انتقال می‌یابد نخواهد داشت.
او همچنین با اشاره به تعهدات منطقه‌ای و بین‌المللی ایران گفت بر اساس «کنوانسیون تهران» و پروتکل‌ زیست محیطی آن، ایران نمی‌تواند دست به اقداماتی با تاثیرات زیست محیطی فرامرزی بزند.
«دست‌هایی پشت پرده آب»
در اسفند ماه ۹۲ و زمانی که بحث انتقال آب از دریای عمان به دریاچه هامون جدی‌تر شد، احمدعلی کیخا، یکی دیگر از معاونان سازمان حفاظت محیط زیست، به صراحت از مخالفت این سازمان با کلیه طرح‌های انتقال آب از دریاها به مناطق مرکزی ایران خبر داد و گفت کلیه طرح‌های زیان‌آور انتقال آب مردود است، «مگر آن‌که اراده‌ای بیش از اراده سازمان محیط زیست پشت این طرح‌ها باشد».
گرچه معاون سازمان محیط زیست مشخص نکرد کدام اراده «پشت پرده» می‌تواند باعث عملی شدن این طرح‌ها شود اما شاید با توجه به آن که پروژه انتقال آب از دریای خزر به سمنان توسط «قرارگاه خاتم الانبیاء» وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در دست اجرا بود، شاید بتوان برخی فشارهای آشکار و پنهان برای اجرای این پروژه‌ها را حدس زد. در زمان ریاست جمهوری محمود احمدی‌نژاد، پروژه شیرین کردن آب دریای خزر به مبلغ ۲۰ هزار میلیارد ریال به خاتم الانبیاء واگذار شده بود.
از احتمال حضور قرارگاه خاتم در پروژه‌های مربوط به انتقال و شیرین کردن آب خلیج فارس نیز صحبت‌هایی به عمل آمده است.
دلایل مخالفت‌ها با پروژه‌‌‌های آبدار
دلیل مخالفت‌ها با پروژه‌های انتقال آب چه از دریای خزر در شمال و  چه از خلیج فارس در جنوب ترکیبی است از دلایل مختلف فنی، زیست محیطی، حقوقی و اقتصادی.
پیش‌تر برخی کارشناسان محیط زیست انتقال آب خزر به دلیل شوری زیاد آن را غیر منطقی خوانده و این کار را مستلزم هزینه‌های زیاد برای شیرین کردن آب دریا دانسته بودند.
مخالفت‌های زیادی با طرح اتصال خزر به خلیج فارس صورت گرفته است
به گفته اسماعیل کهرم، کارشناس و استاد محیط زیست، شوری آب دریای خزر ۱۳ میلی گرم در هر لیتر است که قابل استفاده برای مصارف خانگی و کشاورزی و صنعتی نیست. از سوی دیگر خاک مناطقی مانند سمنان یا برخی از نقاط مرکزی در کویر ایران به هیچ وجه برای کشاورزی مناسب نیست و حتا با انتقال آب نیز نمی‌توان در مناطقی با خاک رسی و شنی محصولات کشاورزی به عمل آورد.
محمد رهبری مجری این طرح نیز در مورد مخالفت سازمان محیط زیست گفته است عمده نگرانی این سازمان مربوط به شورتر شدن آب دریا به واسطه انتقال آب است.
اشاره به شوری آب خزر در حالی است که آب خلیج فارس حتا از آب دریای خزر نیز شورتر است و میزان شوری آن بین ۳۸ تا ۴۰ و تنگه هرمز حدود ۳۷/۵ در هزار است. بنابراین نگرانی در مورد هزینه‌ها برای شیرین کردن آب دریا در مورد آب خلیج فارس به مراتب بیشتر خواهد بود.
از سوی دیگر اتصال آب‌های شمال و جنوب ایران با دشواری‌های جغرافیایی فراوانی نیز رو به روست. با توجه به پستی و بلندی‌های موجود در مسیر شمال به جنوب ایران، در اجرای این طرح ساختن آبگیرهای بزرگ برای جلوگیری از سرریز شدن آب ضرورتی است. همچنین برای انتقال آب از خزر در بسیاری نقاط باید از پمپ استفاده شود، که باعث مصرف فوق‌العاده زیاد انرژی و سوخت می‌شود.
در کنار این‌ها سازمان حفاظت محیط زیست نسبت به تخریب‌های زیست محیطی که ممکن است براثر احداث خط لوله و یا تونل انتقال آب رخ دهد و به مناطق جنگلی و یا دشت‌ها لطمه وارد کند نگران است. همچنین بحث برداشت بی‌رویه آب از دریای خزر نیز از جمله مواردی است که در خصوص نکات منفی این طرح عنوان شده است.
اما مشکلات حقوقی انتقال آب از دریاهای شمال و جنوب را نیز نباید فراموش کرد. این پیچیدگی‌‌ها به ویژه در دریای خزر بیشتر است، زیرا هرگونه طرح انتقال آبی ممکن است یا باعث اعتراض همسایگان شمالی ایران شود و یا آن‌ها را نیز تشویق به اجرای طرح‌های مشابه کند که نتیجه‌اش رو به نابودی رفتن این دریاچه بزرگ است.
چگونگی سرمایه‌گذاری اقتصادی در اجرای این طرح‌های بزرگ نیز پرسش مهم دیگری است. هزینه‌های سنگین انتقال آب از خزر و خلیج فارس تاکنون اصلی‌ترین مانع برسر راه دولت بوده است. سرمایه‌ای که اگر مهیا بود علیرغم مخالفت‌های محیط زیست این طرح‌ها احتمالا تا به حال انجام شده بود.
سئوالی که برای وزارت نیرو نیز مطرح شده آن است که اگر سرمایه‌گذارانی برای این طرح‌ها پیدا شوند، آیا وزارت نیرو و دولت توان بازپرداخت این سرمایه را از محل فروش آب این پروژه‌ها می‌توانند تامین کنند؟
رویای بزرگ انتقال آب از شاه تا احمدی‌نژاد
پروژه انتقال آب به مناطق خشک و کم آب داخلی ایران و سبز کردن کویرها و دشت‌های این فلات نه تنها رویای دیرین بسیاری از مهندسان جدید و قدیم بلکه آرزوی سیاستمداران و حاکمان بلندپرواز نیز بوده است؛ آرزویی که به دولت‌های روحانی و احمدی‌نژاد محدود نمی‌شود.
از سال‌های دهه ۳۰ و ۴۰ خورشیدی طرح‌هایی برای اتصال دریای خزر در شمال به خلیج فارس در جنوب مورد بحث قرار گرفت؛ طرحی که بر پایه احداث یک رودخانه یا کانال مصنوعی بزرگ استوار بود که می‌توانست قابلیت کشتیرانی نیز داشته باشد. کانالی که زمانی به نام «ایرانرود» نیز مشهور شد. اما دشواری‌های فراوان فنی و اقتصادی و همچنین نگرانی از تبعات زیست محیطی باعث شده است این طرح‌ها تاکنون فقط روی کاغذ بماند.
Submit to DeliciousSubmit to DiggSubmit to FacebookSubmit to Google PlusSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn