Warning
  • JLIB_APPLICATION_ERROR_COMPONENT_NOT_LOADING
  • JLIB_APPLICATION_ERROR_COMPONENT_NOT_LOADING
  • JLIB_APPLICATION_ERROR_COMPONENT_NOT_LOADING
  • Error loading component: com_content, Component not found.
  • Error loading library: joomla, Library not found.
  • Error loading library: joomla, Library not found.
  • Error loading library: joomla, Library not found.
  • Error loading component: com_content, Component not found.
  • Error loading component: com_content, Component not found.

ماهیت جک های قومی محصول چیست؟- میثم قهوه چیان

پشت جک‌های قومی در ایران چه چیزی نهفته است، نوشتار زیر می‌کوشد بیان‌ کند جک‌های قومی در ایران نشانه‌ای از سرکوب قومی و یکی از مصادیق رفتارهای غیر انسانی است و منبعث از یک ناسیونالیسم عقیم در ایران. این جک‌ها نشان‌دهنده دو استبداد فرهنگی و سیاسی در تاریخ ایران پس از مشروطهاند.
ماهیت جک های قومی محصول چیست؟
پیش از این سوال‌ اما باید به سوال اساسی‌تری پاسخ داد که پشت پرده زبان چیست؟ آیا می‌توان زبان را در شرایطی انتزاعی تحلیل کرد، ساده‌تر اینکه آیا می‌توان معنی یک جمله را بدون در نظر گرفتن ساختار اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و … دریافت. آیا می‌توان زبان را بی‌پشت پرده دانست و تنها با مراجعه به کتب لغت معانی آن را فهمید؟
به این مثال دقت کنید: علی به حسن گفت: چرا آستین کوتاه پوشیده‌ای. اگر این جمله در سال ۶۶ و در دانشگاه اورمیه گفته شده باشد، ممکن است مراد از این جمله نوعی تنبیه، تذکر یا پرسش از حسن در زمانه‌ای باشد که پوشیدن لباس آستین کوتاه در آن زمان و دوره جرم باشد. اما اگر این جمله در سال ۹۴ و در دانشگاه اورمیه گفته شود، احتمالا به این معنی است که اوایل پاییز است و هوا آنقدر سرد است که پوشیدن پیراهن آستین کوتاه به معنای عدم دقت حسن و نوعی نگرانی برای سلامتی او باشد.
پشت زبان، زمان، مکان، فرهنگ، البته سیاست و موارد دیگری نیز وجود دارد که اساسا آن را معنادار می‌کند. حال می‌توان از این‌رو از پشت‌پرده جک‌های قومی پرسید.
مگر جک قومی عیبی هم دارد؟!
عده‌ای بدون در نظر گرفتن پشت‌پرده زبان، ممکن است بپرسند مگر جک قومی عیبی هم دارد، مردم اسکاتلند و انگلستان هم برای هم چنین جک‌هایی می‌سازند، بیشتر سازندگان جک‌های قومی از اقوام هستند و… اما آیا این توجیه مناسبی برای جک‌های قومی هست؟ و یا آیا با بیان چنین موضعی می‌توان به تحلیل زبان و یا جک قومی پرداخت؟ به نظر می‌رسد جک‌های قومی در ایران نوعی بازتاب از ساخت سیاست باشد. ساخت سیاست در ایران در عرصه جامعه مدنی و شکاف جامعه مدنی و دولت انعکاس دارد.
«مگر جک‌های قومی عیبی دارد»، نشان از نوعی ناخودآگاهی است که مدام خود را تکرار می‌کند، یک ایرانی با تعریف یک جک که در آن موضوع خندیدن به یک رشتی، تورک، کرد، عرب و… می‌تواند باشد، در حال بازتاب داستانی تلخ از کشتن و نابودی تکثر انسانی است. اساسا مهم این نیست که جک قومی عیب دارد و یا نه، بلکه مهم این است که پشت آن چیست، یعنی چه چیزی پشت خندیدن به هویات دیگر وجود دارد، آیا واقعیت پشت‌پرده جک‌های قومی مانند خود آن خنده‌دار است و یا حکایت از وضعیت دردناک انسان ایرانی دارد؟
ناسیونالیسم عقیم ایرانی، قوم برتر
وقتی رضا‌شاه بر آن شد تا «ملت ایران» را بسازد و یا دولتی مدرن بنا نهد، فرهنگ و اقوام ایرانی به گوشه یک رینگ خشونت‌بار رانده شدند.
ناسیونالیسم ایرانی تلاش نکرد تا کثرت درونی در ایران را به رسمیت بشناسد، بلکه آن را مثله کرد. وحدت، آنچه باید در هر نظام و جامعه مدرنی ساختار سیاسی را تقویت کند در جامعه ایرانی غایب شد و در نتیجه قوم برتر بالا کشیده شد.
«چون ایران نباشد تن من مباد»، این شعر همواره خوانده می‌شود، اما آیا نمونه تورکی، کردی و یا عربی از این شعر و از یکی از شاعران قرن دو، سه و یا چهار هجری که تورک، کرد و یا عرب بوده و با این مضمون وجود دارد؟ بگذارید سوال را این طور بپرسیم، آیا ترویج ایران به عنوان یک دولت-ملت، به زبان‌های اقوام هم انجام شد؟ به نظر می‌رسد فرایند دولت-ملت سازی در ایران نه تنها با یک استبداد سیاسی بلکه باید یک استبداد سیاسی-فرهنگی آغاز شد.
گذشته از این و به صورت عام‌تر آیا فرهنگ ایرانی به عنوان یک فرهنگ حاوی هویات و فرهنگ‌های متفاوت در فرایند ناسیونالیسم ایرانی مورد ملاحظه قرار گرفت، آیا نمادی از ایران مانند آنچه در مزار فردوسی ساخته شد، در کرمانشاه، خوزستان و آذربایجان نیز ساخته شد؟
استبداد فرهنگی، استبداد سیاسی
رضا شاه در فرایند استبداد خود نوعی استبداد فرهنگی و سیاسی را به همراه هم پیش برد و نتیجه همراهی دو عنصر اصلی استبداد ایرانی بود، البته انقلاب اسلامی ضربه‌ای اساسی بر این پیکر وارد کرد، اما آگاهی از این همراهی باعث می‌شود تا پیش زمینه ایرانی در خصوص اقوام شناخته شود.
در این پیش زمینه ایرانی، فارسی به زبان ایران سخن می‌گفت و یک تورک، کرد و یا عرب باید زبان او را می‌آموخت، در ادامه داستان سوء‌تفاهم‌های فراوانی به وجود آمد و بستر جک‌های قومی چنین چیزی شد. حالا وقتی جکی می‌گویند که در آن موضوع یک ایرانی غیر فارس است، استبداد فرهنگی و سیاسی رضاخانی بازتولید می‌شود.
یک جک قومی تداعی کننده ساختار نابرابر قومی است، اغلب این جک‌ها به زبان فارسی ساخته می‌شود و در آن موضوع جک بدیهیات را زیر سوال می‌برد، خصوصیات غیرمدنی و متمدنانه‌ای دارد.
میثم قهوه چیان- کارشناس ارشد فلسفه از دانشگاه تهران
Submit to DeliciousSubmit to DiggSubmit to FacebookSubmit to Google PlusSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn