سخنان نژادپرستانه ی روحانی: هر کس به زبان فارسی سخن بگوید ایرانی است؛ پارسیان نماد عقل و تدبیر و سیاست و اعتدالند

آذوح: حسن روحانی عصر چهارشنبه ی گذشته در جمع اساتید و دانشجویان مرکز آکادمی تاجیکستان یکی از آشکارترین اظهارات نژادپرستانه اش را به کار برد.
به گزارش آذوح وی در بخشی از سخنانش گفت: "ایران فرهنگی یک معنای تاریخی دارد که مرز آن نه حصارها و سیم های خاردار نظامی بلکه ابیات و مصراع های زبان فارسی است یعنی هر کس که به زبان فارسی سخن بگوید و زبان حافظ و سعدی و رودکی و فردوسی و مولوی را بفهمد شهروند افتخاری ایران محسوب می شود."
وی افزود: "با این نگاه، فرق نمی کند که یک فارسی زبان تبعه کدام دولت باشد، چه تاجیکستان، چه افغانستان، چه ایران و چه پارسی را هر چه بنامد و آن را زبان تاجیکی یا دری یا فارسی بخواند."
وی تصریح کرد: "ایرانیان چون در میان تاجیکان سخن می گویند، گویی در خانه خویش سخن می گویند؛ تاجیکستان به عنوان یک دولت مستقل، پاره تن تمدن و فرهنگ ایران است و ایران فرهنگی بسی فراخ تر از ایران سیاسی است."
اما وی توضیح نداد چرا بقیه ی ترکها و عربها و کردها و لرها و ترکمنها و بلوچها که در کشورهای دیگر زندگی می نمایند شهروند افتخاری ایران به حساب نمی آیند و فقط فارس زبانان شامل این امر می گردند!
رییس جمهوری ایران ادامه می دهد: "هر آشنای زبان فارسی ، ایرانی است؛ هرچند که هر ایرانی ، فارسی زبان نیست و در جهان فرهنگ و تمدن ایرانی، زبان های گوناگونی از آذری و ترکی و کردی وجود دارد اما حتی آنان نیز به زیبایی و شیرینی زبان فارسی آگاهند؛ چنان که مولوی در قونیه قدیم و ترکیه جدید به پارسی شعر می گفت ولی در عین حال نفوذش در سیاست و زندگی ترکان مشهود است."
* پارسیان، نماد عقل، تدبیر، سیاست و اعتدال بودند
رییس جمهوری گفت: این تعریف از سیاست در حکمت ایرانی و اسلامی بی سابقه نیست و حکمای ما از قدیم سیاست را علم تدبیر می دانستند و سیاستمدار را مردم حکیم؛ نهاد وزارت در ادب و فرهنگ پارسی نهاد حکمت بوده نه زور و قهر حتی اگر سلاطین نماد قهر و غلبه بودند و به مدد علم و عقل و اعتدال آنان بوده که در سیاست کهن جایی برای عدالت مانده بود.
روحانی افزود: در همین جهان اسلام گرچه خلافت به سلاطین اموی و عباسی رسید که به شمشیر سربازان و تدبیر پارسیان در کنار خلافت آنان استوار بود، پارسیان در آن دوران نماد عقل و تدبیر و سیاست بودند؛ آنان از هر نوع افراط و تفریط برحذر بودند و اگر با شاهان و خلفای وقت همکاری می کردند برای حفظ عقل و مصلحت بود.
* اصول سه گانه ادب پارسی
رییس جمهوری با طرح این سوال که این چه رازی در زبان پارسی بود که پارسیان را به جای سپه سالاری به سوی دیوان و دولت عقل رهنمون می شد؟، گفت: اصل اول ادب پارسی، ادب «رواداری» است، سال هاست که از زبان حافظ میخوانیم که «آسایش دوگیتی تفسیر این دو حرف است/ با دوستان مروت با دشمنان مدارا» و این سخن قبل از پدیدار شدن جان لاک و ژان ژاک روسو بیان شده است؛ این جوهر اندیشه سیاسی ایرانی – اسلامی است که در اوج استبداد حاکم بر فارس آن روز بیان شده است.
روحانی افزود: اصل دوم ادب پارسی، ادب نوع دوستی است، قرن هاست که از زبان سعدی می خوانیم که «بنی آدم اعضای یک پیکرند/ که در آفرینش ز یک گوهرند» و این سخن قبل از پدیدار شدن تفکرات اومانیستی غرب بیان شده است؛ این جوهر اندیشه سیاسی، ایرانی و اسلامی است که در اوج تعصبات مذهبی و قومی زمانه بیان شده است.
وی ادامه داد: اصل سوم، ادب پارسی، ادب معناگرایی است، هر لفظ را دارای معنایی و هر ظاهری را دارای باطنی می داند که مهمتر از ظاهر آن است و همه ما قصه موسی و شبان اثر مولوی را به یاد داریم که «هیچ آدابی و ترتیبی مجو/هر چه می خواهد دل تنگت بگو»؛ این جوهره عرفان فارسی است. عرفان اسلامی و ایرانی که زبان بیانش فارسی است در درجه اول بر نفی ظاهر گرایی و اصالت معناگرایی تاکید کرده است.
آذوح
Submit to DeliciousSubmit to DiggSubmit to FacebookSubmit to Google PlusSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn