اندر احوالات بنیاد فرهنگ و هنر آذربایجان؛ محدود شدن به تبریز و تداوم غفلت از مقوله مهم زبان
- توضیحات
- منتشر شده در یکشنبه, 21 تیر 1394 22:26
آذوح: باید منتظر و ماند و دید که دکتر روحانی در سفر خود به استان آذربایجان غربی و اورمیه که وعده صریح تاسیس فرهنگستان زبان ترکی به همراه احیای فوری دریاچه را در همین شهر و در نزد هزاران آذربایجانی مطرح ساخت، چه پاسخی در این راستا برای ارائه به اذهان عمومی خواهد داشت.
به گزارش دورنانیوز، زمانی که استاندار آذربایجان شرقی بعد از چرخشی ۱۸۰درجهای در مواضع خود در قبال تاسیس فرهنگستان زبان ترکی در راستای عمل به وعدههای دکتر روحانی به مردم آذربایجان، تاسیس چنین نهادی را غیر ممکن تلقی نموده و به عنوان جایگزین از راهاندازی بنیادی موسوم به فرهنگ و هنر آذری خبر داد، بسیاری از کارشناسان حوزه زبان و ادبیات ترکی و دلسوزین و فعالین فرهنگ و تاریخ آذربایجان به این حقیقت پیبردند که دولت با یک عقبنشینی صریح و آشکار از وعدههای انتخاباتی و سیاستهای امیدوار کننده خود در قبال اقوام ایرانی و به خصوص تُرکها، خواه به دلیل فشارهای وارده از سوی باندهای افراطی و دلواپس و خواه با اختیار و انتخاب بود، تمامی قولهای انتخاباتی خود را به حیطه فراموشی سپرده و تاسیس بنیاد فرهنگ و هنر نیز اقدامی است در جهت لاپوشانی این خلف وعده و کنترل اذهان عمومی و جلوگیری از کاهش محبوبیت دولت در نزد مردم آذربایجان.
بعد از افتتاح بنیاد فرهنگ و هنر در جریان سفر ریاست محترم جمهوری به تبریز بدون ارائه هیچگونه اساسنامه و خطی مشی و استقرار آن در خانه تاریخی شاعری که حتی یک بیت شعر به زبان ترکی نسروده است، بار دیگر نمایشی و تبلیغاتی بودن افتتاح چنین نهادی برای مردم این خطه اثبات شد.
حال با گذشت بیش از یک و نیم ماه از افتتاح این بنیاد، تنها با نگاهی گذرا به وبسایت رسمی آن (اینجا) میتوان به بسیاری از حقایق در رابطه با ماهیت این بنیاد پی برد.
وبسایتی که در آن به وفور واژه مجعول و ساختگی «آذری» برای اشاره به مردم آذربایجان و زبان آنان مورد استفاده قرار گرفته و هیچ جایگاه خاص و معینی برای اشاره به مولفه مهم و حیاتی زبان در آن تعبیه نشده است و از همه مهمتر این وبسایت که نام آذربایجان را با خود به یدک میکشد تماما به زبان فارسی بوده و فاقد نسخهای به زبان مردم این خطه یعنی ترکی میباشد! حتی در سربرگ این وبسایت نیز از درج جملهای ترکی برای معرفی آن خودداری شده و زبان انگلیسی به زبان مادری مردم آذربایجان ترجیح داده شده است.
هم چنین محدود شدن مطالب منتشره در این وبسایت به اخبار و مطالب تکراری منتشر شده در خبرگزاریهای دولتی و نبود حتی یک خبر، مقاله و مطلب تولیدی از دیگر ضعفهای اساسی حاکم بر آن است.
در جای جای این سایت به غیر از استان آذربایجان شرقی، نامی از سایر استانهای آذربایجانی چون اردبیل، زنجان، آذربایجان غربی و… به چشم نمیخورد و این در حالی است که هم فرهنگستان مرحوم و هم این بنیاد مجهولالهویه هر دو قرار بود تا برای کل حوزه جغرافیایی آذربایجان راهاندازی شده و فعالیت نمایند. حال آنکه گویا یا مسئولین استان آذربایجان شرقی خیلی زرنگ بودهاند که توانستهاند کل سند این بنیاد را به نام خود ثبت کنند و یا مسئولین استانهای دیگر آذربایجانی از افتتاح چنین نهادی بیخبر ماندهاند که حتی تا به اکنون کوچکترین واکنشی نسبت بدان از خود نشان ندادهاند. البته احتمال دیگری نیز وجود دارد و آن عدم تمایل و رغبت دولت برای بسط و گسترش فعالیتهای این بنیاد که به جای فرهنگستان زبان ترکی به مردم آذربایجان تحمیل گشته، در دیگر استانها و شهرها میباشد تا مبادا ماهیت و ساختار ضعیف و ناکارآمد آن بیش از پیش برای آذربایجانیها آشکار شود.
باید این نکته را در نظر گرفت که وعده تأسیس فرهنگستان زبان ترکی از سوی ریاست محترم جمهوری در ایام تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری، در واقع تقلیل مطالبه عمومی در سطح آذربایجان مبنی بر تدریس زبان ترکی در مدارس بود. در آن زمان، این تقلیل چندان هم مورد مناقشه قرار نگرفت. شاید دلیلش این بود که فعالان این حوزه با آگاهی از وضعیت موجود و با درک شرایط حاکم، به خوبی میدانستند که تحقق کامل خواستههای آنها به این آسانی امکانپذیر نمیباشد و برای نیل به این هدف باید مسیری گام به گام و طولانیتر را طی کنند. با چنین دیدگاهی، تأسیس فرهنگستان میتوانست گامی موفقیت آمیز در مسیر نیل به مطالبات آنها تلقی شود. لکن تغییر این وعده به بنیاد ادب، فرهنگ و هنر میتواند به نوعی تقلیل مکرری باشد از همان مطالبه عمومی.
حال باید منتظر و ماند و دید که دکتر روحانی در سفر خود به استان آذربایجان غربی و اورمیه که وعده صریح تاسیس فرهنگستان زبان ترکی به همراه احیای فوری دریاچه را در همین شهر و در نزد هزاران آذربایجانی مطرح ساخت، چه پاسخی در این راستا برای ارائه به اذهان عمومی خواهد داشت.