بیتفاوتی آشکار شورای اسلامی شهر اورمیه نسبت به بزرگترین بحران زیست محیطی منطقه
- توضیحات
- منتشر شده در یکشنبه, 08 شهریور 1394 04:33
آذوح: دورنانیوز- رضا اصغری: بحران پیشآمدی است که بهصورت ناگهانی و گاهی فزاینده رخ میدهد و به وضعیتی خطرناک و ناپایدار برای فرد، گروه و یا جامعه میانجامد. بحران باعث بهوجود آمدن شرایطی میشود که برای برطرف کردن آن نیاز به اقدامات اساسی و فوقالعاده است. بحران یک فشارزایی بزرگ و ویژه است که باعث در هم شکستهشدن انگارههای متعارف و واکنشهای گسترده میشود و آسیبها، تهدیدها، خطرها و نیازهای تازهای به وجود میآورد. «خشک شدن دریاچه اورمیه» نیز یک بحران است. بحرانی از از نوع زیست محیطی که با گستره جغرافیایی وسیع، زندگی بیش از ۵ میلیون انسان را به صورت مستقیم و ۱۴ میلیون نفر را به صورت غیرمستقیم تحت تاثیر قرار داده و عواقب تلخ و جبران ناپذیری چون مهاجرتهای اجباری، نابودی محیط زیست و کشاورزی، شیوع بیماریهای خطرناک نظیر سرطان، خسارتهای اقتصادی عظیم و… را به دنبال دارد.
تلاش برای مقابله با این بحران که از ۱۵ سال پیش آرام آرام شروع شده و در سالهای اخیر به دنبال افزایش دخالتهای انسانی همچون سدسازیهای فراوان و همچنین کاهش بارشها شدت یافته همواره با فراز و نشیبها و حواشی فراوانی همراه بوده است. بهطوریکه در طول دولتهای نهم و دهم به دلیل سوء مدیریت و امنیتی کردن موضوع دریاچه اورمیه و همچنین عدم اهتمام جدی مجلس و دولت جهت احیای آن، وضعیت نگین فیروزهای آذربایجان رو به وخامت نهاده و ۸ سال فرصت طلایی برای نجات بزرگترین دریاچه کشور از دست رفت. اما در دولت یازدهم با تشکیل ستادی تحت عنوان «احیاء دریاچه اورمیه»، گامهای ابتدایی برای نجات دریاچه برداشته شد هرچند با توجه به وضعیت غیرقابل قبول آن هنوز دولت یازدهم نیز آنچنان که باید موفق به عمل به وعدههای انتخاباتی خود مبنی بر احیاء دریاچه به هر قیمتی نشده است!
اما با توجه به عمق فاجعه و تشدید بحران دریاچه اورمیه و فارغ از مسئولیتهای دولت در قبال آن، لازم و ضروری است تا تمامی نهادهای ملی و محلی با احساس مسئولیت در قبال آینده ایران و آذربایجان و با مدنظر قراردادن پیامدهای جبرانناپذیر نابودی این تالاب ارزشمند بینالمللی، با تمام نیرو وارد عمل شده و با تکیه بر اختیارات و تواناییهای خود، در راه پر پیچ و خم نجات دریاچه، نقشی ایفا نمایند. در این میان شورای اسلامی شهر یکی از این نهادهاست. پارلمانهای کوچک شهری که از قدرت و اختیارات قابل توجهی در حوزه قانونگزاری و نظارت برخوردار میباشند که این قدرت و اختیار میتواند در مواقع بروز بحران وارد عمل شده و در پروسه مقابله با آن تاثیرگذار ظاهر شود.
در این میان به نظر میرسد بار وظیفه بیشتر بر دوش شوراهای اسلامی تبریز و اورمیه به عنوان دو شهری که به ترتیب در شرق و غرب دریاچه واقع شدهاند، سنگینی میکند، چرا که اولا این دو بزرگترین شهرهای واقع در حوزه دریاچه اورمیه بوده و ثانیا به سبب جمعیت زیاد و تاثیرپذیری مستقیم و منفی از بحران دریاچه طبیعتا ضرورت ورود و دخالت پارلمانهای محلی این دو شهر در مساله احیای دریاچه اورمیه بیش از سایر شهرها احساس میشود.
در همین راستا و در طول دو سال اخیر شاهد فعالیتهایی از سوی شورای اسلامی شهر تبریز بودهایم به طوری که با تصمیم این شورا، شهرداری تبریز به عنوان یک دستگاه اجرایی به ستاد احیای دریاچه اورمیه اضافه شده و برنامههای عملیاتی نظیر انتقال فاضلاب تصفیه شده کلان شهر تبریز به میزان ۵ متر مکعب در ثانیه به رودخانه آجیچای که مستقیما به دریاچه میریزد، از اوایل تیرماه سال جاری آغاز شده و شورای شهر تبریز تامین نیمی از هزینه این پروژه را نیز بر عهده گرفته است.
اما گویا هنوز ریزگردهای نمکی و سوزان دریاچه اورمیه با چشمان اعضای شورای اسلامی شهر اورمیه تماس پیدا نکرده و بوی مرگ شاهرگ حیاتی آذربایجان به مشام آنان نخورده است، چرا که با گذشت چندین سال از تشدید روند خشک شدن دریاچه، این نهاد همچنان موضع سکوت و بیتوجهی را اتخاذ نموده و هیچ عکسالعملی در قبال آن از خود نشان نداده است.
در حالی که انتظار میرفت «کمیسیون خدمات شهری و محیط زیست» شورای اسلامی بزرگ شهر اورمیه با درک عمق بحران دریاچه و لزوم همیاری و همفکری تمامی نهادهای دولتی و غیردولتی و همچنین اقشار مختلف جامعه در خصوص احیای دریاچه، حتی پیشتر از شهرهایی چون تبریز وارد عمل شده و با ارائه طرحهای کارشناسی شده بخشی از عملیات احیا را بر عهده میگرفت، اما با نهایت تاسف این نهاد تاکنون قدمی هرچند کوچک نیز برای نگین فیروزهای آذربایجان برنداشته است!
محمد ستارپور رئیس این کمیسیون پیشتر در گفت و گو با خبرنگار دورنانیوز از عزم و اهتمام جدی این نهاد جهت ورود به مساله دریاچه اورمیه خبر داده و گفته بود: چه اعضای شورای اسلامی شهر و چه شهرداری اورمیه و در کل مجموعه نهادهای مدیریت شهری همگام با سایر مسئولین شهر و استان، نسبت به رفع این معضل بیتفاوت نیستند. گرچه وظایف و رسالتهای شورای شهر اورمیه محدود به حریم شهر میباشد، ولی ما به عنوان نمایندگان قانونی مردم و پل ارتباطی آنها با مسئولین، با توجه به اوج بحران دریاچه اورمیه و عواقبی همچون طوفانهای نمکی که زندگی بیش از ۵ میلیون ایرانی منطقه آذربایجان را تهدید میکند، بر خود واجب میدانیم تا در حد امکان نقشی در احیای دریاچه اورمیه داشته باشیم و لازم است تا حساسیت و مسئولیت پذیری ما در این حوزه بیش از سایرین باشد، بر همین اساس اعضای شورا در اکثر جلساتی که با محوریت دریاچه اورمیه برگزار میشوند حضور یافته و همچنین از سایر نهادها و مسئولین جهت تشریح اقدامات صورت گرفته دعوت می شود تا در شورا حضور یابند. هدایت فاضلاب شهری تصفیه شده به سوی دریاچه اورمیه نیز در اصل یکی از برنامه ها و آیتمهای ستاد احیا جهت تامین بخشی از آب مورد نیاز دریاچه میباشد که در بودجه پیش بینی شده این ستاد، رقم قابل توجهی برای این طرح اختصاص یافته است و هم اکنون در شهر تبریز در حال اجرا میباشد. در رابطه با اورمیه نیز، این طرح در قالب هدایت آب از تصفیه خانه ریحان آباد به سوی دریاچه اورمیه در آینده نزدیک وارد مرحله اجرایی خواهد شد.
اما بر خلاف ادعاهای آقای ستارپور هیچ عزم یا اهتمامی جدی از سوی این نهاد برای مشارکت در پروسه احیای دریاچه اورمیه مشاهده نمیشود و لازم است به اعضای محترم این شورا یادآور شویم که دریاچه اورمیه به عنوان شاهرگ حیاتی آذربایجان، ضامن بقا و تداوم حیات در این خطه بوده و در صورت نابودی، آذربایجان سرسبز و آباد، تبدیل به کویری خشک و سوزان، انباشته از میلیونها تن نمک افسار گسیخته و غیرقابل کنترل خواهد شد که نشانههایی واضح و آشکار از این آینده سیاه را امروزه به راحتی میتوان مشاهده نمود. از این رو بر همگان، از شهروندان عادی گرفته تا مسئولین رده بالا واجب است تا فراتر از مسئولیتها و محدودیتهای فرمالیته، مجاهدانه به پروسه احیای دریاچه پیوسته و از مرگ حتمی آن و در نتیجه نابودی آذربایجان جلوگیری به عمل آورند.
باید منتظر ماند و دید که آیا ۱۵ عضو شورای شهر اورمیه بالاخره احساس تکلیف خواهند نمود یا همچنان نظارهگر مرگ و نابودی دریاچه خواهند بود؟!