اشغال نرم غرب آزربایجان در چهار گام ابتدایی‌اش- ائلدار حاجی

مقدمه
با کمی تامل می‌توان دریافت  که ادعا‌های تجاوز گرایانه‌ی اکراد امروزه رنگ و بویی نوین‌تر به خود گرفته است. ادعاهایی که تا دیروز فقط در محافل تروریستی و گروه‌های ترور پیگیری می‌شد امروز بصورت یک خواست تئوریک مطرح می‌شود. به عبارتی دیگر این ادعاها به یک سیاست منطقه‌ای در میان گروه‌های کردی بدل گشته است. چنانچه به نظر می‌رسد جریانات بسیار حساب شده و دقیق در منطقه روان است که بی ارتباط با بده بستان‌های سیاسی از جمله بحران سوریه، توافق دولت ترکیه با پ.ک.ک و تغییرات سیاسی در کردستان عراق نیست. با اوضاع به وجود آمده در منطقه گروه‌های کردی بار دیگر سودای تصرف غرب آزربایجان را دارند که از نظر نگارنده می‌توان آنرا در چهار گام ابتدایی تعریف کرد.
گام اول
پس از سقوط صدام حسین، اکراد عراق توانستند با حمایت مثبت جمهوری اسلامی، حکومت فدرالی تحت عنوان اقلیم کردستان عراق را تشکیل دهند. موفقیت در تشکیل این اقلیم فدرال، احزاب سیاسی و تروریسم کرد را برای پیشبرد اهداف خود که همان رسیدن به کردستان بزرگ است، جسورتر ساخت تا ادعاهای تجاوز گرایانه‌ی خود را مطرح کنند.
چنانچه پس از سفر مسعود بارزانی در مقام رهبری اقلیم کردستان عراق به ترکیه و تبادلات سیاسی با اردوغان شاهد ظهور نقشه‌ی جدیدی از کردستان بزرگ و ترسیم اراضی آزربایجان درون خریطه‌ی کردستان بودیم که سکوت معنادار جمهوری اسلامی نوعی رای مثبت در جهت حمایت از مدعای تروریسم کرد بود. هرچند که تخمین این امر دور از ذهن نبود. در گذشته زمانی که از این ادعا‌های تجاوز گرایانه سخن به میان می آوردیم با پاسخی آشنا و مکرر روبه رو می گشتیم ، پاسخی مبنی بر غیر مسئول بودن احزاب مدعی. اما آیا این پاسخ امروز نیز می تواند صادق باشد؟
با نگاهی کوتاه بر اقدامات جمهوری اسلامی در سال‌های گذشته در خواهیم یافت که مسئول یا غیرمسئول بودن احزاب مدعی برای جمهوری اسلامی هیچ اهمیتی ندارد . آنچه مسلم است حمایت حکومت ایران از تروریسم کرد در منطقه و به تبع آن تجزیه آزربایجان و ترکیه است. به بیانی صریح‌تر اقدامات جمهوری اسلامی هموراه کمک حالی برای پیشبرد اهداف گروه‌های تروریستی کرد در منطقه بوده است.
گام دوم
گام دوم این پروسه در آزربایجان، بخشیدن وجه‌ی قانونی به سیاست کردیزه سازی غرب آزربایجان توسط اکراد بود. این اقدامات پس از پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری رنگ و بوی تازه‌ای گرفت که از آن جمله می توان به لابی گسترده‌ی اکراد برای تعیین یک فرد کرد به استانداری آزربایجان غربی اشاره کرد. در این میان اصلاح طلبان غرب آزربایجان نیز دانسته یا ندانسته نقشی اساسی را ایفا کردند. اما این پروژه با  اعتراضات گسترده مردم آزربایجان روبرو گشته و با شکست مواجه شد.
پس از عدم نتیجه گیری در جریان انتخاب استاندر، این بار ندای تاسیس استان کردستان شمالی در شهرهای جنوبی غرب آزربایجان که عمدتاً ترک نشین هستند توسط نماینده‌ی مهاباد در مجلس شورای اسلامی سر داده شد. عثمان احمدی در نطق میان دستور خود خواستار تشکیل استان کردستان شمالی با مرکزیت مهاباد شد. طرح این ادعا در مجلس پوششی قانونی بود بر زیاده‌خواهی ارضی گروه‌های تروریستی کرد که این‌بار از زبان عثمان احمدی اعلام شد. اظهارات سردار نقدی" فرمانده کل بسیج جمهوری اسلامی ایران" در اورمیه مبنی بر طی مراحل مراحل قانونی تاسیس استان کردستان شمالی دلیلی قاطع بر این مدعاست.
گام سوم 
نفوذ در دولت و سیستم دولتی ایران و نیز لابی‌گری در عرصه‌ی بین المللی از را می توان به عنوان گام سوم برای اشغال نرم غرب آزربایجان توصیف کرد. در سال‌های اخیر فعالان سیاسی کرد در عرصه بین الملل با ارائه‌ی نقشه‌ها، سندها و آمار جعلی سعی دارند غرب آزربایجان را منطقه‌ای با اکثریت کرد و ارمنی و اقلیت ترک جلوه دهند. انتشار کتاب " نقشه‌ی ترکیب ملی و مذهبی استان ارومیه " که در سطح وسیعی در کشورهای کانادا، آمریکا، استرالیا و کشورهای اروپایی توزیع شد را می توان از از این دست اقدامات عنوان نمود. در عرصه داخلی نیز اکراد با نفوذ در پست‌های مدیریتی و سیاسی غرب آزربایجان به طور محسوسی سعی در تغییر سیاست‌مداران و مدیران این منطقه دارند. نمود بارز این امر در انتخابات شوراها، مجلس اسلامی و امتیازات سیاسی که در انتخابات ریاست جمهوری در پی آن هستند را می توان دید.
گام چهارم
گام چهارم این پروسه از میان برداشتن چهره‌های آنتی تروریست غرب آزربایجان از پست‌های حساس است. اولین و البته سخت‌ترین مرحله‌ی این گام عزل حجت‌السلام غلامرضا حسنی، از امامت جمعه‌ی شهر اورمیه بود. ایستادگی در مقابل زیاده‌خواهی‌های اکراد، نقش محوری در جنگ نقده، ختم غائله‌ی دستگیری اوجالان و حمایت از مردم منطقه در مقابل تروریست‌ها را می‌توان از خصوصیات بارز حسنی عنوان کرد. تروریسم کرد با درک صحیح از نفوذ حسنی در ارکان سیاسی و اجتماعی جامعه آزربایجانی وی را سد بزرگی در جهت پیشبرد اهداف خود در منطقه می‌دید. از این رو همانطور که در بند 3 این نوشته نیز بدان اشاره کردیم با لابگری سیاسی در تهران موفق شد حسنی را کنار گذاشته و گام مؤثری در جهت نیل به خواسته‌های خویش بردارد. ناگفته نماند همکاری برخی از چهره‌های سیاسی استان که اغلب آنان را اصلاح‌طلبان تشکیل می‌دهند و نیز بخشی از روحانیون غرب آزربایجان که همیشه ساز مخالف با حسنی را نواخته‌اند، در به ثمر نشستن این پروسه بی تاثیر نبود.
نتیجه گیری :
همانگونه که اشاره شد زیاده‌خواهی اکراد در گذشته اگر بر پایه‌ی حرف و گاه اقدامات ددمنشانه‌ و غارتگری بود امروزه رنگ و بوی عملی در ابعاد سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصای به خود گرفته و روز به روز بر گستره‌ی آن افزوده می‌شود. برماست که با حرکت صحیح سیاسی و آگاهی بخشی به قشر ناآگاه جامعه از گسترش و نفوذ این غده‌ی سرطانی در نقطه‌ی ثقل آزربایجان و دنیای ترک یعنی غرب آزربایجان جلوگیری کنیم.
                                                              
Submit to DeliciousSubmit to DiggSubmit to FacebookSubmit to Google PlusSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn