تاریخچه ی ادبیات کودک در آذربایجان- صابر جهانی
- توضیحات
- منتشر شده در سه شنبه, 02 ارديبهشت 1393 22:40
چکیده
سیر تحول ادبیات کودک به عنوان یک پدیده ی اجتماعی در طول تاریخ به نگرش افراد یک جامعه به کودکان وابسته بوده است به گونهای که کتاب های کودکان محصول باورها و عقاید دورانهای خود میباشند و بدون در نظر گرفتن شرایط اجتماعی، فرهنگی و سیاسی یک دوره نمیتوان این ادبیات را مورد سنجش قرار داد.
سرچشمه ی هویت فرهنگی و تاریخی ادبیات کودک در آذربایجان، جریان غنی و پویای ادبیات شفاهی و فولکلور آذربایجان است. ادبیات شفاهی گونه ای از ادبیات منظوم یا منثور است که از نسلی به نسلی، سینه به سینه منتقل شده است. این نوع ادبیات، زادهی شخص واحدی نیست بلکه وابسته به یک روحیهی جمعی است. علیرغم اینکه بسیاری از پتانسیلهای فرهنگی و اجتماعی ملل غیر فارس در نتیجه ی ساختار سیستم تک زبانه ی آموزش و پرورش در ایران و دیگر تبعیض های موجود علیه این ملل در حال از بین رفتن است، پاسداشت ادبیات کودک با توجه به سن حساس مخاطبان آنها در کشور چندفرهنگی و چندزبانه ایران امری ضروری به نظر میرسد. بررسی سیر ادبیات کودکان و نوجوانان در آذربایجان در گرو شناخت فضای سیاسی- اجتماعی حاکم بر آن، در دورههای زمانی مختلف میباشد. در این مقاله به بررسی تاریخچه ی ادبیات کودک در آذربایجان و دلایل عدم بسط آن در دوران حاضر پرداخته میشود.
مقدمه
ادبیات کودک و نوجوان، مجموعه آثار یا نوشته های نویسندگان متخصص است که با توجه به ذوق و سطح بالیدگی کودکان تهیه میشود. آنچه ادبیات کودکان و نوجوانان را از ادبیات بزرگسالان متمایز میکند، تفاوتی است که بین نیازها و امکانات کودکان و بزرگسالان وجود دارد. قصهها و داستانهای دوران کودکی یکی از منابع مهم خودشناسی و جهانشناسی کودکان و نوجوانان است. به طور کلی کودکان با همزادپنداری با قصه های داستانی روابط بین انسانها و نحوه ی برخورد آنها را تجزیه و تحلیل میکنند.
با توجه به تمامی تبعیضهای زبانی موجود در مورد ملل غیر فارس در ایران، فولکلور این مناطق تنها منبع تولید و شکل گیری ادبیات کودکان است. در این سالها پدربزرگ ها و مادربزرگ ها تنها سفیران انتقال فولکلور این مناطق بودهاند. فولکلور یکی از شاخصهای فرهنگی هر ملت است و فولکلور آذربایجان به دلیل تکامل تاریخی ملت آذربایجان، ذوق هنری این ملت و قابلیتهای زبان تورکی آذربایجانی یکی از گرانبهاترین میراث فولکلوریک بشری به حساب میآید. فولکلور هم از لحاظ مضمون و هم از منظر شکل و فرم، خصوصیات سنی افراد را مد نظر قرار میدهد. فولکلور کودکان اساساَ شعرگونه و موزون است و از لحاظ محتوایی، ستایش نیکیها، راستگوییها، کار، تلاش و میهن پرستی و نکوهش زشتیها و پلیدیها در آن موجود است. فولکلور کودکان آذربایجان را میتوان به گونه ها و ژانرهای زیر تقسیم کرد:
لالایی، نوازشها، مثلها، افسانه ها، شمارش ها، تکرار جملات، شوخی ها، چیستانها، ترانه ها، بازیها و پیله کردنها.
تاریخچه ی ادبیات کودک در آذربایجان
ادبیات کودک را به طور کلی میتوان به دو گروه ادبیات قدیم و ادبیات جدید تقسیم بندی کرد. ادبیات قدیم کودکان جزئی از ادبیات شفاهی است که از زمانهای گذشته بر جای مانده و مخصوص وضعیت ذهنی کودکان نیست به این معنی که بزرگترها را نیز شامل میشود. ادبیات کودک آذربایجان از این منظر، منابع غنی و ارزندهای همچون داستانهای دده قورقود، کوراوغلو، ملیک محمد و بسیاری دیگر از داستانهای فولکلوریک را در خود جای داده است. ادبیات قدیم را میتوان به دو دسته تقسیم بندی کرد:
۱- دستهای که توسط شخص معینی گردآوری یا نوشته شده است. برای نمونه حماسه ها، قصه های عبرت آمیز.
۲- دستهای که نویسنده یا سراینده ی معینی ندارد و تجلی ناخودآگاه جمعی است. این دسته از داستانها از درون جمعیتهای انسانی در شرایط اولیه نشأت گرفته است. به عنوان مثال اسطورهها، مثلها، چیستانها و قصه های عامیانه.
با توجه به آنچه اشاره شد برای تحلیل ادبیات کودک در یک دورهی زمانی، تحلیل شرایط اجتماعی- سیاسی آن دوره امری اجتناب ناپذیر است.
ادبیات جدید کودک در آذربایجان را میتوان از نظر زمانی به پنج دورهی مختلف تقسیم بندی کرد.
الف) دوران ادبیات کلاسیک:
صحبت الاثمار محمد فضولی بیشک از آثار بیبدیل ادبیات کودک این دوران در آذربایجان و بسیاری از مناطق دیگر میباشد. مولانا محمد فضولی در این اثر ویژگی میوهها را از زبان خود آنها بیان کرده و نظر کودکان را به فواید میوهها جلب میکند. این شاهکار ادبیات کودکان با عنوان ” میوه لرین صؤحبتی” توسط انتشارات بوتا به چاپ رسیده است.
سید عظیم شیروانی از دیگر شاعران کلاسیک آذربایجان نیز، به حوزهی ادبیات کودک در آن دوران توجه بسیار داشته است. در کتاب چهارم آنا دیلی در زمان فرقهی دموکرات آذربایجان، شعر کودکی برگرفته از ادبیات فولکوریک آذربایجان با مضمون” سیچان و پیشیک” از سید عظیم شیروانی به چشم میخورد.
ب) دوران مشروطه:
مسائل تربیتی، پند و اندرز، مسائل اخلاقی و عواطف انسانی از اساسیترین مفاهیم ادبیات کودک در این دورهی تاریخی است. میرزا علی اکبر طاهرزاده، متخلص به صابر، شاعر طنز پرداز و بنیانگذار شعر واقعگرای آذربایجان، میرزا حسن رشدیه بنیانگذار مدارس نوین به همراه جبار باغچه بان بنیانگذار اولین مدارس کر و لالها در ایران، نمایندگان بارز ادبیات کودک در دوران مشروطه و پس از آن هستند.
میرزا علی اکبر صابر آثار بسیاری را برای کودکان به زبان تورکی آذربایجانی به رشته ی تحریر درآورده است. او در این آثار از فولکلور آذربایجان و ادبیات شفاهی برای تآثیرگذاری بیشتر، بسیار بهره برده است. “یالانچی چوبان”،” آزارلی کندچی”، ” قوجا باغبان”، ” قارغا و تولکو”، ” آتا و آنا حؤرمتی” از آثار معروف وی میباشند. از نکات قابل توجه در آثار صابر ترجمه ی شعر معروف ” قارغا و تولکو” ایشان به زبان فارسی میباشد که در ادبیات کودک ایران با عنوان ” زاغکی قالب پنیری دید” بسیار مشهور است. امروزه به اشتباه حبیب یغمایی به عنوان سراینده ی این شعر شناخته شده است و این در حالی است که حیات میرزا علی اکبر صابر در سالهای ۱۲۹۰-۱۲۴۱ و حیات جبیب یغمایی در ۱۳۶۳-۱۲۸۰ بوده است.
کتاب درسی “وطن دیلی” نوشته میرزا حسن رشدیه که در مدرسه به دانشآموزان دوره ی ابتدائی تدریس میشد، از دیگر نمونههای ادبیات کودک در این دورهی تاریخی است. فریدون کؤچرلی این کتاب را در تمام دنیای اسلام نخستین کتابی معرفی کرد که تدریس با اصول صوتی را آغاز نموده است. در نگارش کتاب” وطن دیلی” رشدیه از طرز معیشت مردم آذربایجان الهام گرفته است. تدریس الفبای این کتاب بر اساس ادبیات شفاهی مردم آذربایجان تدوین گردیده و مؤلف برای تفهیم مبانی کلمات و واژهها برای کودکان، از امثال و حکم و” آتالار سؤزو” استفاده کرده و در نتیجه توانسته است با کمک کلام پندآموز بزرگان معانی مختلف را به دانش آموزان بیاموزد.
پس از مشروطه تا دوران فرقه ی دمکرات آذربایجان و حتی پس از آن، جبار باغچه بان بیشک اصلیترین چهرهی ادبیات کودک در آذربایجان و ایران است. تعلیم و تربیت زنان و کودکان از اصلیترین دغدغه های جبار باغچهبان بوده است. از اولین آثار او برای کودکان داستانهای منظوم ” قیزیللی یارپاق” و ” جوجوقلار اوچون بایراملیق” با نام جبار عسگرزاده متخلص به عاجز در ایروان در سال ۱۲۹۰ میباشد. باغچه بان که در آن سالها با نشریهی ملانصرالدین همکاری مینمود اقدام به نشر هفته نامه ی فکاهی ” لک لک” در ایروان نیز نمود. معروفترین اثر جبار باغچه بان در زمینه ی ادبیات کودک ” پروانه نین کیتابی” میباشد که در سال ۱۳۲۶ به چاپ رسیده است. از دیگر آثار تورکی باغچه بان میتوان به ” فداکار معلم”، خائنه قادین”، ” ائرکک خالاقیزی”، ” دورنالار”، “حیات معلمی”، ” جهانگیرلیک” و ” خیام به زبان تورکی” اشاره کرد.
ج) دوران حکومت ملی آذربایجان:
پس از روی کار آمدن فرقه ی دموکرات و تشکیل حکومت ملی در آذربایجان، زبان تورکی آذربایجانی در مدارس آذربایجان به عنوان زبان رسمی اعلام شد. در یک سال حکومت ملی اقدامات بسیار مؤثری در زمینه ی احیای زبان مادری علی الخصوص در حوزهی ادبیات کودک به اجرا در آمد. در این دوران به همت محمد بیریا وزیر معارف دولت سید جعفر پیشه وری کمسیونی در تاریخ ۲۸ آذر ۱۳۲۴ جهت تعیین روش و متد برنامه ریزی کتابهای درسی تشکیل شد. در نتیجه ی تصمیمات این کمسیون کتابهای آنا دیلی به زبان تورکی آذربایجانی جهت تدریس در تمامی مدارس آذربایجان به چاپ رسید. وطنپرستی، خودآگاهی ملی، تأکید بر ارزشهای انسانی و مهمتر از همه ارتباط گسترده با ادبیات کودک آذربایجان شوروی(مخصوصا عبدالله شایق) از خصوصیات بارز کتابهای آنادیلی میباشد.
به طور کلی این دوران را میتوان دوران جمع آوری و تدوین ادبیات کودک نامگذاری کرد. علاوه بر وجود آثار قبلی ادبیات کودک آذربایجان(مخصوصاً اشعار میرزا علیاکبر صابر) در این کتابها، جمع آوری سیستماتیک ادبیات فولکلوریک و داستانهای قدیمی این حوزه در دستور کار کمسیون برنامهریزی کتابهای درسی قرار گرفت. در این کتابها پس از معرفی شاعران و نویسندگان، اثری از آنان نیز به چاپ میرسید. محمد بی ریا، علی فطرت، میر مهدی اعتماد، میرزا علیخان لعلی، بالاش آذر اوغلو، میر مهدی چاوشی، علی توده، مدینه گولگون، عاشیق حسین جاوان و محمدلو عباسی از شاعرانی است که آثار آنان در این کتابها به چشم میخورد. در این دوران برای اولین بار ترجمه ی اشعار، داستانها و نوشته های ادبی دیگر ملل( روس، فارس و کشورهای اروپایی) نیز در فصلی با عنوان ” قونشو خلقلرین معاصر ادبیاتی” به چشم میخورد.
بیشک حکومت یکساله ی فرقهی دمکرات و افزایش بیداری ملی در آذربایجان تأثیر بسیار زیادی بر روی ادبیات آذربایجان و به تبع آن ادبیات کودک گذاشت به طوریکه حتی تلاشهای بعدی در این حوزه نیز متأثر از این دوران بود.
د) دوران پس از فرقه تا انقلاب:
پس از شکست فرقه ی دمکرات آذربایجان، زبان تورکی آذربایجانی جایگاه خود را در مدارس و ادارات رسمی آذربایجان از دست داده و به یک زبان ممنوعه تبدیل شد. در سالهای پس از ۱۳۲۴ با افزایش نگاه امنیتی رژیم شاهنشاهی به مسئله ی زبان مادری ملل غیرفارس، ادبیات این ملل تحت استیلای فرهنگی زبان فارسی قرار گرفت. به طور کلی فضای شدید امنیتی موجود در آن سالها اجازهی هرگونه انتشار کتاب به زبان تورکی آذربایجانی را از نویسندگان گرفته بود ادبیات کودک آذربایجان نیز از این قاعده مستثنی نبود. در چنین فضایی بیشتر روشنفکران و نویسندگان تورکزبان نوشتن به زبان فارسی را آغاز نمودند.
نویسندگان ادبیات کودک آذریابجان در این دوره از لحاظ زبان نگارش به ۲ دسته تقسیم میشوند. دستهای به رغم تمام فشارها زبان تورکی آذربایجانی را به عنوان زبان ارتباطی با مخاطبان خود برگزیدند و دسته ی دیگر ترجمه ی ادبیات شفاهی این ملت به زبان فارسی را راهکاری برای حفظ این میراث ارزشمند بشری دانستند. در ادامه به بررسی آثار هر دو دسته از نویسندگان میپردازیم.
بین سالهای ۱۳۵۷- ۱۳۲۴ آثار سلامالله جاوید، هاشم طرلان، حبیب فرشباف و آثار بازنشر شدهی جبار باغچهبان از معدود کتابهای ادبیات کودک به زبان تورکی آذربایجانی بودند. در این مقاله به بررسی کتاب ” آذربایجان فولکلوریندان نمونه لر” نوشته ی دکتر سلامالله جاوید پرداخته شده است.
در طی سالهای پس از فرقهی دمکرات آذربایجان، زمینهی خدمات اجتماعی مهم برای سلام الله جاوید فراهم نبود. ایشان در این سالها علاوه بر طبابت به جمع آوری ادبیات شفاهی آذربایجان مخصوصاًٌ در عرصهی ادبیات کودک پرداختند. دکتر سلام الله جاوید در سال ۱۳۴۸ اقدام به بازنشر کتاب ” آذربایجان فولکلوریندان نمونه لر” مینماید. پس از انتشار چاپ دوم این کتاب مأمورین ساواک اقدام به ضبط و جمع آوری این کتاب مینمایند. کتاب” آذربایجان فولکلوریندان نمونه لر” در ۵ بخش، آغیز ادبیاتی،ناغیللار و اوشاق اویونلاری، تاپماجالار، حیکایه لر و مزه لی سؤزلر به رشته ی تحریر درآمده است.
دستهی دوم نویسندگان ادبیات کودک در سالهای پس از حکومت ملی، علاوه بر ترجمه ی آثار فولکلوریک ادبیات آذربایجان در ورود اندیشه های سیاسی و اجتماعی به عرصه ی ادبیات کودک نیز نقش به سزایی ایفا کردند. در یک ارزیابی کلی باید گفت ورود اندیشه های سیاسی و اجتماعی در ادبیات کودک موجب شد تا از آن پس داستانها، حرفی برای گفتن داشته باشند. حرفی که فراتر از یک سری نصایح اخلاقی و مؤعظه های مکرر بود و میتوانست در کودکان تأثیری از خود بر جای بگذارد. موج اندیشه های سیاسی و اجتماعی نخستین بار توسط کسانی چون صمد بهرنگی و دکتر حسین محمدزاده صدیق به اوج خود رسید.
۱- اندیشه های اجتماعی مبتنی بر اهداف سیاسی:
این بخش شامل آثاری است که به افشای ناهنجاریهای جامعه میپردازد. نویسنده در این گونه آثار میکوشد تا با آشکار سازی ریشههای فقر، بیکاری، فساد و تبعیضهای اجتماعی به مخاطبین خود یک بینش انقلابی بدهد. صمد بهرنگی چنین بینشی را در ادبیات کودک آذربایجان در دهه ی چهل نمایندگی میکرد. صمد در شیوه ی آموزشی و مضمون داستانهای خود تلاش میکرد روح اعتراض به نظام حاکم را دردانش آموزان پرورش دهد.
از اول مهرماه ۱۳۴۴ نشریهی هنری- اجتماعی ” مهد آزادی آدینه” با همکاری صمد بهرنگی، بهروز دهقانی، غلامحسین فرنود، رحیم رئیس نیا، علیرضا نابدل( اوختای) و مناف فلکی منتشر گردید. این نشریه تا ۱۸ شهریور ماه ۱۳۴۵ به تعداد ۱۷ شماره انتشار یافت. ” اولدوز و کلاغها” متن تورکی داستان” تلخون” و چاپ دفتر دوم مثلها و چیستانها محصول این سال هستند.
۲- اندیشه های اجتماعی مبتنی بر اهداف فرهنگی:
بخش دوم شامل آثاری میباشد که اندیشه های اجتماعی در آنها رنگ و بوی فرهنگی به خود میگیرد. دکتر حسین محمدزاده صدیق در دههی چهل نمایندهی این بینش فرهنگی در ادبیات کودک آذربایجان بود. دوقلوهای تورک، قارا آت، درباره ی قصه های کودکانه ی بهرنگ، قصه های روباه، قصه های کچل، چیل مایدان و دنیای قصهی بچه ها از آثار معروف حسین محمدزاده صدیق است. وی در این آثار داستانهای فولکلوریک آذربایجان را از روستاهای دور افتاده جمعآوری نموده و سپس جهت چاپ به اجبار به زبان فارسی ترجمه مینمودند. ایشان در اثری به نام نابغه ی هوش مجموعه داستانهای عزیز نسین را ترجمه و در سال ۱۳۵۳ به وسیله ی انتشارات دنیای کتاب چاپ نمود. داستانهای طنزی این مجموعه در شناخت اوضاع اجتماعی ترکیه برای نوجوانان در آن روزگار بسیار مفید بود.
در سالهایی که دکتر محمد حسین صدیق در “بنیاد بعثت” به تأسیس شعبهی ترکی آذربایجانی اقدام نمود، نزدیک ۳۰۰ عنوان کتاب برای کودکان و بزرگسالان چاپ کرد که اغلب آنها زیر نظر ایشان و توسط دانشجویان از زبان فارسی ترجمه میشد. از معروفترین این آثار میتوان به کتاب “یهودانین خیانتی” اشاره نمود.
و) دوران پس از انقلاب اسلامی:
پس از سقوط رژیم شاهنشاهی ملل غیرفارس در ایران در رویای نهادینه کردن آرزوی دیرینه ی خود مبنی بر احیای زبان مادری و تدریس آن در مدارس بودند. گرچه در سالهای اولیه ی انقلاب و تحت تاثیر فشار روشنفکران این ملل، چندین اصل قانون اساسی متوجه ۷۰% جمعیت غیرفارس زبان ایران شد، اما این اصول و در رأس آن اصل ۱۵ قانون اساسی همچنان بنابه دلایل سیاسی- اجتماعی، جامهی عمل به خود ندیده است. با این وجود و به رغم تمامی کارشکنیهای مسئولین، فعالین عرصهی ادبیات کودک در آذربایجان پس از انقلاب اسلامی تمام تلاش خودشان را در راستای آشنایی کودکان با ادبیات کودک آذربایجان انجام دادهاند.
از اولین و مهمترین این تلاشها میتوان به انتشار هفته نامه ی اولدوز به همت عباد احمدزاده اشاره کرد. این هفته نامه که توجه ویژهای به ادبیات کودک داشت در آن سالها به تیراژ ۳۰۰۰۰ رسید.
فیض الله وحید از زندانیان سیاسی آزاد شده ی رژیم شاهنشاهی نیز از دیگر تلاشگران این عرصه بود. ایشان با چاپ داستانهای دده قورقود برای کودکان و نوجوانان سهم بسیار قابل توجهی در آشنایی کودکان با اساطیر و افسانه های ملی داشتند. زبان حماسی ویژهی نوجوانان از خصوصیات بارز داستانهای نشر شده ی فیض الله وحید است.
زهره وفایی از دیگر نویسندگان ادبیات کودک و نوجوان آذربایجان در دوره ی پس از انقلاب اسلامی میباشد که با انتشار “جوالدوز” قدم موثری در راستای جمعآوری ادبیات شفاهی آذربایجان و بازیهای بومی- محلی برای کودکان برداشته است. زهره وفایی بعدها انتشارات زینب پاشا را تأسیس نمود.
مطبوعات کودک و نوجوان، علاوه بر کارکرد سه گانه ی اطلاع رسانی، آموزش و سرگرمسازی بهترین وسیله برای ایجاد رابطه ی پایدار و پیوسته با کودکان و نوجوانان، شناساندن هدفهای نهایی و کلی ادبیات کودک و تمرین نویسندگی است. از نشریات تخصصی ادبیات کودک در سالهای پس از انقلاب میتوان به نشریهی چیچک ضمیمه ی نشریه ی یول، نشریه ی ائوجیک به سردبیری رسول قربانی مقدم( اسیر) اهل مراغه در دههی ۷۰، کپنک در دهه ی ۷۰ و ویژه نامه های نوروز هفته نامه ی بایرام زنجان به همت تئلناز نعمتی اشاره کرد.
در سالهای اخیر و با افزایش آگاهی ملی، ادبیات کودک و نوجوان آذربایجان نیز به موازات دیگر موارد رشد چشمگیری داشته است. فاطمه میرحسن پور، رامین جهانگیرزاده، بهرام اسدی و معصومه اژدری از طلایه داران حوزه ی ادبیات کودک آذربایجان هستند. انتشارات اختر، یاز، نباتی، وفایی، بوتا و دنیزچین از جمله انتشارات فعال در عرصه ی ادبیات کودک و نوجوان میباشند که انتشارات بوتا و دنیزچین به صورت حرفهای به مقوله ی ادبیات کودک پرداخته اند.
با نگاهی به ادبیات کودک در دهه های اخیر به روشنی مشاهده میشود که ادبیات کودک در این دوره از لحاظ هنری و تکنیکی رشد روزافزونی داشته است. مقایسهی این دوره با دورههای پیشین نشان میدهد که نویسندگان این دوره به زیبایی، زبان، ساختار و حتی ویژگیهای روانشناختی مخاطبان خود توجه کافی داشته اند.
دلایل عدم بسط ادبیات کودک در آذربایجان در دوران معاصر
جامعه و نظام فرهنگی از عوامل مهم در عدم رشد و بالندگی ادبیات کودک در مناطق غیر فارسزبان میباشند. معضل اصلی جامعه در این مناطق، عدم تدریس آکادمیک زبان مادری، عدم ارائه ی محصولات فرهنگی کودکان به زبان مادری و بی تفاوتی ایجاد شده توسط خانوادهها در یاد دادن زبان مادری به فرزندان است. در زیر به برخی از عواملی که باعث به وجود آمدن این بحران شده اند پرداخته میشود.
الف) عوامل سیاسی:
یکی از برجسته ترین و پررنگترین دلایل این بحران، عوامل سیاسی میباشد که بیشک دلایل دیگر نیز منتج از این دلیل میباشند. ملتسازی و هویتسازی جعلی زمان حکومت استبدادی رضاخان، مناطق غیر فارس زبان را از پیشگامی در جریان رشد جامعهی ایران باز داشته است. نگاه امنیتی – سیاسی موجود بر روی مسئله ی زبان مادری ملل غیر فارس با توجیه خطر بالقوه ی به اصطلاح تجزیه ی ایران، موجب شده است تا بیعدالتی بالفعلی متوجه ملل غیر فارس در ایران گردد. قطعا نگاه امنیتی – سیاسی موجود، بر ادبیات کودک و نوجوان این ملل نیز تأثیرگذار است.
ب) عوامل اجتماعی:
عدم آموزش زبان مادری به صورت آکادمیک یکی دیگر از مهمترین عوامل عدم پیشرفت ادبیات کودک مناطق غیر فارس زبان میباشد. تدریس به زبان مادری باعث رشد تواناییهای کودک برای شناخت اشیا و جهان پیرامون آن میشود. وقتی با زبانی به صورت علمی و آکادمیک برخورد نشود، قابلیتها و پتانسیلهای آن زبان نه تنها برای افراد آن جامعه بلکه برای نخبگان آن جامعه نیز شناخته شده نخواهد بود. همین عامل باعث میشود که زبان رشد نکرده و قدرت برای خلق اثرهایی که بتواند با آثار مدرن و حرفهای دنیا رقابت کند را نداشته باشد. چنین زبانی نخواهد توانست نیازهای کودک دنیای امروزی را برآورده سازد.
ج) عوامل فرهنگی:
در دسترس نبودن محصولات فرهنگی و آموزشی به زبان مادری در مناطق غیر فارسزبان از مهمترین عوامل فرهنگی جامعه در عدم رشد ادبیات کودک در این مناطق میباشد. در نتیجه ی سیاستگذاریهای غلط و عدم همکاری نهادهای فرهنگی و آموزشی، افراد و مؤسساتی که در حوزهی ادبیات کودک مناطق غیر فارس زبان فعالیت دارند، در حاشیه و انزوا قرار گرفتهاند. شبکه های رادیویی و تلویزیونی این مناطق هم اگر محصولی به زبان آن منطقه ارائه کردهاند بیشتر به صورت برنامه های سطحی در غالب برنامه مربوط به بزرگترها بوده است. برنامههای کودک به زبان مادری در تلویزیون ایران با نگاه امنیتی مورد بررسی قرار میگیرد.
نتیجه گیری:
تبعیض های موجود علیه ملل غیر فارس زبان در ایران نه تنها منجر به عقب نشینی خواستههای فرهنگی و هویتی روشنفکران این ملل نگردیده است بلکه سنتز این رابطه ی دیالکتیکی گرایش ناسیونالیستی ملل غیر فارسزبان بوده است. حمایت اقتصادی از تولید هر محصول فرهنگی، جز اولین دغدغه هایی است که افراد فعال در حوزهی فرهنگی با آن برخورد میکنند. عدم حمایت فرهنگی و اقتصادی از ادبیات کودک مناطق غیر فارسزبان باعث میشود کسانی هم که با اراده ی خود در این حوزه فعال هستند به موفقیتهای چندانی دست پیدا نکنند.
پخش و تبلیغ محصولات فرهنگی کودکان مناطق غیر فارسزبان یکی دیگر از دغدغه های فعالین این عرصه میباشد و همواره این پرسش مطرح است که؛ آیا در جامعه ای که در نتیجهی سیاستهای تبعیض آمیز چندین دههی اخیر به صورتی آسمیله شده است که حتی والدین هم توانایی خواندن به زبان مادری خود را ندارند، ادبیات کودک مخاطبی خواهد داشت؟ دشواری فعالین عرصه ی ادبیات کودک مناطق غیر فارسزبان این است که مخاطب آنان یتیمان زبانی هستند.
منابع:
۱- تحلیل محتوای آثار صمد بهرنگی/ سلمان صفریان؛چاپ اول، انتشارات اندیشه ی نو
۲- ساختارشناسی فولکلور کودکان آذربایجان/ دکتر حمید سفیدگر شهانقی
۳- مکتب اوشاقلارینا تحفه/ میرزا علی اکبر صابر؛ چاپ اول، انتشارات گونش
۴- ادبیات کودک و سانسور/ رازیانی
۵- مجموعه کتابهای درسی فرقه ی دمکرات آذربایجان ” آنا دیلی”
۶- آذربایجان فولکلوریندان نمونه لر/ دکتر سلام الله جاوید؛ چاپ دوم
۷- دوستلار گؤروشو/ دکتر سلام الله جاوید؛ چاپ اول
-