دولت بنفش و جنبش سبز؛ عقب گرد از پایگاه اجتماعی؟- رضا حقیقت نژاد

آذوح: «مردم زمانی که احساس کردند به باور‌ها و ارزش‌های دینی و اعتقادی آن‌ها توهین شده و بیگانگان خیال دخالت در حوزه‌های اخلاقی و اعتقادی آنان را دارند به حرکت درآمده، با حضور و اجتماعشان به بیگانگان پاسخ درخوری دادند.» این جملات بخشی از اظهارات رئیس جمهور ایران در دفاع از راهپیمایی حکومتی ۹ دی سال ۸۸ است
«بدون کمترین ابهام و تردیدی می‌توان نتیجه گرفت که جناب دکتر روحانی با اظهارات یاد شده خود به گونه‌ای صریح و آشکار علیه سران و اصحاب فتنه ۸۸ موضع گرفته‌اند و همراهی فتنه‌گران با بیگانگان، اهانت سران و اصحاب فتنه به ساحت مقدس امام حسین علیه‌السلام و مقابله آنان با اسلام و نظام اسلامی و در یک کلمه خروج اصحاب و سران فتنه ۸۸ از دایره نظام و همکاری وطن‌فروشانه آن‌ها با بیگانگان و... را با صریح‌ترین اظهارات مورد شدید‌ترین اعتراض قرار داده‌اند.» این جملات هم بخشی از سرمقاله روزنامه کیهان به قلم حسین شریعتمداری، مدیرمسئول این روزنامه در ستایش اظهارات حسن روحانی است.
برای درک بهتر موضوع می‌توانیم به ۴ سال پیش باز گردیم و سخنان حسن روحانی را درباره ۹ دی ۸۸ مرور کنیم: «در روز ۲۵ بهمن عده معدودی... با شعارهای ضد انقلابی، موجبات خوشحالی و بهره‌برداری آمریکا، رژیم صهیونیستی و ضدانقلاب را فراهم آوردند... این حرکت ضداسلامی و ضد ملی، فریاد قاطعانه ملت ایران در روز ٢٢ بهمن را تحت‌الشعاع قرار داد... قوه قضاییه خواست تا براساس وظایف ذاتی خود نسبت به این حرکت ضدانقلابی اقدام کند... بحمدالله مردم مثل همیشه به بهترین وجه با هوشیاری و انسجام کامل در صحنه حضور دارند و گوش به فرمان مقام معظم رهبری می‌باشند... مردم ما وقتی احساس کردند که این عده اندک فریب خورده، عاشورا را هتک کردند، خشم و هیجان آن‌ها شعله‌ور شد و روز ۹ دی یک پاسخ محکم و قاطعی به معاندین و ضد انقلاب دادند
به نظر نمی‌رسد از منظر محتوایی دیدگاه حسن روحانی نسبت به چهار سال گذشته، تغییر فاحشی کرده باشد، با این وجود، صرف ابراز دیدگاه رئیس جمهور ایران درباره یک رویداد سیاسی – فرمایشی، نمی‌تواند ملاک قوی‌ای برای داوری باشد، چه بسا به تعبیر صادق زیباکلام در نامه‌اش به رئیس جمهور، این سخنان «ناگزیر» و «محض خالی نبودن عریضه» بیان شده است.
برای دقت بیشتر و ارزیابی عملی و دقیق‌تر، می‌توانیم بازگردیم به فضای انتخابات. اصلاح طلبان مدافع شرکت در انتخابات، در حوزه سیاسی چه می‌خواستند؟ آن‌ها خواستار رفع حصر رهبران جنبش سبز بودند. بر گشایش فضای سیاسی و آزادی زندانیان این جنبش تاکید داشتند. خواستار تغییر فضای امنیتی بودند. رونق سیاسی در دانشگاه‌ها را ضروری می‌دانستند و علاوه بر ضرورت فعالیت احزاب، خواستار بازگشایی فضا برای فعالیت تشکل‌های دانشگاهی نیز بودند. دفاع از حقوق رسانه‌ها و افزایش آزادی بیان نیز درخواست دیگر اصلاح طلبان بود. ردپای این درخواست‌ها را حد فاصل اواسط فروردین تا اواخر خرداد ۹۲ و حتی بعد از آن را از صفحات سبز و بنفش شده شبکه‌های اجتماعی مجازی تا سخنرانی‌های سید محمد خاتمی، در قامت رهبر این طیف از اصلاح طلبان می‌شود ردیابی کرد.
واکنش حسن روحانی به این درخواست‌ها چه بود؟ بگذارید از رفع حصر و آزادی زندانیان سیاسی شروع کنیم که رئیس جمهور کنونی ایران در ۲۳ اردیبهشت ۹۲ درباره‌اش چنین گفت: «به نظر من مشکل نیست شرایطی را در یک سال آینده بشود فراهم کرد که نه تنها آن‌ها که در حصر هستند آزاد شوند، بلکه حتی آن‌هایی که به دلایل وقایع سال ۸۸ در زندان هستند نیز آزاد شوند.» او در طول انتخابات، علاوه بر یادآوری سوابقش در رفع حصر آیت الله منتظری، چند بار غیرمستقیم چنین وعده‌هایی را تکرار کرد.
بلاتکلیفی برای رفع حصر
از زمان استقرار دولت یازدهم پنج ماه می‌گذرد. در این مدت، چند اظهارنظر مهم در این باره صورت گرفته است. ۱۵ مهر ۹۲ وزیر دادگستری اعلام کرد: «پرونده آقایان موسوی و کروبی در شورای عالی امنیت ملی از سوی دوستان بزرگوارمان تحت بررسی است.» پورمحمدی ۸ آبان خبر داد «دولت در قضیه رفع حصر دخالت نمی‌کند.» ۷ آذر، سخنگوی دولت گفت: «رفع حصر و گشایش‌های امنیتی و سیاسی کشور مورد انتظار جامعه است در دستور کار رییس‌جمهور قرار دارد.» ۱۶ آذر، حسن روحانی در جمع دانشجویان در واکنش به شعار «موسوی و کروبی، آزاد باید گردند»، گفت: «دولت به همه وعده‌هایی که به مردم داده، پایبند است. ما برای دستیابی به اهدافمان، نیاز به ایجاد اجماع داخلی داریم.» ابتدای دی ماه، حسام الدین آشنا، مشاور فرهنگی رئیس جمهور در گفت‌و‌گو با نشریه اندیشه پویا، در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه روحانی در گفت‌وگو با فایننشال‌تایمز اشاره کرد که گره رفع حصر باز خواهد شد. به نظرتان در کوتاه‌مدت باز می‌شود؟، گفت: «مسئله حصر چندجانبه است. همه جوانب را که شما حل کنید باز یک جانب باقی می‌ماند و آن کسی است که تحت حصر است. او باید تصمیماتی بگیرد. اگر نتواند و یا نخواهد تصمیم بگیرد، کار برای همگان دشوار می‌شود
یک بام و دو هوای دولت
بررسی محتوایی این اظهارنظر‌ها، چند نکته را به خوبی روشن می‌کند. دولت اراده قوی برای حل ماجرا ندارد. وعده کلی می‌دهد که حل می‌کند ولی یک بار توپ را به زمین شورای عالی امنیت ملی می‌اندازد و یک بار به زمین رهبران جنبش سبز. هر دوی این راه حل‌ها، پیش از ظهور دولت روحانی نیز مطرح بودند ولی معلوم بود که نه شورای عالی امنیت ملیِ تحت فرمان رهبر ایران قصد چنین کاری دارد و نه رهبران جنبش سبز تن به درخواست‌هایی چون عذرخواهی و پذیرش اشتباه می‌دهند.
می‌توانیم یک بعد دیگر را هم بررسی کنیم. اظهارات عبدالرضا رحمانی فضلی، وزیر کشور درباره گردهمایی احزاب و عدم دعوت دو حزب اصلی اصلاح طلبان را حتما خوانده‌اید: «قوه قضائیه در خصوص انحلال احزاب صاحب اختیار است و احزاب مربوطه حکم قضایی دارند، از این رو موضوع از طریق قوه قضائیه پیگیری می‌شود. البته وزارت کشور برای احقاق حقوق حتما کمک می‌کند، ولی تعیین‌کننده قوه قضائیه است.» پیش از این وزیر ارشاد هم در واکنش به علت عدم انتشار روزنامه‌های نشاط و هم میهن، گفته بود: «قوه قضائیه بر اساس قوانین خودش عمل می‌کند... واقعا اطلاع ندارم که چرا قوه قضائیه چنین برخوردی را انجام داده است، با وجود اینکه هر دو روزنامه مجوز لازم برای فعالیت را دارند.» وی درباره رفع فیل‌تر فیس بوک هم گفته است: «فیس بوک مربوط به کمیته فیلترینگ است که مستقیما زیر نظر وزارت ارشاد نیست و ما فقط یک نماینده در این کمیته داریم.» همین حرف را معاون وزیر ارتباطات زده است. وزیر ارشاد همچنین اندکی پس از اشاره رهبر ایران به دخالت شبکه‌های اجتماعی مانند فیس بوک و توئی‌تر در نارامی‌های پس از کودتای انتخاباتی ۸۸، گفت: «آن صحبت‌ها عقیده شخصی خودم درباره این شبکه اجتماعی بوده است. از لحاظ قانون، ما تابع قوانین کشور هستیم.» در سویی دیگر، علی یونسی، دستیار ویژه رئیس جمهور در امور اقوام و اقلیت‌های دینی و مذهبی در واکنش به اعدام‌های گسترده در کردستان، این اقدامات را به «افراد تندرو در جاهای دیگر» نسبت داده است.
تحلیل محتوای این اظهارات چه چیزی را نشان می‌دهد؟ دولت باز هم اراده قوی‌ای برای ورود به این چالش‌ها را ندارد. مواضعی می‌گیرد و با اندک تغییر وضعیت، توپ را به زمین قوه قضائیه، نهادهای خاص، تندرو‌ها و... می‌اندازد و بر تبعیت تاکید می‌کند. دولتی‌ها البته مواضع تند و تیزتری در مسیر تبعیت هم دارند. اواخر مهرماه، در اوج انتقادهای اصولگرایان علیه اظهارات هاشمی رفسنجانی درباره رابطه با آمریکا، مصطفی پورمحمدی، وزیر دادگستری در مراسم افتتاحیه حوزه علمیه ولایت گفت: «از جاهایی صداهایی می‌آید که مرگ بر آمریکا نیاز نیست؛ تو از کجا این حرف را می‌زنی؟ هویت ما، هویت ضد استکباری است
آیا با گره زدن مواضع وزرا و اهل کابینه در مواقع حساس با اظهارات حسن روحانی درباره رویدادی چون ۹ دی می‌توان نتیجه گرفت که این رفتار‌ها منطبق با هویت دولت روحانی است و از سر ناگزیر نیست؟ در نیمه راه یک سالی که روحانی وعده داده و بسیاری انتظارش را می‌کشند، ممکن است چنین داوری‌ای هنوز هم زودهنگام تلقی شود. با این وجود اگر این تعبیر زهرا رهنورد که «نسبت دادن جنبش سبز به بیگانگان، نفی واقعیت است» را به عنوان یک شاخص تلقی کنیم، اظهارات حسن روحانی درباره ۹ دی می‌تواند جلوه‌ای روشن از «نفی واقعیت» باشد، مسیری که فعلا تنها دستاورد مهمش، ستایش و قدردانی مدیرمسئول روزنامه کیهان است: «دکتر روحانی با اظهارات صریح و شایسته تقدیر خود نشان داد که ادعای سران و عوامل فتنه و برخی از مدعیان اصلاحات درباره انتساب ایشان به این جماعت آلوده، فقط یک دروغ شاخدار است.»
Submit to DeliciousSubmit to DiggSubmit to FacebookSubmit to Google PlusSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn