نگرش مثبت و تأثیر آن بر روابط مان ــ احمد خضرلو
- توضیحات
- منتشر شده در شنبه, 29 شهریور 1393 09:43
مقدمه:
سال گذشته برای اولین بار در طول زندگیام، روز تولدم هدیه گرفتم. دوستی که در زمینهای با وی همکاری داشتم و به نوعی راهنمای او محسوب میشدم کتابی با عنوان ” آنچه هر رهبری باید بداند ” نوشتهی ” جان مکسول ” به من هدیه داد. هدف وی از این هدیه تغییر و اصلاح رفتار من در کارها و آموزشهایم بود. مقالهپس از مطالعهی کتاب چند ساعتی را با وی دربارهی رفتار هر دومان به بحث پرداختیم و در آخر عدم حصول نتیجهی دلخواه در کارها و آموزشها را در نگرش منفی وی یافتیم. بماند که همین امر نیز کمکی به وی در پیشبرد اهدافش نداشت و او خود را یک شکست خوردهی مطلق میدانست ولی تجربهای گران برای من بود تا رفتار و نگرشم را نسبت به مسائل و افراد تغییر دهم. در این نوشته که حاصل تجربیات بنده از مطالعهی کتاب فوقالذکر و نیز برخورد فرد مقابل بنده با مشکلات میباشد سعی کردهام نکات بارز و مؤثر در نگرش مثبت و نیز تثبیت آن در شخصیت فردی افراد را ذکر نمایم.
اگر تفکر، دیدگاه، اخلاق و نگرش را افراد تیم تشکیل دهندهی شخصیت یک فرد قرار دهید همواره نگرش یک ” بازیکن ” در تیم شماست. برای پیروز شدن باید بازیکنان بزرگ در تیم داشته باشید، اما با داشتن بازیکنان خوب هم ممکن است شکست بخورید. بنابراین چیزی بیشتر از افراد با استعداد برای پیروز شدن لازم است و آن دور ریختن نگرش و طرز تلقیهای منفی از افکارمان است. برای این کار باید استعدادهایمان را به توانایی و نگرشهای منفیمان را به مثبت تبدیل کنیم که این امر به خودی خود باعث میشود خیلی از مسائل را برای خودمان حل کنیم.
نگرش منفی سریعتر از نگرش مثبت شیوع پیدا میکند. بسیاری فکر میکنند منفی بودن، آنها را باهوشتر و مهمتر نشان میدهد. اما در واقع نگرش منفی بیشتر از اینکه به شخص کمک کند به او صدمه میزند و همچنین این نوع نگرش به اطرافیان او هم صدمه وارد میسازد. نگرش و طرز تلقی نمایانگر شخصیت واقعی هر فرد است و در تمام اعمال او جریان دارد. دلیل اینکه اغلب افراد در مشاهداتشان نسبت به نگرش دیگران شک میکنند، این است که نگرششان کاملاً ذهنی است. نگرش ذهنی به فرد اماکن تفکر دربارهی مشائل افراد را نمیدهد و در موارد بسیاری نگرش منفی افراد دیگر را جذب میکند و این عمل باعث میشود تا وی همواره درباره وقایع مختلف یکطرفه به قاضی برود.
اگر محیط اطرافمان را یک میدان مسابقه فرض کنیم و اطرفیان خود را همبازیهایمان آنجاست که به قدرت نگرش مثبت و نگرش منفی پی خواهیم برد. اگر نگرش و طرز تلقیهای منفی مورد توجه قرار گیرند، مطمئن باشید که موجب مشاجره، دلخوری، پرخاشگری و تفرقه در تیم خواهند شد. گاهی تلقی کردن حرفی که فکر میکنید شما را تحقیر میکند، اشتباه بزرگی است. شما در جریان و متن بازی هستید پس یک بُعد بازی را میبینید اما مربی تمام میدان بازی را در نظر دارد پس بهتر میتواند تصمیم بگیرد. گاهی با تحقیر شخصیتمان به واقعیتهایی پی میبریم و آنها را اصلاح میکنیم. باید خوشحال باشیم که اشتباهاتمان را تصحیح کردهایم نه ناراحت که چرا تحقیر شدهایم و این رابطهی مستقیمی با نوع نگرش ما دارد.
نگرش، شکست یا پیروزی را تعیین میکند. در شیوهی نگرش بعضیها، هر فرصتی با دشواری همراه است و برای برخی دیگر هر دشواری یک فرصت است. افرادِ با نگرش مثبت صعود میکنند و افراد با نگرش منفی سقوط. این حقیقت که نگرش و طرز تلقی عدهای را بالا میبرد و بعضیها را به سقوط میکشاند، برای ما کافی است که به اهمیت آن پی ببریم. بر همین اساس، شیوهی تفکر ما در زندگی تعیین کنندهی نحوهی زندگی ماست.
آنچه امروز هستیم، نتیجهی انتخاب دیروز ماست. ” چالز جونز ” دربارهی انتخابهای امروزمان که فردایمان را خواهند ساخت در کتاب ” زندگی محشر است ” مینویسد : آن چیزی که در آینده میخواهی بشوی، بستگی دارد به اینکه چه چیزی مطالعه میکنی و با چه کسی ارتباط داری. ” پس برای این کار باید نگرش کنونی خود را ارزیابی کنید. تلاش کنید که از خودتان و نگرشتان فاصله بگیرید، هدف این تمرین این نیست که ” خودتان ” را ملاحظه کنید، بلکه هدف دیدن ” نگرش منفی ” است که مانع خوشنودی و رضایت شماست. با شناخت مشکل، میتوانید دگرگونی اساسی به وجود بیاوردید.
برای ساختن نگرش غولهای شما کدام هستند که باید به هلاکت برسانید؟ چه امکانات و منابعی نیاز دارید؟ در جواب این سؤالات باید عنوان کنم هشت مصیبت کبیرهی غرور، طمع، شهوت، حسادت، خشم، حرص و آز و ناامیدی غولهای پیشروی شما برای ساختن نگرشتان هستند. برای رد شدن از این هشت خان شما باید صفات صادق و ثابت قدم بودن در عمل، مسئول و پاسخگو بودن در برابر مسئولیت، خواست تغییر الگوهای فکری، امیدوار بودن و عدم سرخوردگی در شکستها را داشته باشید. اگر خواست تغییر نباشد، هیچ چیزی نمیتواند دگرگونی در نگرش را تضمین کند، وقتی همهی راهها به بنبست میرسد، تنها امکانی که شما را در مسیر درست نگه میدارد اراده در جهت دگرگونی است. تا وقتی خود را میان شبهات و بدبینیها حصر کنیم هرگز نمیتوانیم به تغییر در نگرش دست یابیم.
برای ایجاد تغییر در دیگران اول باید خودمان تغییر کنیم. برای این کار یا باید خودمان را با رفتار وی وفق بدهیم و یا باید راهی جدید برای تغییر هردومان بیابیم. هرگز نمیتوان بدون شناخت کامل از شخصیت افراد دربارهی تغییر نگرش آنها حرف زد. همین که میخواهیم آنها را بدون شناخت تغییر دهیم خود نگرش منفی است. پس تغییر را از خودمان آغاز کنیم.
اگر در تغییر نگرشمان شکست خوردیم باید بدانیم که در این راه تردید داشتهایم. بیشترین چیزی که به ما در پیشبرد اهدافمان صدمه وارد میکند تردید است. شما باید با نگرش درست با شکست برخورد کنید و تصمیم بگیرید چگونه از درون آن پیروز بیرون بیایید. این پیروزی همان نگرش مثبت است. با نگرش مثبت میتوان ناکامیها، طرد شدنها و شکستها را پشت سر گذاشت، آنان را نپذیرفت و حس پیروزی را در خود رشد داد.
ارزش گذاشتن به انسانها، تمجیدِ تلاش و کوشش و پاداش عمل سه عملی هستند که شما میتوانید با آنها نگرش مثبت دیگران را بسوی خود جذب کنید. اگر در هنگام شکست خود را سرزنش کنید، خود را بی ارزش، بی استعداد و دوست نداشتنی میپندارید. بالعکس اگر عزت نفس خود را از دست ندهید، مسئولیت اعمال خود را بپذیرید و سعی کنید که دیدگاه و تصور مثبت خود را از دست ندهید موفق خواهید بود و تحسین و تشویق دیگران را بدست خواهید آورد.
نتیجهگیری
گاهی نتیجه چیزی است که شما میخواهید و گاهی باب میلتان نیست. کلید اصلی تجدید نظر در نگرشتان نسبت به نتیجه و پیامد است. با نگرش مثبت و دور ریختن افکار مسموم و منفی است که میتوانیم به پیامدی مثبت دست یابیم و اگر در این راه شکستی خوردیم با اقتدار از جای خود برخیزیم و با عزمی راسختر به راه خود ادامه دهیم و بگویم که شکست پل پیروزی است. با نگرش مثبت است که میتوانیم روابطی منطقی، دوستانه و صمیمی با دیگران برقرار کنیم و راههای سوءاستفاده از قابلتهای خودمان را بر دیگران ببندیم و به آرامش فکری، روحی و عاطفی دست یابیم.