آغازی نو در روابط ایران و حماس- حسن هاشمیان
- توضیحات
- منتشر شده در شنبه, 29 آذر 1393 19:20
رهبران حماس انتظار دارند که ایران کمکهای مالی و نظامی خود را بعد از یک وقفه سه ساله همانند سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۲ از سر بگیرد. آنها از دولت احمدینژاد و کمکهای آن بعنوان «دوره طلائی» یاد میکنند. اما در شرایط جدید آیا خامنهای قادر خواهد بود که اعضای دولت روحانی را به گسیل کمکهای خود به غزه وادار سازد؟
روز ۱۸ آذر یک هیات بلندپایه از اعضای حماس به رهبری «محمد نصر» مسئول ارتباطات این سازمان از تهران دیدار کرد. این نخستین سفر هیاتی از حماس در این سطح به ایران بعد از تحولات سوریه در سال ۲۰۱۱ بود.
بازتاب این دیدار دو روزه در رسانههای ایران، بر مهمترین بخش آن یعنی ملاقات با علی لاریجانی رئیس مجلس تمرکز داشت. هیچ خبری از دیدار این هیئت با اعضای دولت روحانی منتشر نشد و اساسا روشن نیست آیا چنین ملاقاتی صورت گرفته یا خیر.
قبل از این سفر، در ماه مه گذشته حسین امیر عبداللهیان معاون وزیر خارجه ایران با خالد مشعل رئیس دفتر سیاسی حماس در دوحه پایتخت قطر ملاقات کرد. موضوع این دیدار که از سوی برخی نشریات عربی «مثبت» توصیف شد، تلاش طرفین برای کنار گذاشتن اختلافات و توافق بر سر مسائل اساسی کمک به «قضیه فلسطین» بود.
قبول شرط های حماس از سوی ایران
بعد از دیدار اخیر هیئت حماس از تهران، رأفت مرّه نماینده حماس در لبنان که ناظر مذاکرات سری اعضای تشکل خود با نمایندگان جمهوری اسلامی در بیروت بود، در گفتگو با نشریه «العربی الجدید» اظهار داشت: «دیدار هیئت حماس از تهران به هیچوجه به معنی تغیر مواضع حماس و مربوط به این نیست که حماس گزینهها و موضعگیری خود را در ارتباط با قضایای منطقه را تغیر داده است، بلکه دیدگاه و رویکرد حماس نسبت به تمام موضوعات منطقه ثابت است. ما در این سفر تلاش کردیم حمایت امت (اسلامی) از قضیه فلسطین را وحدت دهیم.»
مناسبات حماس و حزبالله تیره است. بدون شک علی خامنهای بدون رضای رهبر حزبالله لبنان، از خالد مشعل در تهران استقبال نخواهد کرد و رئیس دفتر سیاسی حماس بدون دیدار با خامنهای به ایران نخواهد آمد.
این اظهارات بدین معنا است که حماس مواضع خود در حمایت از مخالفان بشار اسد را تغیر نداده است، بلکه با درخواست جمهوری اسلامی موافقت کرده که موضوع سوریه از دایره روابط فیمابین کنار رود و بیشتر بر کمک مالی و نظامی به جنبش اسلامی فلسطین تأکید گردد. اعضای هیات اعزامی به تهران برای مسئولان ایرانی توضیح دادهاند که هیچ تمایلی در ورود به جبههبندی حاکم در منطقه براساس دو محور ایران یا عربستان ندارند و انتظار میرود مقامات ایرانی شرایط آنها را درک کرده باشند.
در این رابطه سامی ابوزهری سخنگوی حماس تأکید کرد که دولت عربستان سعودی هیچ مخالفتی با از سرگیری روابط حماس و ایران ندارد. او همچنین اذعان کرد که تماسهائی با سعودیها بر سر سفر هیات حماس به تهران صورت گرفته، اما این موضوع نقطه اختلافی در بر نداشت. با این همه، نزدیکی دوباره حماس به ایران بدون اینکه سیاست خود را درباره بشار اسد تغیر دهد، خشم حاکم دمشق را برانگیخته است.
بشار اسد بعد از دیدار هیات یاد شده از ایران، در کنفرانسی که برای فلسطینیهای ساکن اروپا در دمشق ترتیب داده شده بود، به شدت به حماس و خالد مشعل حمله کرد. او رفتار خالد مشعل در ابتدای شکلگیری اعتراضات در سوریه را «منافقانه» خواند و گفت: «قبل از شکلگیری اعتراضات و همزمان با آن دیداری با خالد مشعل داشتم. او از من خواست به شدت این اعتراضات را سرکوب کنم… او معتقد بود که سوریه هدف یک توطئه قرار گرفته و برای به ثمر نرسیدن نتایج آن، تظاهرات باید به شدت سرکوب شود… اما بعد متوجه شدیم که خود جنبش حماس در مسلح کردن مخالفان دست دارد و دختر خالد مشعل به همراه همسرش در حال انتقال اسلحه به مخالفان دستگیر شد.»
این اتهامات چه درست باشد یا غلط، نشان میدهد که رئیس جمهور سوریه همانند مقامات ایرانی فکر نمیکند که به استنقبال هیات حماس رفتند و در صدد است بازگشائی روابط جمهوری اسلامی با جنبش حماس را عقیم سازد. این خشم همچنین نشان میدهد که گفتگوهای محرمانه مسئولان سوری با طرفهای ایرانی خود برای قبولاندن شروط بشار اسد به حماس، نتیجه نداده است،
از این رو حاکم دمشق آخرین راه برای حمله به رهبران حماس را به طور علنی را انتخاب کرده است. علاوه بر این حمله بشار اسد به خالد مشعل از آنجا اهمیت دارد که نتایج سفر هیات اعزامی حماس به ایران، تنها با دیدار خالد مشعل از تهران محقق خواهد شد.
در بودجه سال آینده، ردیفهای مالی برنامههای نظامی در داخل و خارج ایران ثابت مانده و امید حماسیها در دیدار از ایران در این مسئله نهفته است.
موضوع این دیدار، از ماهها پیش مطرح است، اما هنوز تاریخ دقیقی برای آن تعیین نشده است. یکی از مشکلات این دیدار، پذیرش خالد مشعل از سوی علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی است که این بار نه بشار اسد، بلکه حسن نصرالله باید در مورد آن نظر بدهد. روابط حماس و حزبالله لبنان بعد از ورود این گروه شبهنظامی به جنگ سوریه، به شدت تیره شد.
بدون شک رهبر ایران بدون رضای رهبر حزبالله لبنان، از خالد مشعل در تهران استقبال نخواهد کرد و رئیس دفتر سیاسی حماس بدون دیدار با خامنهای به ایران نخواهد آمد.
دولت روحانی و حماس
رهبران حماس انتظار دارند که ایران کمکهای مالی و نظامی خود را بعد از یک وقفه سه ساله همانند سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۲ از سر بگیرد. آنها از دولت احمدینژاد و کمکهای آن بعنوان «دوره طلائی» یاد میکنند. اما در شرایط جدید آیا خامنهای قادر خواهد بود که اعضای دولت روحانی را به گسیل کمکهای خود به غزه وادار نماید؟ در سایه پائین آمدن قیمت نفت تحرک بارزی در کشورهای ثروتمند عربی برای بازسازی غزه بعد از جنگ اخیر دیده نمیشود. طی ماههای اخیر اخبار زیادی درباره این موضوع در رسانههای عربی منتشر شده است. کشورهائی مانند امارات که اختلاف نظر اساسی با حماس دارند، اکنون بهانه عامهپسندی برای عدم مشارکت جدی در بازسازی غزه پیدا کردهاند.
این موجب میشود که حماسیها برای ساختن خرابیهای جنگ اخیر در غزه راه تهران را در پیش بگیرند. اما دولت روحانی وضع به مراتب بدتری از نظر اقتصادی نسبت به دیگر کشورهای صادرکننده نفت دارد. تحریمهای اقتصادی و کاهش تولید نفت، دولت روحانی را مجبور میکند قولهای مساعدی به حماسیها ندهد که در گام نخست برای بازسازی خدمات عمومی در مناطق جنگزده خود، به بیش از ۳۰۰ میلیون دلار کمک فوری نیاز دارند. بیمیلی روحانی برای نزدیکی به حماس، علیرغم گرایش شدید مخالفان دولت «تدبیر و امید»، دلایل اقتصادی خود را دارد و تنها فشارهای خامنهای خواهد بود که ممکن است منجر به تصمیمات غیرمنتظره درباره گسیل کمک دولت ایران به حماس شود.
علی رغم فشارهای اقتصادی فزاینده بر مردم ایران، خامنهای موفق شده در بودجه سال آینده، ردیفهای مالی برنامههای نظامی خود در داخل و خارج ایران را ثابت نگه دارد و احتمال اینکه بتواند چنین رویکردی را در ارتباط با حماس بر دولت روحانی تحمیل کند، زیاد خواهد بود و امید حماسیها به دیدار از ایران در این مسئله نهفته است.
رهبران حماس بعد از پایان جنگ غزه، از جمهوری اسلامی تشکر کردند. اخیرا در نوار غزه مراسم ویژهای توسط گردانهای «عزالدین قسام» شاخه نظامی حماس انجام گرفت که چند نمایش آن با پرچم ایران بود و نام خامنهای نیز در چند عملیات آن آورده شد. حماسیها با این کارها میخواهند دل رهبر ایران را به دست آورند و امیدوارند اظهار “شکر”شان از سوی رهبر ایران بیپاسخ نماند.
تروریستهای اسلامی جنایتکار فقط فکر منافع مادی خود هستند و گروهک حماس نیز با به گروگان گرفتن مردم غزه به یک دیکتاتوری کوچک مبدل گشته است ، دیکتاتوری کوچکی که وابسته به دیکتاتوری بزرگتر و رژیم پوسیده ای به اسم ایران است .
امیدوارم روزی فرا رسد که نه حزب الهی وجود داشته باشد و نه حماس ، بدون شک آن روز مردم با خیال راحت تری نفس میکشند و از اینکه شر این گروهک های تروریستی از سرشان کم شده ، شاد و حوشحالند .