سایه ایران مداری بر عرصه دفاع از حقوق بشر در ایران
- توضیحات
- منتشر شده در جمعه, 05 دی 1393 06:09
به مناسبت روز جهانی حقوق بشر، پادماز به بررسی مسئله دفاع از حقوق بشر در ایران می پردازد.
حقوق بشر در عصر مدرن برپایه تواقفنامههایی که حقوق اساسی گروههای مختلف انسانی را تامین میکند، بنا نهاده شد. احواز ـ حقوق بشربراساس این توافقنامهها حقوقی نظیر آزادی انسان در انتخاب، برابری انسانها در بهرهمندی از حقوق اساسی یک انسان در مقدمه تمامی این توافقنامههای بینالمللی آمده است. این حقوق تصویب شده برای انسان، از سوی کشورهای عدیدی مورد پذیرش قرار گرفته و ملزم به رعایت آن هستند.
در سالهای اخیر سازمانهای حقوق بشری عدیدی از میان ایرانیان خارج از کشور تاسیس شده و چندین سال است که فعالان این سازمانها، حقوق فعالان مرکزگرا را پیگیری میکند. سئوال مهمی که همواره مطرح بوده است این است که چرا فعالیتهای این سازمانها تنها مختص به مرکزنشینان و مرکزگرایان است؟ سئوالهای عدید دیگری درباره نحوه عملکرد فعالان حقوق بشر ایرانی وجود دارد که نیازمند بررسی هستند.
بمنظور بررسی شیوه عملکرد سازمانهای حقوق بشر ایرانی تجارب عدیدی از تعامل فعالان غیرفارس و بویژه فعالان عرب با سازمانهای حقوق بشر ایرانی را بررسی کرده و به شرح آتی ذکر میکنیم.
حوضه اهتمام فعالان حقوق بشر ایرانی:
فعالیت سازمانهای حقوق بشر ایرانی همواره بر مرکزنشینان و مرکزگرایان متمرکز بوده و هست. تا حدود دو سال قبل حتی یک موضعگیری ساده از سوی سازمانهای حقوق بشر ایرانی نسبت به قتل و کشتار و سرکوب و اعدام مردم عرب احواز به چشم نمیخورد. تنها پس از اکسیونهای زیادی که از سوی فعالان احوازی برگزار شد تنها دو یا سه سازمان از میان دهها سازمانا حقوق بشر ایرانی حاضر شدند درباره نقض گسترده حقوق بشر در احواز موضعگیری کنند. بقیه نیز به دغلبازی روی آورده و شیوههایی نظیر از جمهوری اسلامی را در تعامل با فعالان عرب بکار بستند.
شیوه تعامل فعالان حقوق بشر ایرانی با نقض حقوق بشر در احواز
انکار و تکذیب
فضای امینیتی شدید حاکم بر احواز و تهدید شدید خانوادههای قربانیان خشونت جمهوری اسلامی از سوی این نظام در احواز، همچنین همراهی رسانههای فارسی زبان ایرانی با جمهوری اسلامی در سانسور اخبار فعالان عرب احوازی به بهانهای تبدیل شده تا فعالان حقوق بشر ایرانی با استناد به آن و بهانه کردن کمبود وجود معلومات درباره قربانی، اصل وقوع نقض حقوق بشری در احواز را بشکل کامل انکار و تکذیب کنند.
این تعامل از سوی فعالان حقوق بشر کذایی در حال صورت میگیرد که آنها در تعامل با مسائل مرکزنشینان بهیچوجه چنین عمل نکرده و در موارد زیادی براساس حدسها و پیش بینیهای خود پیش رفته و بیانیههای عدیدی منتشر کردهاند.
قضاوت و موضگیری سیاسی
شمار زیادی از سازمانهای حقوق بشر ایرانی وابسته به گروههای سیاسی معروف به عرب ستیز و نژادپرست، با بهره جویی از بایکوت خبری موجود علیه فعالان عرب، اقدام به ترویج اتهامات جمهوری اسلامی ایران علیه این فعالان میکنند. در نشستهایی که با شبکه همبستگی برای حقوق بشر در ایران صورت گرفته بود، دو عضو شورای مرکزی این شبکه پنج فعال فرهنگی موسسه الحوار در شهر خلفیه که به اعدام محکوم شدهاند را تروریست خواندند.
این اشخاص با استناد به اکاذیب ترویج یافته از سوی جمهوری اسلامی حکم بر تروریست خواندن فعالان فرهنگی عرب نهاده و خواستار عدم توجه شبکه به این جنین مسائلی شدند.
تحریف نقض حقوق بشری صورت گرفته
فعالان حقوق بشر مرکزگرای ایرانی با استناد به اصلی که همواره خود زیرپانهادهاند ادعا میکنند که فعال حقوق بشر باید به نقض حقوق بشر علیه فرد قربانی پرداخته و کاری بفضای مطالباتی که در آن این نقض حقوق بشر صورت گرفته است نداشته باشد.
این ادعای فعالان حقوق بشر با نگاهی ساده به بیانیههای صادره از آنها کاملا مردود است و هیچ جای دفاع ندارد. در عوض این فعالان در موارد عدیدی نظیر حقوق زندانیان سیاسی، حقوق زنان و حقوق آزادی بیان و حقوق دگرباشان همواره مسائل بوجود آمده برای تک تک قربانیان را به فستیوالی برای مطرح ساختن مسائل گروه اجتماعی مرکزنشینان، زنان، دگرباشان و یا دیگر گروههای اجتماعی تبدیل ساختهاند. البته نویسنده معتقد است که این امر بجاست و میتواند نقشی مثبت در جلوگیری از تکرار نقض حقوق بشر علیه یک گروه اجتماعی خاص به شکل عام شود. اما چرا برای مرکزنشینان چنین حقی متاح است ولی برای عربها نه!
این حقوق بشریهای مرکزگرا، در تعامل با نقض حقوق فعالان عرب و فعالان مدافع حقوق ملل غیرفارس، سعی میکنند که طوری مسئله را مطرح کنند که هیچ نام و نشانی از رویارویی مردمی با جمهوری اسلامی بر سر حقوق ملی پایمال شدشان به مشام نرسد. در عوض سعی میکنند تا بشیوهای ماهرانه نقض حقوق بشر صورت گرفته در احواز که در نتیجه یک چالش غیرمرکزی و در راستای احقاق حقوق ملی مردم عرب است را در چارچوبهای سیاسی مرکزگرا و مذهبی خلاصه کنند.
وانمود ساختن نقض گسترده حقوق بشر در احواز و دیگر اقالیم غیرفارس تنها به عنوان چالشی زائیده تمامیت خواهی جمهوری اسلامی، خود یک موضع سیاسی کاملا عیان و جانبدارانه است. موضعی که نشان از مرکزگرایی مطلق و ایران مداری فعالان کذایی حقوق بشر دارد.
بی اهمیت سازی نقض حقوق بشر در احواز
یکی از شیوه های بی اهمیت ساختن نقض حقوق فعالان عرب و ترک و کرد و بلوچ که از سوی سازمانهای حقوق بشر ایرانی و بویژه شبکه همبستگی برای حقوق بشر در ایران بکار گرفته شده است، مطرح ساختن نقض حقوق بشر علیه فعالان سیاسی و فرهنگی این ملل همراه با قاچاقچیان مواد مخدر و متجاوزان به عنف و دیگر خلافکاران است. نویسنده معتقد است که خلافکاران نیز انسان هستند و هیچ انسانی نباید اعدام شود اما رویه فعالان حقوق بشر مرکزگرا نسبت به نسرین ستوده و دهها مورد دیگر بهیچ وجه چنین نبوده است. شمار بیانیه و اکسیونهایی که تنها برای نسرین ستوده برگزار شد غیرقابل شمارش است. قرار دادن نام فعالان سیاسی و فرهنگی ملل غیرفارس در یک بیانیه که در مقدمه آن درد و رنجهای این فعالان بحساب مرکزگرایان واریز شده و در انتهای بیانیه نام آنها در کنار خلافکاران آمده است یک اهانت غیرقابل وصف از سوی فعالان حقوق بشر مرکزگرای ایرانی نسبت ملل غیرفارس و درد و رنجهای آنها محسوب میشود.
رفتار تبعیض گرانه در واکنشهای عملی سازمانهای حقوق بشری
از لحاظ صدور بیانیه تنها بخشی از سازمانهای حقوق بشر ایرانی حاضر شدهاند تا سه یا چهار بیانیهای که بشکل بیان شده تنیظیم شده بودند، را امضا کنند. بخش وسیعی از سازمانهای حقوق بشر کذایی موضعگیریی نسبت به عربها و بلوچها یا دیگر ملل غیرفارس را کاملا تحریم میکنند.
شمار بیانیههای صادره از سازمانهای حقوق بشر ایرانی بهیچ وجه با یک دهم بیانیههای صادر شده برای یک فعال تهرانی نبوده است. بهمین شکل اکسیونهایی که از سوی این سازمانها برای فعالان ملل غیرفارس برگزار شده است بسیار اندک بوده و غیرقابل مقایسه با حالتهای مشابه مرکزنشین است.
از همه مهمتر در نشستهای این سازمانها جهت مشارکت در نشستهای حقوق بشر سازمان ملل و یا دیگر نشستهای حقوق بشری صورت گرفته، فعالان عرب بهیچوجه شرکت داده نمیشوند. همچنین بگواه شاهدان عدیدی که در این نشستها شرکت کردهاند، فعالان حقوق بشر ایرانی با وجود در دست داشتن اطلاعات کامل و کافی درباره نقض گسترده حقوق بشر در احواز و بلوچستان و غیره حتی یک مورد از این نقضها را نیز بیان نکرده و گویا از نگاه این تبعضگران عرصه حقوق بشر، وضع در اقالیم غیرفارس امن و امان است و نقض حقوق بشر تنها در مرکز و نزد نورچشمیها اتفاق میافتد.
در پایان از دو یا سه سازمان حقوق بشر ایرانی که طی دو سال اخیر در دفاع زندانیان سیاسی و فعالان فرهنگی عرب احوازی موضعگیریهای شرافتمندانهای داشتهاند، تشکر و قدردانی میکنیم.
بخش پژوهش جنبش ملی دموکراتیک عرب الاحواز