خاک آذربایجان غربی فروشی نیست
- توضیحات
- منتشر شده در سه شنبه, 01 بهمن 1392 01:10
محمدعلی ارجمندی
چندی پیش عثمان احمدی نماینده مردم مهاباد در مجلس شورای اسلامی در نطق میان دستور خود در صحن علنی مجلس، طی سخنانی تمامیت ارضی استان آذربایجان غربی را زیر سوال برده و صحبت از تشکیل استانی جدید آن هم با نام کردستان شمالی در اراضی تاریخی آذربایجان کرد. ایشان بایستی به خوبی به این امر واقف باشند که صرف سکونت هموطنان کرد در استان آذربایجان غربی دلیلی بر ادعای ارضی ایشان نمی شود و کردها این منطقه از کشورمان بنا به مستندات تاریخی همواره با نام کردها آذربایجان و در جغرافیای غرب آذربایجان شناخته شده اند. چنانکه ترکها ساکن در شهرهای ترک نشین بیجار و قروه استان کردستان امروزه با نام ترکهای استان کردستان شناخته می شوند.
این قبیل ادعاهای واهی در حالی از زبان یک نماینده مجلس تکرار می شود که احزاب تروریستی و رسانه های حامی آن سالیان سال برای رسیدن به مقاصد آشکار و پنهان خود و دولتهای غربی در راستای طرح خاورمیانه بزرگ از آن دم زده اند. سخنان تفرقه افکانه احمدی، تنها اعتراض دیرهنگام برخی از نمایندگان آذربایجان غربی را در پی داشت که دغدغه آنها نیز بیشتر شهر و حوزه انتخابیه شان بود تا پاسخ قاطع به سخنان ایشان در خصوص ادعای ارضی بر جغرافیای آذربایجان غربی.
بی شک مردم استان شهید پرور آذربایجان غربی که از دوازده هزار شهید گلگون کفنش نزدیک به ده هزار شهید آن در مبارزه با گرو هک های تروریستی نظیر کومله، دموکرات و پژاک به شهادت رسیده اند به هیچ وجه چنین افکاری را برنمی تابند، آذربایجان غربی تاریخ و هویت ماست، و این نام ریشه در تاریخ وجب به وجب از خاک پاک استانمان دارد از ماکو و خوی سلماس و اورمیه گرفته تا میاندوآب و سولدوزو و مهاباد و سردشت و تیکان تپه و تخت سلیمان پایتخت باستانی آذربایجان.
جدای از گروهک های تروریستی، مسئولان اقلیم شمال عراق نیز همواره در سخنان خود و حتی کتب درسی مدارس از استان آذربایجان غربی کشور ایران با نام کردستان شرقی ـ شمالی یاد می کنند! متاسفانه در طی سالیان اخیر مسئولان ارشد استان آذربایجان غربی در چارچوب همکاریهای اقتصادی و تجاری، در سفر به شهرهایی نظیر اربیل و دیدار با مسئولین شمال عراق بارها در مقابل نقشه های خیالی ترسیم شده توسط بارزانی ها دانسته و یا ندانسته عکس انداخته و تمامیت ارضی کشور را زیر سوال برده اند و وزارت خارجه کشورمان نیز دیپلماسی فعالی در خصوص ادعاهای این چنینی نداشته است.
در سفر اخیر بارزانی به ترکیه و دیدار با نخست وزیر این کشور، بارزانی بصورت گستاخانه از استان آذربایجان غربی جمهوری اسلامی ایران به عنوان اقلیم شرق کردها یاد می کند و وزارت خارجه هیچ اعتراضی به کشور میزبان ترکیه و اقلیم خود خوانده شمال عراق به عمل نمی آورد!
لازم است مسئولین مربوطه در این امور هوشیاری بیشتری داشته باشند و اجازه مطرح شدن چنین سخنان بی پایه و اساسی که موجب سلب آرامش روانی جامعه می شود را ندهند.
در پایان این سطور خوب است نگاهی دگر بار داشته باشیم به نوشته های مورخین و جهانگردان در خصوص جغرافیای آذربایجان، که برخی افراد معلوم الحال درصدد کتمان آن برآمده اند. شهر زیبای مهاباد آذربایجان غربی هر چند که نسبت به شهرهای قدیمی نظیر اوشنویه تاریخ چندان درازی نداشته و تنها حدود چهارصد سال از تاسیس آن می گذرد ولی در سد های اخیر مورد توجه مورخان و جهانگردان واقع شده است.
ـ اوژن اوبن، نویسنده و جهانگرد فرانسوی در سال ۱۹۰۷ با نام بردن از منطقه آذربایجان می نویسد « ساوجبلاغ شهر کوچکی است و ۱۵۰۰۰ نفر جمعیت دارد این شهر در قسمت راست رودخانه در دره عریضی واقع شده و سمت چپ رودخانه نیز سراسر پر از باغ و تاکستان است، این نقطه تنها منطقه ای از آذربایجان است که در آن کردان تا جلگه و زمینهای هموار پایین آمده اند» ایران امروز: اوژن اوبن، تهران، انتشارات زوار، چاپ اول ۱۳۶۲ ص ۱۱۲
ـ جرج ن کرزن، انگلیسی تاریخ نویس برجسته دانشگاه آکسفورد و خبرنگار روزنامه تایمز به سال ۱۸۸۹ در ایران در کتابش می نویسد: «ساوجبلاغ با جمعیتی در حدود ۱۵۰۰۰ نفر کرسی کردهای آذربایجان است. بین ایالت های آذربایجان و کرمانشاه ولایت محدود اردلان واقع شده که همان کردستان خاص ایران ایران است و بیشتر سکنه آن افرادی هستند که اقامتگاه ثابت دارند، حاکم نشین آن سنندج است» ایران و قضیه ایران: جرج. ن . کرزن، تهران، انتشارات علمی فرهنگی، چاپ سوم ۱۳۶۷ ص ۷۰۴
شریف ادریسی، جغرافی دان و نقشه نگار شهیر مراکشی در حدود سال ۵۴۹ ق ایالات ایران قدیم را به تصویر کشیده است که در آن آذربایجان را به سه قسمت آدری آذربایجان، آردی آذربایجان و آذربایجان کنونی ایران را بلاد آذربایجان نامیده است، شریف ادریسی منطقه ترغی ساوجبلاغ مهاباد امروزیرا در اراضی بلاد آذربایجان در کنار افشار آذربایجان نشان داده است ۱۹۱۵ ۸ قرن تاریخ پرتنش اسلام ارامنه و نسل کشی مسلمانان، ر. طالبی، تهران، انتشارات تکدرخت، چاپ اول ۱۳۸۸ ص ۴۲
ـ صنیع الدوله محمدحسن خان در کتاب مرات البلدان ناصری می نویسد: «شهرهای معروف آذربایجان که بعضی قدیمی بوده و برخی الان هست، تبریز، اردبیل، مراغه، اورمیه، خوی، سلماس، ساوجبلاغ، قره داغ، خلخال، اشنویه، اهر، دهخوارقان، مرند، اوجان، میانج، گرمرود و غیره می باشد» مرات البلدان ناصری، محمدحسن خان ابن اعتماد السلطنه، چاپ سنگی ربیع الاول ۱۲۹۴ قمری، سیچان ایلی طهران ص ۱۹
ـ احمد بن ابی یعقوب، در اثر خود البلدان می نویسد: «از اردبیل تا برزند از استانهای آذربایجان سه روز راه است و از برزند تا شهر ورثان از استانهای آذربایجان و از ورثان و از بیلقان تا شهر مراغه که مرکز آذربایجان بالاست. و از استانهای آذربایجان عبارت است از: اردبیل، برزند، بردعه، شیز تکابسراب، مرند، تبریز، میانه، ارومیه، خوی، سلماس» البلدان، احمدبن ابی یعقوب، ترجمه محمد ابراهیم آیتی، تهران، نشر کتاب ص ۴۶ »
غرب آذربایجان در هزاره های گذشته و در زمان تمدن التصاقی زبان ارتته نیز جغرافیای مشخصی داشت و صفحه برنزی گیل گمیش که از گؤی تپه اورمیه کشف شد مهر تاییدی است بر این مهم و همچنین در زمان اشکانیان جدای از جنوب استان آذربایجان غربی، استان کردستان امروزی نیزی بخشی از ایالت آذربایجان محسوب می شد. من باب مثال ایرج افشار سیستانی در کتاب «نگاهی به آذربایجان غربی» به این موضوع اشاره کرده اند: «در این دوره دوره اشکانیانمرزهای آذربایجان در شمال و شرق دریای مازندران در غرب کرمانشاهان و در جنوب همدان بوده اند. ص ۳۵۵ . مورخان و جغرافی نگارانی شهیری چون یعقوبی، مسعودی، بلعمی، ابن اثیر و محمد خلف تبریزی نیز از جمله کسانی هستند که به جغرافیای آذربایجان اشاره کرده اند.
به هر حال در سال ۱۳۲۵ شمسی طی تصویب نامه ۲۷۵/۳۴۴ دولت پهلوی شهرستان بیجار از استان آذربایجان غربی جدا و به استان کردستان ملحق شد. پیش تر در سال ۱۳۲۳ نیز دو حوزه سقز و بانه از آذربایجان غربی جدا و به فرمانداری سنندج ملحق شده بودند.
علاوه بر موارد ذکر شده در نگاه به تاسیس جمهوری مهاباد در سال ۱۳۲۴ شمسی نیز می بینیم که قاضی محمد هیچ گاه از این جمهوری که در اراضی ایالت آذربایجان تشکیل شده بود به نام کردستان یاد نمی کند. آرشی روزولت جونیر معاون وابسته نظامی آمریکا در تهران که سپتامبر سال ۱۹۶۴ به مهاباد سفر می کند به این مهم اشاره می کند. روزولت شانزدهم سپتامبر بعد از بازدید از چاپخانه و روزنامه ی رسمی جمهوری مهاباد در دفتر کار قاضی محمد با وی دیدار کرده و می گوید: «چرا مدیر تبلیغاتتان آخرین شمارهروزنامه کردستان را از ما پس گرفت؟ قاضی نسخه ای از آن شماره را برداشت و تیتری را که مربوط بود به انجمن ایالتی کردستان نشانم داد. او گفت: این اشتباهی است که بسیار عصبانی ام کرده است، ایالت کردستان وجود ندارد ما بخشی از آذربایجان هستیم و من نمی خواهم نسخه های حاوی این اشتباه منتشر شوند» ژنرال احسان نوری پاشا، رحیم اشنویی محمودزاده، ارومیه، نشر حسینی ـ چاپ دوم ۱۳۸۸ ص ۸۱ »
همچنین تغییر نام منطقه ترغای«۱» به مکریان نیز بر می گردد به کوچ طایفه مکری در دو دوره قره قویونلوها و نادرشاه افشار از شهر زور عراق «حد فاصل موصل و سلیمانیه» به جنوب غربی استان آذربایجان غربی. نام ساوجبلاغ نیز در سال ۱۳۱۴ به مهاباد تغییر یافت. شرف الدین بدلیسی نویسنده ی کتاب شرفنامه در ۱۰۰۵ قمری در رابطه با موطن طایفه مکری در فصل سی ام کتاب شرفنامه صفحه ۳۷۲ می نویسد: «از فحوای کلام غرایب انجام فضلای فضیلت فرجام و مودای بنان کثیر البیان فقهای شریعت انتظام مستقاد میکردد که نسب حکام مکری بقبیله مکریه که در نواحی شهره زول توطن دارند میرسد و بروایت بعض ازثقات از حاکمان بابان مشتق است. چه در السنه و افواه مشهور است که سیف الدین نام شخصی حیله کار مکار از آن سلسله پیدا شده و از کثرت استعمال بمکری اشتهار یافت و مکرو هم میتواند بود» شرفنامه، شرف الدین بدلیسی، ببوسه الازهر بمصر ـ ۱۳۸۰ ه. ق ـ فرج اا.. ذکی، ص ۳۷۲
شاعر پر آوازه کرد «هژار» نیز کوه ترغی را که یادگاری از منطقه ترغای در جنوب غربی استان آذربایجان غربی است را به زیبایی در اشعارش به وصف کشیده است.
اسناد معتبر تاریخی حکایت از آن دارد که آذربایجان غربی از دیرباز عضو لاینفک ایالت آذربایجان بوده، هست و خواهد ماند و این مهم موضوعی نیست که بتوان آن را به چالش کشید.
پی نوشت:
۱ـ علامه دهخدا در لغتنامه اش از ترغای ـ ترغی به عنوان لغتی ترکی یاد می کند به معنای پرنده ای از گنجشک بزرگتر که آن را به فارسی شانه به سر و به عربی هدهد می گویند. همچنین در صفحه ۸ کتاب مشاهیر علمی و فرهنگی آذربایجان غربی به قلم پرویز عقلمند می خوانیم، جالبت ترین رهاورد این بخش از تحقیق، آشنا شدن با واژه ترغای است که شامل ۴۰۰ قریه از جغاتو تا حدود پیرانشهر را شامل می شده که آن زمان به نام ترغای مشهور بوده است.