تئوری “قیزیل آلما” و نقش آن در تاریخ و فرهنگ ترکها
- توضیحات
- منتشر شده در جمعه, 19 دی 1393 01:57
بنا به روایاتی، زمانی ترکان مورد هجوم وحشیانه دشمنان قرار گرفته و بعد از مقاومت شجاعانه بیشتر آنان قتل عام گردیده و تنها عده کمی توانستند از مهلکه جان سالم بدر برند. ترکان باقی مانده که سرزمین جنت آسای خود را از دست داده بودند در مکانی رحل اقامت افکنده و در حسرت و آرزوی برگشت به سرزمین موعود به زاد و ولد پرداختند تا قدرت نظامی خود را از نو باز یابند.
دشمن بعد از گرفتن سرزمین ترکان به منابع طبیعی آن – بویژه باغهای پر از سیب سرخ دسترسی پیدا کرد و پادشاه دشمن گویا چنان از بوی و طعم و لذت سیبهای سرخ سرزمین ترکان خوشش آمد که دستور داد در فصل میوه یک «قیزیل آلما»(قزل آلما = سیب سرخ) واقعی، و در فصل غیرمیوه به یاد آن سیبهای سرخ یک «قیزیل آلمای از طلا ریخته شده را بر بالای چادرش نصب نمایند» (۱)
ترکان با شنیدن این حرکت دشمن و با توجه به عدم توانایی خود در بازپس گیری سرزمینشان حسرت و آرزوی باغهای سیب سرخ و بویژه گرفتن قیزیل آلمای ریخته شده از طلای چادر فرماندهی دشمن را در دل فرزندان خویش پروردند و آنقدر در مورد قیزیل آلما و سرزمین از دست رفته خود شعر و داستان سرودند و «تبلیغ فرهنگی» کردند که نسلهای بعد با آرزو و حسرت شدید دیدار «سرزمین موعود» و رسیدن به چادر فرماندهی دشمن و گرفتن قیزیل آلما بزرگ شدند.
ترکان با شنیدن این حرکت دشمن و با توجه به عدم توانایی خود در بازپس گیری سرزمینشان حسرت و آرزوی باغهای سیب سرخ و بویژه گرفتن قیزیل آلمای ریخته شده از طلای چادر فرماندهی دشمن را در دل فرزندان خویش پروردند و…
عاقبت روز و روزگاری که ترکان قدرت خود را برای گرفتن سرزمین خویش کافی دانسته و خود را از نظر ایدئولوژیکی نیز آماده احساس کردند دست به حمله زده و بعد از جنگ شدیدی که در اطراف چادر فرماندهی دشمن از کشتهها پشتهها ساختند خود را به بالای چادر فرماندهی رسانیده و قیزیل آلما را از بالای آن گرفته و فریاد «قیزیل آلمانی آلدیق» یعنی سیب سرخ را گرفتیم را سر دادند. باقی مانده لشکریان دشمن که دیدند ستاد فرماندهیشان سقوط کرد دست از نبرد کشیده و فرار را بر قرار ترجیح دادند و بدین ترتیب «قیزیل آلما» و سرزمین موعود و سیبهای سرخ حسرت انگیز آن دوباره بدست ترکان افتاد.
از این به بعد در تفکر و نگرش و بینش ترکان باب جدیدی گشوده شد و ایده و تئوری قیزیل آلما شکل گرفت. از این تئوری مثلث «هدف، حسرت، فتح» در فرهنگ ترکان زاده شد. بعد از این ترکان که به قدرت نظامی برتر جهان تبدیل شده بودند چنان خیال میکردند که در سرزمین «مورد هدف» در بالای چادر فرماندهی یا ستاد ارتش دشمن یا در بالای یکی از گنبدها و منارهها وکلیساها و کنیسهها و یا در بالای پشت بام قصرها و کاخهای دشمن یک قیزیل آلمای از طلا ریخته شده آویزان است و جنگاوران و دلاوران ترک میباید خود را به این «هدف» رسانیده و به هر قیمتی شده آنجا را فتح کرده و قیزیل آلما را از آن خود نمایند. جنگجویان ترک گاهی سالها و نسلها بر روی این «هدف» زوم کرده و برای رسیدن به قیزیل آلما و حمله به خطوط دشمن روزشماری میکردند. بدین ترتیب قبلاً «هدف» (قیزیل آلما) در شهر یا کشور مورد نظر به صور مختلف از طریق بعضی ترکان دیده و «گزارش» میشد و بعد «حسرت» رسیدن به آن با «تبلیغ فرهنگی» آغاز میگردید و بعد از آمادگی کامل به «هدف» حمله کرده و آنجا را «فتح» میکردند.
ایده و تئوری اولیه «قیزیل آلما» که خیلی ساده و عامه فهم بود بعدها از سوی متفکرین ترک بشدت پیچیده گردید و محل آن نیز نسبت به «زمان و مکان» تغییرکرد چنانچه «اولیا چلبی» بعدها در روزگار خود در «کافرستان» شش شهر یا کشوری پیدا کرد که در بالای کلیسا یا کاخ آنجا قیزیل آلمایی از طلا ریخته شده وجود داشت که بعضیها «فتح» و بعضیها در حال بررسی برای «فتح» بودند.با ورود ترکان سلجوقی به کشورهای اسلامی و بدست گرفتن فرماندهی جنگهای صلیبی این ایده وتئوری «قیزیل آلما» نیز به همراه آنان وارد ایده مسلمانان گردید و کم کم رنگ ایده و تفکر ترکی – اسلامی پیدا کرد. از این به بعد ترکان به خود «اهل اسلام» گفته و ایده قدیمی را در شکل جدید ارایه دادند چنانچه از منظر جنگجویان ترک عثمانی حتماً«اهل اسلام قیزیل آلمایا دکین فتح ائدهجکدیر» (۲) یعنی اهل اسلام (ترکان) تا قیزیل آلما را فتح خواهند کرد. در تمرینهای نظامی جنگجویان ترک، از همان اول آرزو و حسرت رسیدن به قیزیل آلما در دل آنها پرورده میشد چناچه جنگجویان «یئنی چری» (چریکهای جدید) در تمرینات نظامی خود طی سرودی میخواندند : «دستییه قورشون آتار،گئچهیه قیلیچ چالار،قیزیل آلمایا قدر گئدهریز»(۳)
(Destiye kurşun atar . keceye kilic calar. Kizil Elmaya kadar gideriz) وقتی که در زمان سلطان سلیم سوم نظام ارتش عثمانی تغییر کرد و نیروی جدیدی بنام «نظام جدید» خواست جایگزین نیروهای سنتی «یئنی چری» گردد فرماندهان یئنی چری در اعتراض به تشکیل چنین نیرویی با اشاره به «قیزیل آلما» به پادشاه گفتند : «همن بیزه دوشمان گؤسترسونلر دال قیلیچ اولوب دوشمان اوردوسونا، دالاریز، خراب ائدهریز و کرالین (دوشمن شاهین) تختینی باشینا گئچریب قیزیل آلمایا دک گئدهریز» (۴) یعنی همین حالا به ما دشمن را نشان دهند تا ما امواج شمشیر گردیده به اردوی دشمن حمله نموده آنها را شکست داده تخت پادشاهشان را بر سرش خراب کرده تا قیزل آلما میرویم.
«دال قیلیج» نوعی حمله مخوف شهادت طلبانه بود که در آن دستههای قشون به شکل امواجی از شمشیر دورخود چرخیده و دشمن را درو میکردند. ناپلئون بناپارت که درجنگ مصر وعکا دچار یکی از حملات دستههای شهادت طلب ترکان شده بود میگفت اگر یک لشکر دال قیلیج داشتم دنیا را فتح میکردم. در اینکه محل قیزیل آلمای مورد اشاره فرماندهان یئنی چری کجاست معلومات دقیقی در دست نیست. «پچوی» – مورخ معروف ترک – در مورد محل قیزیل آلما اشاره مبهمی دارد،او مینویسد : «در زبان مردم شایع است که اگراهل اسلام [(ترکان)] تا قیزیل آلما را فتح نمایند رواست» (۵) او، زمان شایع شدن چنین شایعهای را مربوط به زمان مرحوم سلطان سلیمان خان غازی قانونی میداند که پایتخت اتریش یعنی وین را محاصره کرده یود. نظر پچوی در مورد قیزیل آلما بشدت مبهم و تا حدودی غیر قابل فهم است. او میگوید در سرزمین بزرگ کرونه büyük kurene) ( – به روایتی در کولونا – سالی یک روز، تمام اهالی شهر و حومه از صغیر و کبیر و پیر و جوان به صحرا رفته و در آن صحرا پسرکان و پاپاها به دور «قیزیل کرونه» جمع شده و ترانههایی میخوانند. این قیزیل کرونه که میگویند همان قیزیل آلما است، چیزی شبیه علامت سنگ مرزی است. ماحصل این ترانهها اینکه اگر پادشاه ترک با تمام قوت و عظمت به این محل بیاید و به امر حق تعالی اینجا را فتح کند رواست «زیرا شهر کرونه در آن دورها واقع شده چنانچه در آنطرف کره ارض [(آمریکا؟!)] قرار گرفته است» (۶) آیا این «بؤیوک کرونه» همان «قاره بزرگ آمریکا» و کولونا همان کولونبیا (کلمبیا) است؟ چرا اهل آن سرزمین مایل هستند که پادشاه با عظمت ترک رفته و آنجا را فتح کند؟آنچه ازگفته تاریخ نویس بزرگی مثل «پچوی» معلوم میشود شاید این باشد که: «تورکون آنلادیغی ان سون اوزاق جغرافی نقطه، قیزیل آلما ایدی» (۷) یعنی در جغرافی شناسی ترک دورترین نقطه جهان قزل آلماست.
پس در ایدئولوژی ترک، دورترین نقطه کره زمین که در آنسوی کره ارض واقع شده قیزیل آلما محسوب میشود و شاید مردمان آنجا از دست ظالمان لاتینی به فراخوانی ترکان برای تسخیر کشورشان میپردازند پس در آن صورت قیزیل آلما «افسانه جهانگیری ترک است» (۸)
«اولیا چلبی» – جهانگرد معروف ترک – در سفرنامهاش از شش قیزیل آلما قول داده بود که بحث کند ولی او از پنج قیزیل آلما بحث کرده و ششمی را از قلم انداخته است. پنج قیزیل آلمای اولیای چلبی چنین است :
۱- شهر بچ یا وین پایتخت اتریش امروزی که در سال ۱۵۲۹ شایع گردید که قیزیل آلمایی به وزن ۳۱۲ درهم در بالای کلیسای شهر آویزان است. اگر وزن درهم تبریز را معیار قرار دهیم وزن قیزیل آلمای آویخته شده در بالای کلیسای وین شش کیلو و دویست و چهل گرم و اگر درهم ارومیه و سلماس را مبنا قرار دهیم که هر درهم آن برابر ۵/۳۱۲ گرم است قیزیل آلمای وین ۹ کیلو و ۷۵۰ گرم میشود.(۹)
سلطان سلیمان خان قانونی موقع عزیمت برای جنگ با امپراتوری اتریش وقتی در میان لشکریان به گشت و گفتگو پرداخته بود زمان خداحافظی گفته بود: «قیزیل آلمادا بولوشوروز»(۱۰) (در قیزیل آلما همدیگر را میبینیم) وقتی لشکریان ترک، وین را محاصره کردند سلطان با دیدن کلیسای شهر دستور به توپ بستن کلیسا را داد تا بعد به جای زنگ ناقوس،گلبانگ اذان را جایگزین آن کند.
۲- شهر بودین یا بوداپست – پایتخت مجارستان امروزی – که بنام «انگوروس قیزیل آلماسی» نامیده میشد و در سال ۹۳۸ هـ.ق / ۱۵۳۱ م بدست ترکان سقوط کرد.
۳- استرگون قالاسی که بعد از پاتریک خانه استانبول،پاتریک خانه درجه سوم جهان کاتولیک بود و به این قلعه «اورتا مزار قیزیل آلماسی» نیز میگفتند.
۴- یکی دیگر از قیزیل آلمای «کافرستان» – بقول اولیا چلبی – استولنی بلگراد بود که به منزله «کعبه کاتولیکها» محسوب میشد و آنجا را برتر از «قدس» میدانستند چون اشیایی مقدس از حضرت یحیی (ع) در آنجا نگه داری میشد. بلگراد پایتخت سابق یوگسلاوی و پایتخت امروز صربستان است.
۵- قیزیل آلمای آلمان انگوروس
۶- ششمین قیزیل آلمای کافرستان – که اولیا چلبی نه در سیاحتنامه بلکه در جهان نما به آن اشاره کرده -«واتیکان» است که رهبر روحانی جهان مسیحیت در آنجا زندگی میکند. این شهر همان شهر رم پایتخت قدیم ایتالیا است که جغرافی دانان و جنگاوران ترک به آن «قیزیل آلمای رم» میگفتند. «دمشقی» نیز از همین شهر رم بعنوان «شهر رم که به آن شهرِ قیزیل آلما میگویند» (۱۱) سخن به میان آورده است. گفته میشد پاپ برای مشروعیت بخشیدن به رهبری روحانی خود با دستی قیزیل آلما و با دستی دیگر عصا گرفته به مراسم مذهبی میپرداخت. چنانچه مشروعیت سلطنت مجارهای ترک تبار نیز به همین قیزیل آلما بستگی داشت، و تا آنها در دست خود «آلتین توپ» یا «آلتین آلما» یا قیزیل آلما نمیگرفتند سلطنت آنها مشروعیت خود را کسب نمیکرد.
البته قبل از اینها انحلال بیگنشینهای آناطولی و فتح استانبول در دهههای مختلف بصورت «قیزیل آلما» اعلام شده و ایلدیریم بایزید پادشاه عثمانی استانبول را محاصره و استانبول در معرض سقوط بود که امیر تیمور گورگانی با حمله به آناطولی و جنگ آنکارا و شکست ایلدیریم بایزید فتح «قیزیل آلمای استانبول» را حدود نیم قرن به تاخیر انداخت تا عاقبت توسط سلطان محمد فاتح این قیزیل آلما نیز بدست ترکان افتاد.
پس تا اینجا مشخص گردید که قیزیل آلما اگر زمانی در سرزمین ترکان قرار داشت بعد از قدرت یابی ترکان شهرهای مختلف جهان به صورت قیزیل آلما اعلام گردید و ترکان، دههها و سدهها روی آن «هدف» «کار فرهنگی» کردند تاتوانستند بیشترین قسمتهای اروپا و آسیا و بعضی نواحی افریقا را فتح کرده و «دعوت نامهای» بقول پچوی از آن سوی کره ارض (امریکا؟!) برای فتح آنجا و اخراج ظالمان لاتین داشته باشند.
چون پرداختن به قیزیل آلماهای مختلف مطول میشود لذا به «قیزیل آلمای داغستان» بعنوان همسایه آذربایجان پرداخته و مقاله را با تشریح این قیزیل آلما به پایان میرسانیم.
پرداختن به قیزیل آلمای داغستان از آنروی مهم است که یکی از شهرهای مهم تاریخی آذربایجان بنام «دمیرقاپی دربند» (بابالابواب) هنوز هم در اشغال داغستان روسیه است و جای دارد که به این مسئله دقت بیشتری مبذول گردد.
میدانیم که امپراتوری خزر به مدت پنج سده از سالهای «۹۶۵- ۴۶۸»(۱۲) به مدت ۴۹۷ سال در سرزمینهای وسیعی در جنوب روسیه حکومت میکرد و تا اولین شهر مرزی آذربایجان یعنی «دمیر قاپی دربند» پیش آمده بود. با ظهور اسلام، نیروهای خلافت اسلامی بعد از ساقط کردن کلی و جزئی دو امپراتوری ایران و روم بسوی امپراتوری خزر پیش رفت و با کمال تعجب با مقاومت شدید ترکان خزری – که دین یهودی داشتند – مواجه گردید. مقاومت شدید ترکان خزری در مقابل نیروهای خلافت اسلامی بیش از یکصد سال طول کشید و در این مدت «دمیرقاپی دربند آذربایجان» بعنوان «ثغور» یعنی مرز کفر و اسلام اعلام شد و خوابیدن یک شب در آنجا برابر دهها سال عبادت محسوب گردید. به شهر «دمیرقاپی دربند» دارالحرب (منطقه جنگی) و «بابالجنه» (درب بهشت) میگفتند. علت اینکه «بابالجنه» گفته میشد این بود که در نتیجه منطقه جنگی بودن «شهادت» که جزء ناگسستنی این نوع مکانهاست بوقوع میپیوست و شهدا از آنجا به «بهشت» منتقل میشدند لذا به آنجا «درِ بهشت» میگفتند.
مسلمانان که از طریق اسپانیا تا فرانسه پیش رفته بودند سعی میکردند از طریق قفقاز نیز به اروپا دسترسی پیدا کنند و اگر امپراتوری خزر ساقط میشد قلب اروپا بدست مسلمین میافتاد ولی این ترکان یهودی سرسختتر از آن بودند که نیروهای خلافت بتواند آنها را از بین ببرد.
داغستان و دمیرقاپی دربند یا بابالابواب در میان دو نیرو قرار گرفته بود که «مرگ را بازیچه دست خود قرار داده بودند تعصبی که مرگ را به هیچ میگیرد صفت مشخصه این جنگها بود. نمونه آن حکایت مربوط به خودکشی همه اهالی یکی از شهرهای خزر است که به جای تسلیم در برابر عربها شهر را به آتش کشیدند و نمونه دیگر مسموم کردن سردار عرب است ذخیره آب را در بابالابواب … خزرها یک بار در پانزدهمین سال این جنگ،گرجستان،ارمنستان را فرا گرفتند و در نبرد اردبیل شکست سختی بر لشکریان عرب وارد آوردند و تا موصل و دیار بکر یعنی بیش از نیمه راه دمشق که پایتخت خلافت بود پیش راندند» (۱۳) مسلمانان نیز تا نیمه راه پایتخت خزر پیش میرفتند «در فاصله سالهای ۶۴۲ و ۶۵۲ تازیان بارها از دروازه دربند [(دمیرقاپی دربند)] گذشتند و در بلاد خزر پیش رفتند و درصدد برآمدند که با تسخیر شهر بلنجر که نزدیکترین شهرها بود – جای پایی در قسمت اروپایی قفقاز بدست آوردند. اما در این جنگها و نیز در آخرین جنگ بزرگی که در ۶۵۲ بوقوع پیوست و هر دو طرف از توپخانه یعنی منجنیق و چرخ انداز استفاده میکردند عربها شکست خوردند … سردار عرب عبدالرحمن بن ربیعه نیز در میان کشتگان بود. بقیه سپاه در نابسامانی از راه کوهستان عقب نشستند» (۱۴)
در اینجا بود که ایده «قیزیل آلما» – که از طریق جنگجویان ترک مسلمان ارایه شده بود – شکل گرفت چه بر اساس روایت گفته میشد که در بالای قصر متحرک خاقان خزر یک «قیزیل آلما» قرار دارد و اگر این ستاد فرماندهی سقوط کند سرزمینهای ترکان فتح و آنها مسلمان خواهند شد. همزمان از طرف ترکان خزر نیز روایتی شکل گرفت که اسرای آزاد شده ترک در پایتخت خلافت اسلامی بر بالای قصر خلیفه مسلمین قیزیل آلمای بزرگی مشاهده کردهاند. ولی قبل از آنها میبایست قیزیل آلماهای مرزی یعنی از طرف مسلمین قیزیل آلمای«داغستان» و از طرف ترکان خزری «قیزیل آلمای دمیرقاپی دربند» بدست طرفین میافتاد تا راه قیزیل آلماهای پایتختها باز میشد.
بر اساس یک روایت شیعیان ترک آذربایجان، در زمان «حضرت علی (ع)» ترکان شیعه آذربایجان بعد از ضربت خوردن حضرت علی(ع) با خزرها معاهدهای امضا کرده و سنگی سوراخ شده (دلیک داش) را طبق معاهده منطقه مرزی قرار دادند و برگشتند. این خاطره پیشروی تا نزدیکی «دلیک داش» در داغستان تا روی کار آمدن ترکان افشاری در میان ترکان شیعه آذربایجان باقی ماند. زمانی که ترکان افشاری ایران موفق به تشکیل حکومت افشاریان به فرماندهی نادرشاه گردیدند نادرشاه بعد از فتح ایروان به فکر تسخیر داغستان افتاد اما قبل از پرداختن به ماجرای حمله نادرشاه به داغستان لازم به ذکر است که در این موقع بعد از جنگهای طولانی هم امپراتوری خزر و هم خلافت اسلامی از بین رفته و در داغستان «خان نشین داغستان» به رهبری سلسله «شمخالان» تشکیل شده بود.
این شمخالان از بقایای ترکان قزاق سیبری غربی بودند که دراتحادیه قبیلهای خزر تحت رهبری خزران زندگی میکردند و بعد از فروپاشی امپراتوری خزر این قزاقهای سیبری غربی نیز در داغستان سلسله «شمخالان» را تشکیل داده بودند .
در نسخه خطی کتابی بنام «رساله داغستان، که در کتابخانه نور عثمانیه ترکیه تحت شماره ۲۹۰۵ نگهداری میشود و در سال ۱۷۴۵ توسط یک بیگزاده ترک قزاقی در اوکراین نوشته شده و نام اصلی کتاب «داغستان خلقینین امرا و قبایل و اسما و القابی و مراتباتی » است اشاره میکند که خانهای «خاننشین ترک شمخالان داغستان» در موقع بر تخت نشستن «قیزیل آلمایی» از طلا ریخته در دست گرفته و به امرا و نجبا زده و این قیزیل آلما به هر کدام از اعیان و اشراف و سرداران میخورد خلعت و انعام خاص خان به ایشان تعلق میگرفت و تا مراسم قیزیل آلما در حین بر تخت نشستن خان اجرا نمیشد «خان به رسمیت شناخته نمی شد»
بدین جهت در اینکه داغستان به عنوان اجرای همین مراسمها و عادات و عنعنههای قومی نیز در قرون افشاریه و قاجاریه بعنوان قیزیل آلما شناخته میشد شکی نیست. به همین جهت وقتی نادرشاه تصمیم به فتح داغستان – که این بار در تحت حمایت روسها بود – گرفت و بعد از فتح ایروان – پایتخت ارمنستان امروزی – بسوی داغستان حرکت کرد سرداران نادر برای اینکه شاه کمی از جنگهای مکرر آرامش یابد نوازنده و خواننده دورهگرد معروفی بنام «آشیق صفی ایروانی» را که به «حق آشیقی» معروف بود و گفته میشد که از غیب خبر میدهد پیش نادرشاه آوردند. «آشیق صفی ایروانی» برای نشان دادنِ «حق آشیقی» بودن خود متوجه نیت نادرشاه برای حمله به داغستان گردید و امری را که تا آنزمان پوشیده نگه داشته میشد این «حق آشیقی» با اشاره به قیزیل آلمای داغستان با ساز برای نادرشاه سرود :
شاه نیت ائیلهدی قیزیل آلمایا
یانی سیرا بوتون خانلار یئریسین
چکیلسین قیلیچلار اجنبی اوسته
سو یئرینه قیزیل قانلار یئریسین ( ۱۵)
(شاه قصدقزل آلما را کرده است/خانها در پیرامونش حرکت نمایند/ شمشیرها برروی دشمن آخته گردد/بجای آبها خونها روان گردند.)
این اشعار نشان میدهد که در زمان نادرشاه «داغستان» هنوز «قیزیل آلما» نامیده میشد. در زمان سلطان احمد سوم پادشاه عثمانی نیز «داغستان» بعنوان «قیزیل آلما» محسوب میشد چون تزارها از روسای قبایل و خان نشینهای آنجا در برابر امپراتوریهای ایران و عثمانی حمایت میکردند. به همین جهت وقتی تزار پطر اول برای گرفتن قفقاز حرکت کرد به دستور سلطان احمد سوم، حاکم و بیگلربیگی ارضروم برای جلوگیری از پیشرفت پطر بسوی گرجستان حرکت کرد و در اولین حمله «سول گرجستان» (گرجستان چپ) یعنی «تفلیس» را گرفت.
در جشنی به مناسبت سنت کردن یکی از نزدیکان پاشا، شاعر و نوازندهای بنام میلی (meyli) با اشاره به «نشانه قدیمی قیزیل آلما» به تشجیع و جسارت بخشی ترکان در گرفتن سرزمینهای ماورا قفقاز پرداخت و خطاب به پاشا چنین سرود:
پاشامیز ساغ اولسون،دشمان یوخ اولسون
گینه آرتدی شهرت، شانلار بیزیمدیر
عسگریمیز واردی سول گرجستانا
ازل کی اؤلگهلر، ائللر بیزیمدیر
***
سر عسگر یؤنلمیش یولدا گلمهده
مرادی شیروانی، شاهی، آلمادا
اسکی نشانیمیز قیزیل آلمادا
او آشیلماز داغلار، بئللر بیزیمدیر (۱۶)
(زنده باد پاشایمان و نابود باد دشمنان/ باز شهرتمان همه جا را گرفت و افتخار از آن ماست/نیروهایمان به گرجستان چپ رسیدند /سرزمینهای قبلی فتح گردید و مردمانشان تحت تابعیت قرارگرفتند/ فرمانده جهت گیری کرده درحال آمدن است /قصدش گرفتن شیروان و شاهی است /نشانه دیرینمان در قزل آلما است.)
غیر از «اسکی نشانیمیز قیزیل آلما» در داغستان، روایتهای جدید نیز «قیزیل آلما» را در «دمیرقاپی دربند و داغستان» معرفی میکند. بر طبق این روایتهای جدید لشکریان ترک در سال ۱۹۱۸ در جنگ جهانی اول شهر باکو را از دست روسها گرفته و میخواستند تا «قیزیل آلما» یعنی دمیرقاپی دربند و داغستان پیشروی کنند که چون استانبول از طرف دشمن به خطر میافتد لشکریان ترک برای نجات آن عزم خود را برای تسخیر قیزیل آلما فسخ کرده بسوی استانبول حرکت میکنند. (۱۷) برای همین هم «قیزیل آلمای دمیرقاپی دربند» و «داغستان» فتح نشد و داغستان در دست کفار روس و شهر دمیرقاپی دربند به ضمیمه داغستان در دست روسها باقی ماند. لذا برای همین است که پیرمردان و پیرزنان آذربایجانی میگویند«قیزیل آلما… [ایندی] اوروس [روس: مسکو] الیندهدیر»(۱۷) یعنی: «قیزیل آلما… [حالا] در دست روسهاست».
به همین جهت پیرمردان و پیرزنان شهرهای مختلف ترکیه و ایران (شهرهای مرزی) که به یاد هموطنان ترک و مسلمان اسیر خود در دست کفار روس هستند در سر نماز دعا کرده و میگویند :
«یا ربی سن عسگریمیزین قیلینجین کسکین ائیله، دوشمانی کور ائیله، قیزیل آلمایا دلیک تاشا قدر اولان یئرلرده کی اهلی اسلامی کافرین الیندن قورتار»(۱۸) یعنی خداوندا تو شمشیر سربازانمان را بران وچشم دشمنان را نابینا فرما . اهل اسلام موجود تا دلیک داش و قزل آلما رااز دست کفار نجات بده .
یکی از آشیقهای ترک بنام «آشیق علی حضوری جوشغون» در مورد هدف قرار گرفتن قیزیل آلما توسط لشکریان ترک را در ابیاتی ضمن اشاره به قیزیل آلما چنین سروده است :
شکّر ایله می بسله دی بیلم سنی دایه؟
ای غنچه دهن، طوطی گویامی، نه سین سن؟
فتح ائتمگه تورک عسگری کویون هدف ائتمیش
ای کعبه مقصود قیزیل آلمامی، نه سین سن؟(۱۹)
(نمی دانم تو را دایه با شکر پروده؟/ ای غنچه دهان تو طوطی گویا هستی یا نه ؟/ برای فتح کردن، سرباز ترک کویت را مورد هدف قرار داده است / ای کعبه مقصود مگر تو قزل آلما هستی؟ )
وقتی از «آشیق» در مورد «هدف فتح» قرار گرفتن «قیزیل آلما» توسط «لشکریان ترک» میپرسند که قیزیل آلما در کجاست آَشیق جواب میدهد «در زمان قدرت و عظمت اسلامیان و ترکان، مکانی فتح شده بود حالا، در داغستان، مبارک جایی است»
تا اینجا به بُعد مادی قیزیل آلما پرداخته شد حال به بُعد معنوی قیزیل آلما پرداخته میشود که توسط تئوریسینهای ترک شیعه ارایه شده است.
پیر سلطان ابدال _ از شیعیان افراطی آناطولی _ در اشعاری مکان قیزیل آلما را در «دوست باغی» یعنی «بهشت» میداند:
دوست باغیندا قیزیل آلما
گل رنگی گللردن سولما
پیر سلطانیم غافیل اولما
گلن مرتضی علیدیر
( در باغ دوست قزل آلما / رنگ گل، از گلها نرو /پیر سلطانم غافل نباش / آنکه میآید حضرت مرتضی است . )
این قیزیل آلما که توسط جبرائیل از باغ دوست برای حضرت علی (ع) آورده میشود در حقیقت نقش «ترجمان» یا واسطه حضرت علی (ع) با حق تعالی را دارد :
جنتدن علییه بیر ندا گلدی
علییه ترجمان گلن آلمالار
علی قوقلادی هم یوزونه سوردو
علییه ترجمان گلن آلمالار
***
جبرئیل آلمایی جنتدن آلدی
گتیردی علییه ترجمان سوندی
علیمده شاد اولدی حسینه وئردی
علییه ترجمان گلن آلمالار(۲۰)
( از بهشت برای علی ندایی آمد / سیبها یی که برای علی بعنوان ترجمان آمد / علی بوئید وبه صورتش مالید /سیبها یی که برای علی بعنوان ترجمان آمد / جبرائیل سیب را از بهشت گرفت / آنها را بعنوان ترجمان آورد و به علی تقدیم کرد / علی هم شاد شد آنها را به حسین داد / آن سیب هایی که بعنوان ترجمان به علی آورده شده بودند.)
در اینجا رسیدن به قیزیل آلما در حقیقت رسیدن به «ولایت حضرت علی (ع)» است. ترکان شیعه «زازا » در ترکیه امروزی وقتی میخواهند سوگند و قسم محکمی یاد کنند که ناگسستنی باشد به «قیزیل آلما» (ولایت حضرت علی(ع)) سوگند میخورند. در این مورد آمده است :
«آغالار ایله سیدلرین بیر توپلانتیسیندا زازالار وئردیکلری سؤزدن دؤنمییهجکلرینی بیلدیرمک اوزره ان بؤیوک یمین اولان ذوالفقار مرتضییه و پارچالانیب نیاز مقامیندا یئدیکلری آلمایه یمین ائتمیشلردیر»(۲۱) (در مجلسی که آقاها با سیدها دارند زازاها برای اینکه نشان دهند از قولی که دادهاند برنخواهند گشت بزرگترین سوگندی که میخورند قسم به ذوالفقار علی و سیبی است که بعنوان نیاز بریده و خورده میشود است.)
«نیاز» به معنی «قوتلو لقمه» یعنی لقمه مقدس است که منظور از آن رسیدن به ولایت حضرت علی (ع) است چه با خوردن این «قیزیل آلمای مقدس» از جنت رسیده است که آنها به «سرالاسرار» یعنی درک ولایت علی (ع) میرسند. علی شیر افندی در این رابطه میگوید :
یمین ائدنلر آلمایه
ذوالفقار مرتضییه
( کسانی که به سیب و ذوالفقار علی سوگند خورده اند)
که «یمین» یعنی «سوگند» و منظور این است که اگر کسانی به قیزیل آلما سوگند خورند و سوگند خود را بجا نیاورند به ذوالفقار حضرت علی (ع) گرفتار میشوند.
قیزیل آلما در فرهنگ مردم ترک نیز در اشعار مختلفی آمده و بویژه در بایاتیها از این مضمون استفاده شده است. در یک بایاتی آذربایجانی آمده است :
آل آلما، قیزیل آلما
چیخ یولا دوزول آلما
یار قاپیدان گئچینجه
جیبینه سوزول آلما
( سیب سرخ وقزل آلما / برخیز وسر راه چیده شو / زمانی که یار از جلد در رد میشود/ آهسته به جیبش برو.)
قیزیل آلما با نامهای آلتون آلما، آلتون اِلما، آلتین توپ (توپ طلایی) نیز در فرهنگ مردم ترک دیده میشود. حتی در بعضی از خانوادهها نام فرزندان قیزیل آلما یا آلتون توپ گذارده میشود. در داستان فولکلوریک «آلتین توپ» ـ که توسط مرحوم صمد بهرنگی جمعآوری شده ـ نام قهرمان داستان «آلتون توپ» است.
بر اساس این داستان قهرمان «ناغیل»( حکایه) یعنی «آلتین توپ» (توپ طلایی = سیب طلایی) بعد از ماجراهایی وارد کاخ پادشاه گردیده و در حالیکه دو سیب در جیب داشته میبیند «در یک اتاق دختر کوچک پادشاه خوابیده … آلتین توپ یکی از سیبها را روی سینه دختر کوچک گذاشت و روی تکه کاغذی نوشت اگر قسمتم بودی خودم میگیرمت. به اتاق دیگر رفت که اتاق دختر بزرگ پادشاه بود در آنجا نیز سیب دیگر را روی سینه دختر بزرگ گذاشت و روی تکه کاغذ ینوشت : اگر قسمت بود تو را برای داییام میگیرم. سرانجام آلتین توپ به نزد او [(شاه)] آمد و همه وقایع را روشن کرد. شاه دختر کوچک خود را به آلتین تــوپ و دختــر بزرگ را به دایی او داد و تاج و تخت را نیز به آلتین توپ سپرد» (۲۲)
افسانههای ترکان و بویژه آذربایجان پر است از «درویشان» به حق رسیده که برای کسانیکه دارای فرزند نمیشوند «قیزیل آلمایی» عطا کرده و زن و شوهر با خوردن آن «قیزیل آلما» صاحب فرزندانی میشوند که «قهرمانان داستان» را تشکیل میدهند. اینها نشان میدهد که «قیزیل آلما» بعد از فراز و نشیبهای تئوریک خود بعنوان «سمبل مادی» حاکمیت جهانی ترک به سمبل معنوی جهانی «باروری ترک» تبدیل گردیده و درویشان واصل به حق از طرف حق تعالی برای این ملت توسط قیزیل آلما «قهرمانانی» میفرستد که مشکل قومی ترک را در زمانهای مختلف حل کند.
امید که «قهرمانان» برومند برآمده از «قیزیل آلمای» دراویش به حق واصل شده در آینده نزدیک به استناد «حّبالوطن منالایمان» (دوست داشتن وطن از ایمان است) هر چه زودتر «قیزیل آلمای قرهباغ»، «قیزیل آلمای ایروان» و «قیزیل آلمای دمیرقاپی دربند» و قیزیل آلماهای دیگررا از دست دشمنان اسلام آزاد کرده و «افسانه جهانگیری ترک» با «سوگند به ذوالفقار علی (ع)» را دوباره احیا کنند.
منابع و مآخذ:
۱- AYAZ BEY – KIZIL ELMA – HTM, KIZIL ELMA ÜLKÜSÜ
۲- OSMANLI TARİHİ DEYİMLERİ VE TERİMLERİ SÖZLÜGŎÜ,C.II MEHMET ZEKİ PAKLIN,M.E.B.İKİNCİ BASILIŞI,İSTABUL.1971 ,S.278
۳-TÜRK DÜNYASİ TARİHİ VE TÜRK MEDENEYETİ ÜZERİNE DÜŞÜNCELER ¸
NEVZAT KÖSOĞLU ¸ ÖTÖKEN ¸ İKİNCİ BASIM ¸ İSTANBUL ¸ ARALİK 1991 ¸ S· ۲۶۱
۴- OSMANLİ TARİH DEYİMLERİ···¸ S· ۲۷۸
۵- PEÇEVİ · C · ۱· S 115 به نقل از OSMANLİ TARİHİ··¸S·۲۷۸
۶- همانجا، همان جلد، همان صفحه
۷- S·۲۷۸¸ … TARİHİ DEYIMLERİ
۸- TÜRK DÜNYASİ TARİHİ ···¸S·۲۶۰
۹- فرهنگ تاریخی سنجشها و ارزشها، ابوالحسن دیانت، جلد اول، اوزان و مقیاسها، ویراستار، بایرام صادقی، انتشارات نیما، چاپ اول، پائیز ۱۳۶۷، تبریز، ص ۲۰۴
۱۰-. همانجا، همان صفحه
۱۱-BELGELERLE TÜRK TARİHİ DERGİSİ ¸ DÜN/ BUGÜN/ YARIN¸NİSAN ,1985,SAYİ ۲ ¸s. 45
۱۲- DİYANET GAZETASİ , ORDU ÖZEL SAYİSİ: ۳, HAZIRLIYANLAR PROF.DR.İSMAIL KAYABALİ , COMENDER ARSLAN OĞLO , S. 54
۱۳- خزران، آرتورکستلر، ترجمه محمدعلی موحد، شرکت سهامی انتشارات خوارزمی، چاپ دوم، مهرماه ۱۳۷۴، تهران، ص ۳۴
۱۴- همانجا، ص ۳۳
۱۵- BELGELELE TÜRK TARİHİ … , S.42
۱۶- همانجا، صص ۴۲ – ۴۱
۱۷- همانجا، ص ۴۱
۱۸- همانجا، همان صفحه
۱۹- همانجا، همان صفحه
۲۰- همانجا، ص ۳۳
۲۱- همانجا، ص ۴۷
۲۲- افسانههای آذربایجان، گردآوری صمد بهرنگی و بهروز دهقانی، داستان آلتین توپ، ص ۵۴ به نقل از فرهنگ افسانههای مردم ایران، علی اشرف درویشان، رضا خندان (مهابادی) جلد اول، انتشارات کتاب و فرهنگ، چاپ سوم، ۱۳۸۱، صص ۱۲۹- ۱۲۷
نویسنده: دکتر حسین فیض الهی وحید
اخبار مرتبط
فلسفه عدد شش در فرهنگ ترکان سومر
ارزش و مقام زن در میان ترکان باستان
مفهوم عقاب در فرهنگ ترک
مرگ تدریجی موسیقی هویتی «آذربایجان»
نگاهی به تاریخ آذربایجان / گوتتی ها
امپراطوری “ماد”،جزء لاینفک تاریخ ترک های آذربایجان/نگاهی جامع بر ریشه ترکی مادها و اظهارات مغرضانه آریائیست ها در رابطه با آن ها
جایگاه زبان ترکی در دربار صفویه در اصفهان