Warning
  • JLIB_APPLICATION_ERROR_COMPONENT_NOT_LOADING
  • JLIB_APPLICATION_ERROR_COMPONENT_NOT_LOADING
  • JLIB_APPLICATION_ERROR_COMPONENT_NOT_LOADING
  • Error loading component: com_content, Component not found.
  • Error loading library: joomla, Library not found.
  • Error loading library: joomla, Library not found.
  • Error loading library: joomla, Library not found.
  • Error loading component: com_content, Component not found.
  • Error loading component: com_content, Component not found.

«گام به گام»ها دیکتاتوری خاموش- تئلناز نعمتی (زنگانلی)

رشد فیزیکی انسان ها وابسته به عواملی است که نمی توان نقش آنان را منکر بود  و در صورت نبود این عوامل – مثال تغذیه- رشد انسان از نظر فیزیکی دچار اختلال شده  و در واقع مسیر طبیعی رشد انسان دچار مشکل اساسی خواهد شد؛ و همین امر عاملی است که  دولتها را وامی ‌دارد برای رشد طبیعی فیزیکی انسان برنامه های گوناگونی از جمله ورزش و بهداشت، و … در نظر بگیرند  تا از لحاظ  رشد فیزیکی و جسمی به او کمکی کرده باشند.
منتها این در شرایطی است که تعریف تابعیت و مقام انسانی بشر برای دولت ها تعریف و آن هم تعریف‌ ارزشی داشته باشد که در غیر این صورت چه بسیار انسان هایی که از لحاظ فیزیکی و جسمی دچار بیماری های گوناگون شده و جان خود را به علت بی برنامه ‌گی های دولتمردان و عدم تعهد آنان به سرنوشت ملت خود از دست می ‌دهند.
نمونه ‌ای به عینه از عملکرد ضعیف سیاستگذاران این کشور را در جریان سرب و روی در زنجان خودمان شاهد هستیم که جان شهروندان زنجانی را یکی پس از دیگری به خطر انداخته است؛ بدون این که برنامه ای سودمند و به نفع شهروندان زنجان از طرف سیاستگذاران این کشور تدوین شود. در این مواقع معمولاً راهی که در پیش روی شهروندان وجود دارد اعتراض مدنی است که از سوی آنان به عمل می آید؛ منتها اعتراض زمانی اتفاق می ‌افتد که افراد آگاهی به حقوق خود و سیاست های اتخاذ شده برایشان را داشته و یا طوری تربیت شده باشند که تحلیلگر مسائل و جریانات پیرامون خود شده و نسبت به آنچه که در اطرافشان می گذرد بی اهمیت نباشند؛ در واقع سیستم سمعی و بصری، آموزش و پرورش و آنچه که در آن آموزش ملت با تفاوتی اندک انجام می گیرد به صورتی باشد که ذهن آحاد ملت را در مسیری که به صورت یک فرد منتقد درآیند هدایت کند؛ در غیر این صورت به مرور زمان با نسلی روبرو خواهیم بود که قدرت تصمیم گیری و مهم تر از آن توانایی قدرت تفکر بر مسائل روزمره خود و به دنبال آن عدم اعتراض به مسائل اطراف خود  را از دست خواهد داد و در واقع سلامت ذهنی و روانی آنان نیز چون سلامت جسمیشان به خطر خواهد افتاد.
«گام به گام» ها مشوق آلزایمر هویتی
هر برنامه ای برای موفقیت نیاز به یک پروسه زمانی دارد؛ اما برای این که بتوان افکار و ذهن ملت را به عنوان یک «استعمارگر افکار» به بند کشیده و مستعمره خود سازیم زمان طولانی می طلبد؛ لزوم موفقیت در این برنامه در کوتاه ‌ترین زمان ممکن مستلزم سرمایه گذاری روی «ذهن کودکان»  یعنی بهترین نیروهایی که ذهن آنان آماده پذیرش هر تفکری بدون هیچ مقاومتی است می باشد؛ و آموزش و پرورش برای این برنامه بهترین نهاد و مکان است؛ و بی دلیل نیست که کشورهای ایدئولوژیک بالاترین سرمایه گذاری را برای تبلیغ ایدئولوژی خود بر آموزش و پرورش انجام می دهند.
البته برای سایر برنامه های حکومتی نیز این مکان هنوز جایگاه خود را در رأس، برای سرمایه گذاری واحدهای سیاسی در کنترل و تربیت توده حفظ کرده است. در کشوری چون ایران نیز چه از نظر تبلیغ ایدئولوژیکی و سایر برنامه ها این نهاد هنوز از مهم ترین نهادها برای این کشور محسوب می شود؛ پس برای کنترل توده ها، حفظ ایدئولوژی و قدرت مشخصاً برنامه هایی از طریق این نهاد – آموزش و پرورش- اعمال می شود که یکی از این برنامه ها را که خطری بسیار بزرگ برای نسل های امروز و آینده محسوب می شود «گام به گام» ها هستند.
امروزه علم ثابت کرده است که عامل بیماری آلزایمر و در واقع همان فراموشی دوران کهنسالی، عدم استفاده و عدم پویایی ذهن در انسان است. حال در نظر بگیریم گروهی هدفشان این باشد که بخواهند زمان این فراموشی را جلو کشیده و نسلی فراموش کار در جوانی را به وجود آورند چه اتفاقی خواهد افتاد؟
امروزه در ایران، کودکان – از هر ملیتی-  قبل از این که وارد مدرسه شده و آموزش را شروع کنند تمام مسائل او را در کتاب هایی به نام «کمک آموزشی» در ظاهر و «مستعمره ذهن» در باطن حل کرده برای او آماده می کنند و در واقع با این عمل پایه هدف بلند مدت خود را برای این که حاکم بر ذهن های توده ملت گردند را شروع کرده و عمل «تو نیندیش، من می اندیشم» را در جامعه نهادینه می سازند و به مرور زمان  آحاد جامعه یاد می گیرد و عادت می کند که برایش تصمیم بگیرند و روزی باور می کند که تفکر نه وظیفه و برای او بلکه برای کسانی است که  در رأس برایش تصمیم می گیرند و به مرور فکرها هم رنگ، رأی ها یکی و درواقع همان یکسان سازی حاصل شده و در نهایت با سیستمی طرف می شویم که با گام به گام ها شروع کرد تا با دیکتاتوری خاموش به دیکتاتوری روشن برسد؛ آن وقت با جامعه ای طرفیم که در آن نه فرهنگ های مختلف بلکه یک فرهنگ وجود دارد و جامعه ای است که یک نفر در آن فرمان می راند؛ آن زمان است که برای کودک «ترک»، «لر»، «بلوچ»، «کرد» و … «هویت» ی غیر از «بی هویت» ی وجود ندارد و این یعنی همان آلزایمری که همه خاطرات هویتی و فرهنگی را در خود می بلعد و این فراموشی و این آلزایمر به مراتب درناک تر از فراموشی دوران کهنسالی است. در این فراموشی نفس می کشی با خاطرات، فضاها، فرهنگها و هر آنچه که متعلق به تو نیست و بیگانه است و با این بیگانگی، تاریخ هم تو را نخواهد شناخت و این بیگانگی تو را به قعر فراموشی تاریخ خواهد سپرد با تمامی خواری و گم گشتگی و سرگردانی که در خود نهفته دارد.
Submit to DeliciousSubmit to DiggSubmit to FacebookSubmit to Google PlusSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn