اوکراین و سوریه؛ “حیاط خلوت”های مسکو و تهران
- توضیحات
- منتشر شده در چهارشنبه, 16 بهمن 1392 02:14
حسین علیزاده
اوکراین در این روزها شاهد تحولاتی است که از سه سال پیش سوریه شاهد آن بود. تقابل دولت و مخالفان تدریجاً به شکل جنگ شهری درآمده است.
تقاضای مخالفان، استعفای ویکتور یانوکوویچ رییس جمهور اوکراین است؛ خواستهای که برای مسکو قابل تصور نیست.
این اعتراضات پس از تصمیم ناگهانی رییس جمهور اوکراین، مبنی بر تعلیق امضای توافقنامه تجارت آزاد با اتحادیه اروپا روی داد. معترضان معتقدند که امتناع یانوکوویچ از امضای موافقتنامه با اتحادیه اروپا، ناشی از فشار مسکو بود که اوکراین را تهدید به اعمال مجازاتهای اقتصادی از جمله قطع صادرات گاز شرکت گازپروم به اوکراین کرد. ولادیمیر پوتین مقام تصمیمگیرنده در شرکت گازپروم است.
از نظر مسکو، اوکراین از جایگاه ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک ممتاز و انحصاری در اروپای شرقی برخوردار است که میباید سدی بزرگ در برابر برنامههای درازمدت اتحادیه برای گسترش به سمت شرق اروپا باشد.
از نظر مسکو، اوکراین از جایگاه ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک ممتاز و انحصاری در اروپای شرقی برخوردار است که میباید سدی بزرگ در برابر برنامههای درازمدت اتحادیه برای گسترش به سمت شرق اروپا باشد. بیدلیل نیست که برژینسکی از اوکراین به عنوان «ترن سیاست منطقهای پس از گسترش اتحادیه اروپا» نام برده بود.
جان کری، وزیر خارجه آمریکا نیز در حاشیه نشست امنیتی مونیخ، تاکید کرد که واشنگتن به طور کامل از اپوزیسیون اوکراین حمایت خواهد کرد؛ چراکه راه پیشرفت این کشور در همگرایی با غرب هموار خواهد شد.
آرمان مسکو برای تبدیل شدن اوکراین به عنوان سدی در برابر اتحادیه اروپا، با پیروزی ویکتور یانوکوویچ بر یولیا تیموشنکو که متمایل به همکاری با غرب است؛ در سال ۲۰۱۰ محقق شد. پیروزی وی در انتخابات ریاست جمهوری اوکراین در شرایطی رخ داد که او در کمپین انتخاباتی خود به صراحت تمایل خود به همکاری با مسکو را از جمله در موارد زیر اعلام داشته بود:
- خودداری از پیوستن اوکراین به ناتو
- رسمیت دادن به زبان روسی به عنوان یک زبان رسمی در کنار زبان اوکراینی
- بازگشتن اوکراین به زمره کشورهای مشترکالمنافع
- پیوستن اوکراین به توافقنامه تجاری روسیه، بلاروس و قزاقستان (هیلاری کلینتون وزیر خارجه پیشین آمریکا پیوستن اوکراین به این توافقنامه را احیای شوروی سابق به دست پوتین دانسته بود.)
زیبیگنیو برژینسکی زمانی از اوکراین به عنوان «ترن سیاست منطقهای پس از گسترش اتحادیه اروپا» نام برده بود.
بدین سان، یانوکویچ موقعیتی را برای مسکو در اوکراین رقم زد تا این کشور “حیاط خلوتی” برای روسیه باشد. بدیهی است مسکو تمایلی به حضور موثر اتحادیه اروپا در این محدوده نداشته باشد.
سوریه و تهران
پرونده هستهای ایران حق مسلمی انگاشته میشد که امکان عقبنشینی در آن متصور نبود اما با روی کار آمدن دولت روحانی، توافقی تاریخی ژنو بین ایران و ۵+۱ امضا شد تا روشن شود که پرونده هستهای چندان که ادعا میشد، موضوعی راهبردی در سیاست خارجی ایران نبود. این مدعا را میتوان از تفاوت رفتار دولت روحانی و رفتار دولت احمدینژاد در مصالحه بر پرونده هستهای به خوبی درک کرد.
اما جمهوری اسلامی، در پرونده حمایت از دولت بشار اسد (چه در دولت احمدینژاد و چه دولت روحانی) جای تردید باقی نگذاشته که به هیچوجه مصالحه بر سر اسد را در راهبردهای کلان سیاست خارجی خود متصور نمیبیند. سوریه برای تهران “حیاط خلوتی” است که کسی را به آن راه نمیدهد.
ظریف در مصاحبهای با روزنامه آلمانی «فرانکفورترآلگماینه» طرح سوریه بدون بشاراسد را یک “توهم” دانست و گفت: «این توهم را که تصور کنیم بدون اسد میتوانیم (برای سوریه) راهحلی پیدا کنیم را باید دفن کنیم…این به خارجیها مربوط نمیشود که درباره اینکه چه کسی بر سوریه حکمفرمایی کند، تصمیم بگیرند.»
جمهوری اسلامی با حمایت از دولت اسد جای تردید باقی نگذاشته که مصالحه بر سر اسد را در راهبردهای کلان سیاست خارجی خود متصور نمیبیند. سوریه برای تهران “حیاط خلوتی” است که کسی را به آن راه نمیدهد.
نگاه تهران در ناممکن دانستن سوریه بدون بشار اسد، ناشی از ارزش استراتژیکی است که دمشق به عنوان سرپل ارتباطی میان تهران و حزبالله دارد.
به نظر میرسد تهران توانسته مسکو را قانع سازد که سقوط بشار اسد، سقوط جمهوری اسلامی را به دنبال خواهد داشت و سقوط جمهوری اسلامی یعنی بازگشتن ایران به جرگه کشورهای تحت نفوذ غرب.
نتیجه گیری
۱) اهمیت اوکراین برای مسکو همچون اهمیت سوریه برای تهران است. سقوط دولت بشار اسد میتواند برتری روسیه در ایران را برهم بزند. جای تردید نیست که مسکو مایل به نفوذ غرب در ایران نباشد. در یک قلم، نیروگاه بوشهر برای روسیه سود هنگفتی داشته است.
تهران اعلام کرده که احداث چندین نیروگاه مشابه را به روسیه پیشنهاد داده است. ساختار نظامی ایران، پس از انقلاب اسلامی از ساختاری متکی بر تسلیحات و تجهیزات امریکایی به تسلیحات روسی تغییر کرده است.
بی دلیل نیست که در شمار دیدارهای ظریف در حاشیه کنفرانس امنیتی مونیخ، وی دیداری با لئونید کوچارا، همتای اوکراینی خود داشت که طی آن تحولات داخلی اوکراین و سوریه را یک جا مورد بررسی قرار دادند.
جایگاه راهبردی سوریه برای مسکو، مقامات کرملین را قانع ساخته تا حتیالامکان جلوی سقوط دولت بشار اسد و متعاقب آن سقوط جمهوری اسلامی را بگیرند.
۲) سقوط دولت معمر قذافی، دیکتاتور لیبی، بدون موافقت روسیه با قطعنامه قطعنامهٔ ۱۹۷۳ شورای امنیت مبنی بر ایجاد منطقه پرواز ممنوع ناممکن بود.
توان نظامی دولت قذافی که دست بالا را در سرکوب مخالفان مسلح خود داشت، با حمله نظامی ناتو تحلیل رفت و شورشیان مخالف او را به پیروزی رساند.
اما به رغم طرح قطعنامههای مشابه در شورای امنیت برای توسل به اقدام نظامی علیه بشار اسد، که برتری هوایی علیه مخالفان مسلح خود دارد، چنین اقدامی توسط روسیه بلوکه شده است.
با در نظر گرفتن تشابه دو مورد فوق، پاسخ این پرسش گرفته میشود که چرا رفتار مسکو در موافقت با حذف قذافی و عدم موافقت با حذف بشار اسد متفاوت است؟ چرا مسکو با صدور قطعنامه علیه قذافی موافقت کرد ولی جلوی صدور قطعنامه علیه دولت بشار اسد را میگیرد؟
این تفاوت رفتار را میباید در جایگاه راهبردی سوریه برای مسکو دریافت که مسکو را قانع ساخته تا حتیالامکان جلوی سقوط دولت بشار اسد و متعاقب آن سقوط جمهوری اسلامی را بگیرد.
با بالا گرفتن بحران اوکراین، مسکو بیش از پیش قانع شده که سوریه برای تهران همان حیاط خلوتی است که اوکراین برای مسکوست.