پای لنگ آتش‌بس در غزه

آذوح: حبیب حسینی‌فرد
کارشناس مسایل بین‌الملل
بنا به محاسبات سازمان ملل، تنها احیای امکانات زیرساختی غزه و بازسازی خانه‌ها به بیش از ۶ میلیارد دلار بودجه نیاز دارد.
آتش‌بس در غزه برای تحکیم و تثبیت با موانعی روبروست که برداشتن آنها ساده نخواهد بود. موفقیت کامل این آتش‌بس مستلزم یک شرط اساسی است که برای تحقق آن همچنان چشم‌اندازی دیده نمی‌شود.
امتیازاتی که در توافق آتش‌بس میان اسرائیل و فلسطینی‌ها به حماس داده شده کمی فراتر از توافق سال ۲۰۱۲ است، ولی با آنچه که حماس در ابتدا می‌خواست هنوز فاصله بسیاری دارد. در واقع نه هنوز رفع محاصره کامل غزه تضمین شده است و نه ایجاد بندر و فروگاه در این منطقه. آزادی زندانیان فلسطینی که بعد از ماجرای قتل سه جوان اسرائیلی در کرانه غربی دستگیر شده‌اند و سایر زندانیان قدیمی‌تر و همچنین گسترش حوزه ماهیگیری به بیش از ۱۰ کیلومتر در ساحل غزه نیز ممکن است همچنان روی کاغذ بماند.
در واقع بسیاری از امتیازهای اساسی موضوع مذاکرات بعدی‌اند. با توجه به موضع منفی بخش بزرگی از اسرائیلی‌ها نسبت به توافق تازه آتش‌بس که حتی در دولت هم بازتاب دارد (کابینه امنیتی اسرائیل هنوز به این توافق رای نداده است) و با توجه به سقوط محبوبیت نتانیاهو از ۸۲ درصد به ۳۸ درصد در طول همین دو سه روز، بعید نیست که اراده طرف اسرائیلی در مذاکرات بیش از پیش شناور شود و حتی اجرای مفاد همین توافق‌نامه فعلی هم به دست‌انداز بیافتد.
دشواری‌های اسرائیل در دادن امتیاز
تن‌دادن احتمالی اسرائیل به خواست‌های اساسی حماس در مذاکرات آتی گرچه قرار است که بیش از پیش با میدان‌دادن به تشکیلات خودمختار محمود عباس عملی شود، ولی در هر صورت حماس با استفاده تبلیغاتی از آنها سعی خواهد کرد نفوذ و حضور خود در میان فلسطینی‌ها را همچنان حفظ کند و گسترش دهد، امری که با هدف اسرائیلی‌ها در تضعیف و نابودی حماس در تناقض است.
این نیز هست که تحقق امتیازات یادشده این فشار و فضا را هم ایجاد می‌کند که اسرائیل در مورد سایر خواست‌های فلسطینی‌ها از جمله اشغال نهانی کرانه غربی و ادامه شهرک‌سازی‌ها در این منطقه و بیت‌المقدس شرقی هم انعطاف نشان دهد و در مجموع به مسیری بیافتد که حصول صلح با فلسطینی‌ها با مانع کمتری روبرو باشد. این امر نیز با توجه به صف‌بندی‌های کنونی در صحنه سیاسی اسرائیل و قدرت نیروهای راست افراطی، این کشور و دولت آن را با مشکلات بیشتری مواجه خواهد کرد.
به عبارتی، تحقق امتیازات یادشده قطعا ادامه موجودیت دولت ائتلافی اسرائیل را به خطر خواهد انداخت و پیروزی حزب نتانیاهو در انتخابات بعدی (چه زودرس، چه در موعد مقرر) را احتمالا ناممکن خواهد کرد.
در چنین شرایطی نتانیاهو یا باید بدون ملاحظه شرکای راستگراترش در دولت، به تلاش به بازکردن چشم مردم اسرائیل به این مسئله بنیادی و متقاعدکردن آنها به قبول صلحی عادلانه با فلسطینی‌ها روی بیاورد یا با اتخاذ مواضعی سفت و سخت در حرف و در عمل علیه حماس و فلسطینی‌ها و با مانع‌تراشی در مذاکرات آتی دوباره برای احیای وجهه خود تلاش کند. با توجه به رفتارها و رویکردهای نتانیاهو و حزب وی به نظر می‌رسد که گزینه دوم محتمل‌تر باشد.
به دست‌انداز افتادن مذاکرات دشوار آتی میان فلسطینی‌ها و اسرائیل برای رسیدن به آتش‌بسی پایدار در غزه البته برای اسرائیل نیز بدون پیامد نیست. از جمله، خلع‌سلاح شدن حماس و گروه‌های مسلح و رادیکال فلسطینی آن طور که در توافقنامه آمده احتمالا همچنان روی کاغذ خواهد ماند.
اسرائیل وجهه بین‌المللی خود را در اثر جنگ کنونی بیش از پیش از دست داده و به رغم یک تلاش ۸ ساله نه با تحریم و نه با اقدام مسلحانه نتوانسته یک سازمان رادیکال فلسطینی مسلح را به زانو درآورد یا کلا مسئله صلح با فلسطینی‌ها را از دستور کار خارج کند.
جنگی که از هر دو طرف نفس گرفت
به لحاظ اقتصادی نیز پیامدهای جنگ برای اسرائیل فاحش‌تر از آن بود که بتوانست بی‌محابا آن را ادامه دهد یا به زودی و به سادگی و به سرعت دوباره وارد جنگی مشابه شود.
محبوبیت نتانیاهو از ۸۲ درصد به ۳۸ درصد کاهش یافته است
جنگ ۵۰ روز به درازا کشید و بنا بر محاسبات اولیه تنها در ۳۰ روز اول سه میلیارد و سیصد هزار دلار (هزینه خالص جنگ و هزینه‌ خسارت‌های اقتصادی) خرج برداشته است. برای دو سال آینده نیز ارتش با اشاره به جنگ کنونی تقاضای مجموعا ۵.۵ میلیاد دلار بودجه بیشتر کرده است. در عرصه اقتصادی از جمله توریسم و کاهش سرمایه‌گذاری‌های خارجی ضرر و زیان اسرائیل از کل جنگ به حدود دو میلیارد دلار می‌رسد.
کارشناسان اقتصادی در اسرائیل کاهشی نیم درصدی را برای رشد اقتصادی سه درصدی این کشور پیش‌بینی می‌کنند. با توجه به هزینه‌های نظامی قصد دولت برای رساندن بدهی خود در سال جاری به میزان سه درصد و در سال ۲۰۱۴ به دو و نیم درصد تولید ناخالص ملی نیز محقق نخواهد شد.
اسرائیل به لحاظ تسلیحات بازدارنده به یکی از قدرت‌های قابل اعتنا بدل شده که ۸۰ درصد تولیداتش در این زمینه صادر می‌شود. اخیرا کره جنوبی با توجه به موفقیت نسبی سپر "گنبد آهنین" مشتاق شده که این سیستم را برای مقابله با خطرات کره شمالی از اسرائیل بخرد، امری که در صورت تحقق بیش از پیش توان مالی ارتش را فزون‌تر خواهد کرد.
    "جار و جنجال "پیروزی" که حماس این روزها در غزه به راه انداخته به خصوص با توجه به ابعاد ویرانی‌ها و شمار کشته‌ها و مجروحان اگر با تحقق خواست‌های این گروه در مذاکرات همراه نشود، رویگردانی‌ها مردم از گروه را تشدید خواهد کرد"
با این همه، ارتش اسرائیل به لحاظ سلاح‌های تهاجمی به شدت به خارج و به خصوص به ایالات متحده وابسته است که با توجه به سست‌شدن برخی پیوندها میان واشنگتن و تل‌آویو این وابستگی می‌تواند در آینده به اهرم فشاری بر اسرائیل برای تغییر سیاست‌های جنگی‌اش بدل شود، گرچه در همین دور نیز در سوق‌دادن اسرائیل به آمدن پای میز مذاکرات میان آتش بس بی‌تاثیر نبود.
ضرر و زیان فلسطینی‌ها البته به مراتب بیشتر از اسرائیل است. بنا به محاسبات سازمان ملل، تنها احیای امکانات زیرساختی غزه و بازسازی خانه‌های ۲۰۰ هزار نفری که سرپناه خود را در جنگ از دست داده‌اند به بیش از ۶ میلیارد دلار بودجه نیاز دارد. با توجه به رابطه سرد حماس با کشورهای عربی (به غیر از قطر) و غربی، بعید است که دسترسی به چنین مبلغی به سادگی امکان‌پذیر باشد. ایران نیز ورای رابطه نسبتا سست‌شده‌اش با حماس، بر خلاف سابق در شرایطی هم نیست که بتواند به لحاظ اقتصادی چندان کمکی به حماس و جهاد اسلامی در بازسازی غزه بکند.
مشکلات اساسی‌تر آتش‌بس
در واقع، جار و جنجال "پیروزی" که حماس این روزها در غزه به راه انداخته به خصوص با توجه به ابعاد ویرانی‌ها و شمار کشته‌ها و مجروحان اگر با تحقق خواست‌های این گروه در مذاکرات همراه نشود، رویگردانی‌ها مردم از گروه را تشدید خواهد کرد و ادامه سلطه حماس بر غزه و حتی پیروزی در یک انتخابات محتمل در مناطق فلسطینی را بعید خواهد ساخت. این در حالی است که تحقق عملی خواست‌های یادشده نیز متضمن هزینه‌هایی است که به سادگی قابل تامین نیستند.
در مجموع این خطر همچنان به شدت باقی است که توافق کنونی آتش‌بس به معادله باخت- باخت برای طرفین بدل شود و دوباره نطفه تنش‌ و تشنج آتی را در خود بپرورد.
البته نکات فوق تنها مواردی نیستند که می‌توانند چنین سرنوشتی را برای توافق رقم بزنند. این که در توافق مکانیزمی برای حصول توافقات بعدی و احتمالا جریمه طرف خطاکار در صورت مانع‌تراشی در مذاکرات یا عدم پایبندی به چارچوب‌های آن در نظر گرفته نشده هم، می‌تواند مشکل‌ساز باشد.
صرفا دولت اسرائیل نیست که می‌تواند زیر تاثیر رادیکال‌ها روند مذاکرات را با مشکل مواجه کند. تعدد مراکز قدرت در حماس و افزایش نفوذ شاخه نظامی آن در تصمیم‌گیری‌ها، به علاوه پیش‌بینی‌ناپذیربودن و غیرقابل‌کنترل‌نبودن رفتار برخی از گروه‌های رادیکال‌تر از حماس در غزه نیز، مشکل کمی نیست.
نقش فائق مصر در مذاکرات آتی با توجه به نوع رابطه دولت این کشور با حماس و سوءظن‌ها و بی‌اعتمادی‌هایی که میان دو طرف حاکم است نیز شاید بی‌دردسر نماند.
اما مشکل اصلی و محوری که همچنان می‌تواند مثل همه دفعات پیشین هر گونه توافقی میان اسرائیلی‌ها و فلسطینی‌ها را ناکام بگذارد همانا مسکوت‌گذاشتن و معلق‌ماندن حل قطعی مسئله میان دو طرف، یعنی گشودن چشم‌انداز برای رفع اشغالگری، ایجاد کشور مستقل فلسطینی در کنار اسرائیل و از این رهگذر، از بین‌بردن زمینه برای بروز رادیکالیسم در میان فلسطینی‌هاست. این که مذاکرات و نزدیکی‌ها بر سر تعمیق و تحکیم آتش‌بس کنونی در غزه راه را برای حل مشکل اصلی باز کند البته کاملا منتفی نیست، ولی تحققش هم با توجه به شرایط موجود بیشتر به معجزه شبیه خواهد بود.
Submit to DeliciousSubmit to DiggSubmit to FacebookSubmit to Google PlusSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn