تمدید مذاکرات اتمی ایران؛ درسی که باید از مذاکرات ریگان و گورباچف آموخت
- توضیحات
- منتشر شده در یکشنبه, 09 آذر 1393 04:11
آذوح: هیثر ویلیامز محقق در موسسه سلطنتی مطالعات بینالمللی چتم هاووس
محمدجواد ظریف و جان کری وزرای خارجه ایران و آمریکا در مذاکرات اخیر وین به طور دوجانبه هم با هم دیدار کردند
غالبا از مذاکرات ایالات متحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی که ۲۵ سال پیش در ریکیاویک، پایتخت ایسلند، انجام شد به عنوان نقطه عطفی در رودر رویی اتمی دو ابرقدرت آن زمان یاد میشود.
نقطه عطفی که منادی به وجود آمدن روح گفتوگو و اعتماد بین دو کشور بود. این مذاکرات در زمان خود به شکل گستردهای به عنوان یک شکست ارزیابی میشد چراکه نتوانسته بود به توافقی نهایی منجر شود. حالا وقتی از شکست مذاکرات ایران و کشورهای ۵+۱، به دلیل ناتوانی در رسیدن به توافق نهایی و همهجانبه درباره برنامه هستهای ایران صحبت میشود، باید درسی را به یاد بیاوریم که از مذاکرات ریکیاویک یاد گرفتیم.
هدف مذاکراتی که همچنان ادامه دارد، دست یافتن به این اطمینان است که ایران در روند استفاده از حق خود برای غنیسازی اورانیوم با اهداف کاملا صلحآمیز، به تعهدات بینالمللی عمل میکند.
آقای کری پس از تمدید مذاکرات عنوان کرد که "مطمئنا برای همیشه به نشستن دور میز مذاکره ادامه نمیدهیم. اما با نگاهی به آنچه در طول یک سال گذشته به آن رسیدهایم، به خصوص در طول چند روز گذشته، میبینیم که این زمان درستی برای ترک میز مذاکرات نیست." این گفته نشان میدهد که پیشرفتی ملموس در مذاکرات به دست آمده که نباید آن را به خاطر محدودیتهای زمانی وضع شده، به حال خود رها کرد
ایران در صورت دستیابی به سلاح هستهای یا رسیدن به توانایی دستیابی به آن، خطری برای منطقه و جامعه جهانی خواهد بود. یک سال پیش ایران و کشورهای گروه ۵+۱ به "طرح اقدام مشترک"رسیدند که در ابتدا بنا بود به مدت شش ماه ادامه پیدا کند.
بر اساس آن طرح ایران میبایست اورانیوم ۲۰ درصد غنی شده خود را رقیق کند، غنیسازی اورانیوم را تا سقف پنج درصد محدود نگه دارد و امکان بازرسی گسترده از تاسیسات هستهای خود را فراهم کند. این اقدامات در مقابل خلاص شدن از بار تحریمها انجام میشد.
توافق اولیه به دلیل دست نیافتن طرفهای گفتوگو به توافقی جامع در مورد موضوعهای اصلی مذاکرات، به مدت شش ماه دیگر تمدید شد. موضوعهای اصلی عبارت بودند از تعداد سانتریفیوژهایی که ایران مجاز بود آنها را فعال نگه دارد، مدت زمان اجرای توافق جامع و همچنین میزان برداشته شدن تحریمها. به پایان رسیدن آخرین ضربالاجل برای رسیدن به توافقی نهایی، منجر شد به تمدید مذاکرات تا اول مارس برای دستیابی به اجماع سیاسی و اول ژوئیه برای رسیدن به توافقی با جزئیات کامل.
در این مدت تمام بندهای طرح اقدام مشترک به قوت خود باقی خواهند ماند. هر چند این اتفاق نشان میدهد هنوز هیچ موافقتی حاصل نشده است اما دست کم بیانگر آن است که هر دو طرف به گفتوگو ادامه میدهند.
بدون تردید تمدید مذاکرات با مخاطراتی همراه است. به ویژه با توجه به سیاست داخلی کشورها که میتواند این روند را تضعیف کند.
بسیاری از مشاوران نزدیک ریگان مخالف توافق با شوروی برای کنترل سلاحهای هستهای بودند چراکه عقیده داشتند گورباچف یک کمونیست تندرو با ظاهری فریبنده است. آنها بر این دیدگاه پافشاری میکردند که شوروی در اولین فرصت توافق به دست آمده را زیر پا خواهد گذشت و از آن فقط برای خریدن زمان استفاده میکند. در مورد مذاکرات ایران هم میتوان چنین بحثهایی را شنید. اما به همان دلیل که تلاش آنهایی که بر مذاکرات ریکایویک پافشاری میکردند ارزشمند بود، ادامه تلاش برای دست یافتن به یک توافق جامع نهایی با ایران از ارزش فراوانی برخوردار است.
از ژانویه پیش رو، کنگره جدیدی در واشنگتن کار خود را آغاز میکند که از هم اکنون قوانینی برای اعمال تحریمهای بیشتر علیه ایران را در دست بررسی دارد. در شرایطی که باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا این قدرت را دارد تا در صورت دست یافتن به توافق هستهای با ایران تحریمها علیه این کشور را به طور یکجانبه لغو کند، اقدام کنگره برای فعال کردن تحریمهای تازه میتواند منجر به تضعیف روند مذاکرات شود و پیامی سردرگم کننده برای ایران داشته باشد.
از سوی دیگر گروههای تندرو ایرانی نیز آماده هستند تا آب را در تهران گلآلود کنند. ضمن اینکه این امکان را باید در نظر گرفت که ایران میتواند به این ترتیب به سادگی برای توسعه پنهانی برنامه هستهای خود زمان بخرد.
تمدید دوباره مدت مذاکرات این سوال را به وجود آورده است که این گفتوگوها تا چه زمانی ادامه خواهد یافت و آیا تمدید دیگری نیز در پی خواهد بود؟
یک هفته پیش از پایان ضربالاجل اخیر، جان کری وزیر امور خارجه آمریکا، اعلام کرد فقط در صورتی تمدید مدت مذاکرات مورد نظر قرار خواهد گرفت که هر دو طرف به توافق نهایی بسیار نزدیک شده باشند.
آقای کری پس از تمدید مذاکرات عنوان کرد که "مطمئنا برای همیشه به نشستن دور میز مذاکره ادامه نمیدهیم. اما با نگاهی به آنچه در طول یک سال گذشته به آن رسیدهایم، به خصوص در طول چند روز گذشته، میبینیم که این زمان درستی برای ترک میز مذاکرات نیست." این گفته نشان میدهد که پیشرفتی ملموس در مذاکرات به دست آمده که نباید آن را به خاطر محدودیتهای زمانی وضع شده، به حال خود رها کرد. با توجه به تحولات سیاسی و فشارهای داخلی در هر دو کشور، بعید است مذاکرات به شیوه فعلی تا زمانی بیشتر از ژوئیه آینده ادامه پیدا کند.
ماههای پیشرو باید برای ایجاد حمایت در هفت پایتختی استفاده شود که درگیر مذاکرات هستند. ریگان و گورباچف بعد از مذاکرات ریکیاویک دقیقا به همین کار دست زدند که منجر شد به پیمان منع گسترش موشکهای هستهای میانبرد در سال ۱۹۸۷ و پیمان کاهش سلاحهای استراتژیک در سال ۱۹۹۱.
ماههای پیشرو باید به عنوان فرصتی برای اعتمادسازی بین کشورهای ۵+۱ و ایران مورد استفاده قرار بگیرد. البته مهمتر این است که از این فرصت برای ایجاد حمایت در هفت پایتختی استفاده شود که درگیر مذاکرات هستند.
ریگان و گورباچف بعد از مذاکرات ریکیاویک دقیقا به همین کار دست زدند که منجر شد به پیمان منع گسترش موشکهای هستهای میانبرد در سال ۱۹۸۷ و پیمان کاهش سلاحهای استراتژیک در سال ۱۹۹۱.
بیش از یک دهه از زمانی میگذرد که ایران به مذاکرات هستهای وارد شد اما شاید هنوز این زمان برای ایجاد اعتماد، کافی نبوده است. مذاکرات ضمن اینکه موجب رسیدن به درک بهتری از منافع ملی هر دو طرف و موانع داخلی کشورها میشود، فرصتی را نیز به وجود میآورد تا روابط بین افراد توسعه پیدا کند.
به نظر میرسد دیوار بیاعتمادی بین ایران و بسیاری از کشورهایی که با آنها در حال مذاکره است باقی خواهد ماند و مذاکرات هستهای نمیتواند نوشدارویی برای این بیاعتمادی عمیق باشد؛ همان طور که مذاکرات شوروی و آمریکا چنین خاصیتی نداشت.
جان کری وزیر امور خارجه آمریکا، کارتین اشتون مذاکره کننده اتحادیه اروپا و محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه ایران
در واقع بسیاری از مشاوران نزدیک ریگان مخالف توافق با شوروی برای کنترل سلاحهای هستهای بودند چراکه عقیده داشتند گورباچف یک کمونیست تندرو با ظاهری فریبنده است. آنها بر این دیدگاه پافشاری میکردند که شوروی در اولین فرصت توافق به دست آمده را زیر پا خواهد گذشت و از آن فقط برای خریدن زمان استفاده میکند.
در مورد مذاکرات ایران هم میتوان چنین بحثهایی را شنید. اما به همان دلیل که تلاش آنهایی که بر مذاکرات ریکایویک پافشاری میکردند ارزشمند بود، ادامه تلاش برای دست یافتن به یک توافق جامع نهایی با ایران از ارزش فراوانی برخوردار است.