۲۰۱۴؛ سال اضطراب و بیثباتی
- توضیحات
- منتشر شده در جمعه, 05 دی 1393 06:19
آذوح: جان سیمسون سردبیر مسایل جهانی بیبیسی
سالها شبیه عابران پیاده در یک خیابان هستند: در اکثر مواقع، همانند جمعیتی که در خیابانها میبینید، بدون آنکه تاثیری واقعی بر شما داشته باشند، از کنارتان رد میشوند، اما معدودی از آنها، روی حس آگاهی شما و نیز بر تاریخ تاثیری قابل توجه میگذارند.
سال ۲۰۱۴ یکی از این سالها بود. اتفاقاتی که در این سال افتاد، باعث شد که ما این حس اطمینان را که همهچیز بر روال معمول میگذرد، از دست بدهیم.
برخی از این اتفاقات:
شب ۲۱ فوریه در خیابانهای اوکراین درگیری بین طرفداران دولت ویکتور یانوکوویچ، رئیسجمهور اوکراین -که طرفدار روسیه بود- و تظاهرکنندگانی که خواستار پیوستن اوکراین به اتحادیه اروپا و ناتو بودند، به اوج رسید.
تظاهرکنندگان در میدان مرکزی اوکراین گرد آمدند و تهدید کردند برای مبارزه با دولت، دست به اسلحه خواهند برد. در نهایت، پلیس ضدشورش عقبنشینی کرد و ویکتور یانوکوویچ به روسیه گریخت.
طبیعتا روسها، اروپاییها و آمریکاییان در مورد این که آیا این اتفاقات، یک کودتای دست راستی یا یک انقلاب مردمی بود، اختلاف نظر داشتند.
طولی نکشید که سربازانی در لباس فرم سربازان روس در حالی که ادعا میکردند که از داوطلبان محلی هستند، شبهجزیره کریمه را محاصره کردند.
کریمه همواره یک بخش جداشده از خاک روسیه به نظر میرسید و در پی این تحولات، ساکنان آن به پیوستن به فدراسیون روسیه رأی مثبت دادند. نتیجه این رأیگیری موجب خوشحالی بیش از حد روسیه شد.
اما در شرق اوکراین، یک جنگ داخلی به تمام معنا جریان داشت و نیروهای روسیه در پوششهای مختلف، در این جنگ شرکت داشتند.
در جریان این ناآرامیها یک هواپیمای متعلق به شرکت هواپیمایی مالزی که از آمستردام عازم کوالالامپور بود، هنگام عبور از حریم هوایی اوکراین هدف حمله یک موشک ساخت روسیه قرار گرفت و سرنگون شد. تمام ۲۹۸ سرنشین هواپیما جان خود را از دست دادند.
حوادث بیسابقه
یک چنین اتفاقهایی در اروپا بیسابقه بود و آمریکا، اتحادیه اروپا و بسیاری از کشورهای دیگر و نیز سازمانهای بینالمللی با هدف تنبیه روسیه، تحریمهایی را علیه آن کشور به اجرا درآوردند.
روسیه که به طور فزایندهای از نظر اقتصادی لطمه خورده بود، بیشتر برای ایستادگی در برابر غرب مصمم شد و به این ترتیب، دومین جنگ سرد که البته ملایمتر و کمتر خطرناک بود، شروع شد.
ولی اتفاقات بیسابقه سال ۲۰۱۴ به همینجا خاتمه نمییافت و شوک اصلی هنوز در راه بود.
در فاصله شامگاه نهم ژوئن تا فردای آن روز، یک ستون ۱۳۰۰ نفری از اسلامگرایان افراطی آموزشدیده، شهر موصل، دومین شهر بزرگ عراق را اشغال کردند.
آن زمان بود که مردم سراسر جهان، ناگهان متوجه پرچم سیاهرنگ گروه موسوم به دولت اسلامی (داعش) شدند؛ یک نیروی نظامی فوقالعاده که در عراق و سوریه ظهور یافت و این خطر و بیم به وجود آمد که در سراسر جهان اسلام گسترش یابد.
ارتش عراق و بخصوص افسران ارتش، فرار را بر قرار ترجیح دادند. روز بعد از تصرف موصل، پرچم داعش در شهر تکریت به اهتزاز درآمد و به نظر میرسید که اسلامگرایان در شرف اشغال بغداد، پایتخت، هستند.
گروه موسوم به دولت اسلامی کنترل شهر موصل را در اختیار گرفت
ولی بغداد ایستادگی کرد. داعش به جای اشغال شهرها، با اعدام نفرتانگیز زندانیان بیدفاع و فیلمبرداری ماهرانه و حرفهای از این اعدامها، در سر خط خبرها قرار گرفت.
دشمنان داعش به تدریج به خود آمدند. دولت عراق که به شدت سکولار بود تغییر کرد و در یک ائتلاف غیرمحتمل و اعلامنشده، ظاهرا کشورهای غربی، کردهای عراقی و ایران در جنگ با داعش به سوریه پیوستند.
در حال حاضر، دیگر هیچکس به طور جدی فکر نمیکند که پرچم سیاهرنگ داعش روزی در سراسر منطقه افراشته خواهد شد؛ ولی این گروه، بنیادگرایان را در چندین کشور از پاکستان گرفته تا لیبی، به خود جلب کرده است و آنها را تحت نفوذ خود درمیآورد. در نیجریه هم گروه بوکوحرام بدترین شکل اسلام را به نمایش میگذارد.
در سال ۲۰۱۴ لحظاتی بود که به نظر میرسید دنیا ممکن است در برابر یک اپیدمی دیگر، یعنی ابولا سرخم کند.
ولی هرگز تصور تسلیم شدن در برابر این بیماری به ذهن کسی خطور نمیکرد، بخشی به این دلیل بود که امکانات پزشکی دنیا اکنون بیش از حد پیشرفته است و بخشی دیگر به این دلیل که خود بیماری ابولا هرگز در ابعادی که بیم آن میرفت، شیوع پیدا نکرد.
با این وجود، ابولا مردم را وحشتزده کرد و همانطور که در چنین شرایطی معمول است، دولتها و مردم همواره منطقی یا از روی وجدان رفتار نکردند.
سال تغییر سیاستها
سال ۲۰۱۴ سال تغییرات مشهود در سیاستها بود. بریتانیا و آمریکا که در ظاهر از افغانستان و عراق خارج شده بودند، برای تقویت نیروهای محلی، دوباره سربازان خود را به این کشورها اعزام کردند.
اعتراضات در هنگکنگ علیه سیاستهای چین
در اروپا، گرایشهای جداییطلبانه چه در اسکاتلند در بریتانیا یا کاتالونیا در اسپانیا و یا صرفا برای نشان دادن بیعلاقگی به حضور در اتحادیه اروپا، افزایش یافت.
در هنگکنگ، اشتیاق به داشتن هویتی جداگانه سبب شد که مقامات چین حلقه کنترل هنگکنگ را تنگتر کنند و در همین حال، شیجین پینگ، رئیسجمهور چین، اراده آهنین خود را برای تاکید بر مصمم بودن کنترل حزب کمونیست، نشان میداد.
سال ۲۰۱۴ در حالی رو به پایان است که انعکاس بعضی از مسائل مهم جهانی را میتوان همچنان در خیابانها دید. کسانی که ظاهرا از سلامت عقل برخوردار نیستند، از سیدنی گرفته تا دیژون و تور در فرانسه، به نام اسلام به مردم حمله کردهاند و از طرف دیگر، حملات نژادپرستانه به مسلمانان نیز افزایش یافته است.
در بریتانیا، ماموران پلیس و سیاستمداران نگران اجتنابناپذیر بودن حملات تروریستی هستند و در آمریکا مرگ چند سیاهپوست به دست ماموران پلیس سبب شده است که از اعتماد مردم به پلیس به شدت کاسته شود.
مجله آمریکایی تایم هم سال ۲۰۱۴ را سال سِلفی، اعلام کرده است. به نظر من، سال ۲۰۱۴ سال اضطراب و بیثباتی بود و سِلفی واقعی این سال را میشود در عدماعتماد به نفس خلاصه کرد.