آلبرتو نیسمان: دادستان آرژانتینی پرونده آمیا چرا و چگونه مرد؟

آذوح: وایر دیویس خبرنگار بی بی سی- ریودوژانیرو
سال جدید کریستینا فرناندز د کرشنر، رئیس‌جمهور پوپولیست آرژانتین، بدتر از این نمی‌توانست شروع شود. سالی که از قضا سال آخر دوران ریاست‌جمهوری‌ او هم هست، و آن‌طور که از شواهد امر پیداست سالی خواهد بود سرشار از نگرانی‌های اقتصادی – و حالا رسوایی سیاسی به‌ بارآمده از قتل احتمالی یک دادستان سابق این کشور.
وضع نابسامان اقتصاد آرژانتین البته چیز تازه‌ای نیست. اما ماجرای مرگ آلبرتو نیسمان ضربه‌ای ناگهانی بود و شاید به همین خاطر بود که از زمان پیدا شدن جسد او در آپارتمان لوکس لب آبش، چند ساعت طول کشید تا خانم فرناندز به آن واکنش نشان بدهد.
او ابتدا به تفصیل از نقش خودش در عدالت‌خواهی برای آسیب‌دیدگان حمله به مرکز یهودیان بوئنس آیرس در سال ۱۹۹۴ دفاع کرد و بعد گفت نمی‌داند چه چیزی ممکن است باعث شده باشد آقای نیسمان "چنین کاری بکند."
اما این موضع یک روز بیشتر دوام نداشت. فردایش خانم فرناندز موضعی کاملا متفاوت گرفت. او بیانیه‌ای حتی طولانی‌تر از واکنش اولش منتشر کرد و گفت احتمالا دادستان ۵۱ ساله خودکشی نکرده. این بیانیه البته طبق روال اخیر خانم فرناندز روی شبکه‌های اجتماعی منتشر شد – جایی که به چشم عموم نمی‌خورد.
جمع‌بندی بیانیه این بود که اگر آلبرتو نیسمان به قتل رسیده باشد، قاتلان طوری این کار را کرده‌اند که به او و دولتش ضربه بزنند.
مخالفان خانم فرناندز قاعدتا می‌گویند این ادعا چیزی نیست جز شلوغ‌کاری یک رهبر خودشیفته که همیشه فکر می کند هر ماجرایی حول او می‌گردد. اما واقعیت این است که این بار ممکن است ادعای رئیس‌جمهور چیزی بیش از این باشد.
از خود آلبرت نیسمان که بگذریم، می‌شود گفت بازنده اصلی این ماجرا خانم فرناندز است. تحلیل‌گرها و ستون‌نویس‌های چند روزنامه هم به این موضوع اشاره کرده‌اند که هنوز یک ماه از سال جدید نگذشته، جنازه یک دادستان عمومی و رده بالا روی دستش مانده.
جولیانا دی تولیو، از نمایندگان دولت در کنگره آرژانتین می‌گوید تردیدی ندارد که این داستان توطئه‌ای است برای متزلزل کردن موقعیت رئیس‌جمهور. وقتی به موضع‌گیری‌های متفاوت و متناقض دولت در مورد مرگ آقای نیسمان اشاره می‌کنم، می‌گوید: "معلوم است که متناقض است. او هر بار با توجه به یافته‌های جدید پرونده موضع می‌گیرد."
خانم دی تولیو این نکته را که مرگ آقای نیسمان و گزارش تندش در مورد بمب‌گذاری مرکز فرهنگی یهودیان ضربه‌ای جبران‌ناپذیر به دولت ضعیف خانم فرناندز بوده، رد می‌کند. اما موافق است که این روزها روزهای سختی است.
اما دو پرسش اصلی – که در این مرحله کسی پاسخش را نمی‌داند – این است که اگر آقای نیسمان کشته شده، قاتل که بوده، و چرا او را کشته؟
حقیقت این است که پس از چند دهه حکومت نظامیان بی‌رحم، شرکت‌های فاسد و سیاستمداران ضعیف، مردم آرژانتین اعتمادشان را به نهادهای حکومتی به‌طور کامل از دست داده‌اند.
نظرسنجی‌های مختلف نشان می‌دهد که بخش بزرگی از جمعیت از همین حالا فکر می‌کنند پرونده مرگ آقای نیسمان به جایی نمی‌رسد. همان‌طور که پرونده بمب‌گذاری سال ۱۹۹۴ یا حمله به سفارت اسرائیل در بوئنس آیرس به جایی نرسید و هیچ‌کس محاکمه نشد.
مارتین بومر، تحلیل‌گر سیاسی، می‌گوید "جامعه آرژانتین شدیدا دوقطبی شده، و دولت هم به این اختلاف دامن می‌زند. ادبیاتش ادبیات دوست و دشمن است. و این فضایی آفریده که بعضی‌ها هر چه دولت می‌گوید باور می‌کنند و بعضی دیگر آسمان به زمین بیاید هم حرفش را باور نمی‌کنند. به همین خاطر است که مرگ نیسمان در شرایط کنونی می‌تواند جامعه آرژانتین را بیش از پیش قطبی کند."
اما گزارش نیسمان چه می شود؟ متن بسیار تندی که دادستان فقید قرار بود فردای روزی که مرد به کمیته‌ای از نمایندگان کنگره ارائه کند؟
    ادعای اصلی گزارش نیسمان این است که مقام‌های ارشد دولتی مخفیانه سعی می‌کرده‌اند در ازای معاملات تجاری کلان، جمهوری اسلامی ایران را از اتهام دست‌داشتن در بمب‌گذاری سال ۱۹۹۴ تبرئه کنند.
ادعای اصلی گزارش نیسمان این است که مقام‌های ارشد دولتی مخفیانه سعی می‌کرده‌اند در ازای معاملات تجاری کلان، جمهوری اسلامی ایران را از اتهام دست‌داشتن در بمب‌گذاری سال ۱۹۹۴ تبرئه کنند.
ایران و حزب‌الله لبنان مدت‌هاست متهم‌های اصلی بمب‌گذاری آمیا هستند. جنایتی که ۸۵ نفر در آن کشته شدند. این اتهام جزو پیش‌فرض‌های گزارش آقای نیسمان بوده.
اسرائیل، آمریکا و بسیاری دیگر از دستگاه‌های اطلاعاتی هم می‌گویند شواهد علیه ایران چشم‌گیر است. در همین راستا پلیس بین‌الملل نام دست‌کم هشت مقام بلندپایه ایرانی را به‌خاطر اتهام دست‌داشتن در این بمب‌گذاری در لیست سیاه قرار داده.
با قطعیت نمی‌شود گفت ایران در ماجرای بمب‌گذاری نقش داشته یا نه. آرژانتینی‌های بسیاری هستند، از جمله برخی سازمان‌های یهودی، که معتقدند سرنخ‌هایی که علیه سوریه و مظنونان دیگر بوده هم باید با همین جدیت پیگیری می‌شده. چیزی که با قطعیت می‌شود گفت این است که گزارش آقای نیسمان همان‌قدر که تحسین شده، رد هم شده.
هوراشیو وربیتسکی شاید شاخص‌ترین روزنامه‌نگار و فعال حقوق بشر آرژانتین باشد. او بارها سعی کرده دولت آرژانتین را وادار کند با جدیت بیشتر پرونده بمب‌گذاری آمیا را دنبال کند. با این همه آقای وربیتسکی از کسانی است که می‌گوید استدلال اصلی آقای نیسمان – که مبنای گزارشش بوده – قابل قبول نیست.
در حالی که متن گزارش را مرور می‌کنیم می‌گوید: "نیسمان بیش از ۹۰ بار یک اتهام را تکرار می‌کند – این‌که رئیس‌جمهور کرشنر و وزیر خارجه، هکتور تیمرمن – با ایران معامله کرده بودند و می‌خواستند نام مقام‌های ایرانی را از لیست اینترپل در بیاورند. اما این اتهام درست نیست.
رئیس سابق اینترپل نامه سرگشاده‌ای به وزارت خارجه آرژانتین نوشته و از نقش دولت در تعقیب مسئولان بمب‌گذاری سال ۱۹۹۴ تقدیر کرده. در آن نامه، کاملا برعکس گزارش نیسمان، آمده که آرژانتین همواره از لیست سیاه حمایت کرده بوده. این ماجرا اعتبار گزارش را از اساسا زیر سؤال می‌برد."
حتی آقای وربیتسکی که به‌خاطر نقش‌اش در افشای موارد نقض حقوق بشر و جنایت‌های آرژانتین شهرتی کم‌نظیر دارد، می‌گوید نمی‌داند عامل مرگ دادستان کیست.
می‌گوید: "نمی‌خواهم گمانه‌زنی کنم چون واقعا نمی‌دانم چه کسی او را کشته. اما این را می‌گویم که احتمالا 'دست‌های سیاهی' در این کشور در کارند.
منظورش از 'دست‌های سیاه' شخصیت‌های قدرتمندی است در دستگاه‌های اطلاعاتی و نهادهای دولتی که همیشه بوده‌اند، هم در دوران دیکتاتوری نظامی، هم بعد از آن.
بعضی‌ها معتقدند آلبرتو نیسمان بیش از حد به سازمان‌های اطلاعاتی خارجی متکی بوده، به‌ویژه آمریکا و اسرائیل. اما دیگران می‌گویند منابع بسیار ارزشمند همین سازمان‌ها بوده که به او کمک کرده این‌طور مستدل در مورد نقش ایران و بعد همراهی دولت آرژانتین در لاپوشانی‌ آن صحبت کند.
یکی از نمایندگانی که قرار بود در قالب کمیته اطلاعاتی کنگره آرژانتین گزارش آقای نیسمان را – به‌خصوص در مورد رابطه دولت خانم کرشنر و ایران – گوش کند، پاتریشیا بولریچ است، از نمایندگان حزب مخالف دولت.
خانم بولریچ روز پیش از مرگ آقای نیسمان به‌تفصیل با او حرف زده بوده. معتقد است او به‌خاطر ابعاد و اهمیت سیاسی گزارش‌اش تا حدی احساس فشار می‌کرده. اما با این وجود مشتاق بوده گزارش‌اش را ارائه کند.
می‌گوید: "ایران و دست‌کم هشت مقام مشخص را به دست داشتن در بمب‌گذاری آمیا متهم می‌کرد. علاوه بر این، نشان می‌داد که دولت خودمان چطور در مورد تماسش با تهران دروغ می‌گفته و سعی می‌کرده معامله کند."
موضع خانم بولریچ در مورد همکاری ایران با هیئت تحقیق بمب‌گذاری آمیا همان موضع مورد علاقه اسرائیل و بعضی مقام‌های آمریکایی است: این‌که حتی طرح چنین چیزی خنده‌دار است. یا به بیان خودش: "مثل این می‌ماند که دولت آمریکا از بن لادن می‌خواست در تحقیقات مربوط به یازده سپتامبر همکاری کند."
معلوم نیست بالاخره گزارش آقای نیسمان در کنگره خوانده می‌شود یا نه. اما متن آن موجود است و هم آرژانتینی‌ها و هم بقیه دنیا می‌توانند بخوانندش. اما در فضای متلاطم پس از مرگ دادستان، همه درگیر تئوری‌ توطئه‌اند.
در این میان قربانیان بمب‌گذاری‌های ۱۹۹۲ و ۱۹۹۴ اجازه نمی‌دهند موضوع فراموش شود. آمیا همچنان برقرار است. ساختمان مرکزی انجمن فرهنگی یهودیان آرژانتین را از نو ساخته‌اند، همان‌جایی که بمب منفجر شد و آن همه قربانی گرفت. تنها تفاوت این است که یک دیوار عظیم اضافه شده، و یک سیستم امنیتی مثل فرودگاه‌ها، و تعدادی نگهبان که به‌نظر می‌رسد تعلیم‌دیده اسرائیل باشند.
کسانی مثل آنیتا واینستاین حاضر نیستند یک قدم پس بکشند. او از کارکنان آمیاست. کسی که بعد از انفجار چهار دست و پا خود را از زیر خرابه‌ها بیرون کشید. بسیاری از دوستان و همکارانش کشته شده بودند.
می‌گوید بعد از آن‌که خبر مرگ آقای نیسمان را شنیده "چیزی نمانده بوده از حال برود." اما بیست سال گذر زمان به او آموخته امید چندانی به اجرای عدالت نداشته باشد.
در حیاط کوچکی که به یاد قربانیان آمیا داخل دیوارهای مرکز جدید درست کرده‌اند، می‌گوید: "می‌خواستند مرا بکشند، اما من می‌خواستم زنده بمانم. این جامعه همچنان همین‌جاست و همچنان استوار است. نمی‌توانند ما را بکشند."
این روزها برای آرژانتین روزهای سخت و پرتنشی است. برای دموکراسی مسئله‌داری که از این روزهای دشوار زیاد پشت سر گذاشته. این‌بار هم همه منتظرند ببینند دولت با مرگ آلبرتو نیسمان – و با 'دست‌های سیاهی' که مشروعیتش را زیر سؤال می‌برند، چه می‌کند.
Submit to DeliciousSubmit to DiggSubmit to FacebookSubmit to Google PlusSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn