هشدارها در مورد بیکاری، فقر و کارتنخوابی زنان در ایران
- توضیحات
- منتشر شده در دوشنبه, 18 خرداد 1394 17:32
آذوح: شهیندخت مولاوردی، معاون رئیس جمهور ایران در امور زنان و خانواده میگوید علیرغم رشد روزافزون تعداد فارغالتحصیلان زن، نرخ اشتغال آنها در سال های اخیر از ۱۲ درصد فراتر نرفته و بهطور کلی نرخ مشارکت اقتصادی در خوشبینانهترین حالت به ۱۶ درصد رسیده است.
حضور سریع زنان در بازار کار که تقریباً با ریاست جمهوری محمد خاتمی افزایش پیدا کرده و بهتدریج شتاب گرفته بود، با به قدرت رسیدن محمود احمدی نژاد روندی نزولی به خود گرفت و آمارهای مرکز آمار ایران هم نشان میدهد در دو سالی که حسن روحانی به ریاست جمهوری رسیده است بخش عمده کاهش فعالیت اقتصادی در ایران مربوط به زنان بوده است در حالی که اشتغال مردان بیشتر شده است.
اشتغال زنان در ایران (و خاورمیانه) نظر سازمانهای بینالمللی را نیز به خود جلب کرده است.
بانک جهانی پایین بودن اشتغال زنان را در ایران "نگرانکننده" خوانده است.
گزارش بانک جهانی بیکاری زنان را در ایران ۲۰.۳ درصد و در بین جوانان ۲۴ درصد برآورد کرده و فقط کمی بیش از یک سوم جمعیت کشور را از نظر اقتصادی فعال (۳۶.۷%) میداند.
سازمان بینالمللی کار هم گزارش داده که "زنان جوان بهویژه برای یافتن کار در این مناطق [خاورمیانه و شمال آفریقا] با مشکل روبرو هستند و بیکاری آنها به ۴۵ درصد میرسد."
در ابتدای سال ۱۳۹۴، علی ربیعی وزیر کار ایران هم اعلام کرد که نرخ بیکاری زنان دو برابر مردان شده است.
بر اساس اطلاعات مرکز آمار ایران، سهم زنان در فعالیتهای اقتصادی ایران در پاییز ۱۳۹۳ کمتر از سه میلیون و ۷۵۰ هزار نفر بوده، اما سهم مردان بیشتر از ۲۰ میلیون نفر است.
همچنین پنج میلیون و ۲۵۰ هزار نفر از زنان بین ۱۵ تا ۲۹ سال بیکار بودهاند (۳۹ درصد) درحالیکه تعداد بیکاران مرد در همین رده سنی یک میلیون و ۳۴ هزار نفر (حدود ۱۸ درصد) بوده است.
این در حالی است که به گفته وزیر کار، سن زنان سرپرست خانوار در ایران رو به کاهش است.
سهم زنان از نیروی کار بین سالهای ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۵ (دوره ریاست جمهوری محمد خاتمی) به نسبت دورههای قبل و بعد رشد قابل توجهی داشت
به استناد تحقیقی که انجمن اقتصاد آمریکا منتشر کرده، آمار رسمی ایران در سال ۲۰۱۱ نشان میدهد که ۲.۵ میلیون خانوار در ایران سرپرست زن دارند، اما فقط ۴۵۰ هزار نفر از آنها (۱۸ درصد) شاغل هستند و بقیه باید به کمکهای دولت یا سازمانهای خیریه متکی باشند. متوسط درآمد خانوادههایی که سرپرست زن دارند، ۴۳ درصد از خانوارهایی که سرپرست مرد دارند کمتر است و ۷۶ درصد آنها زیر خط فقر هستند. برخی کارشناسان معتقدند که سرمایهگذاری دولت ایران برای توسعه انسانی به کاهش اشتغال زنان منجر شده چون بیشتر بودجه به بخشهایی از اقتصاد اختصاص یافته که مشاغل مناسبتر برای مردان مثل ساخت و ساز را ایجاد کردهاند و به این ترتیب بخشهایی که مشاغل زنان را تولید میکنند از سرمایهگذاری لازم بی بهره ماندهاند.
فقر
هفته پیش حسین راغفر، اقتصاددان و عضو هیئت علمی دانشگاه الزهرا به روزنامه شرق گفت: "از سال ٨۴ به بعد تعداد فقیران در کشور افزایش قابلتوجهی یافته است و سوءمدیریت و بیتدبیری دولتها موجب شده تا قدرت خرید مردم کاهش یابد."
سال ۸۴ سالی است که محمود احمدی نژاد به ریاست جمهوری ایران رسید و تقریبا اندک زمانی بعد از آن تحریمهای بینالمللی علیه ایران شدت گرفت.
در آخرین سالهای دولت محمد خاتمی، گزارشی از فقر در مناطق شهری و روستایی ایران منتشر شد که نشان میداد در فاصله سال ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۳ درصد خانوارهای شهری زیر خط فقر از ۴۱ به ۱۹ و درصد خانوارهای روستایی زیر خط فقر بین سالهای ۱۳۷۰ تا ۱۳۸۳ از ۴۹.۲ به ۲۸ درصد کاهش یافته است.
تحقیقات دیگر هم نتایج مشابهی را نشان میدهند و از پایان جنگ ایران و عراق تا پایان دوره ریاست جمهوری محمد خاتمی درصد خانوارهای زیر خط فقر در مناطق شهری و روستایی روند نزولی داشته است.
سن زنان سرپرست خانوار رو به کاهش است
آقای راغفر در این گفتگو از اظهارات ابوالحسن فیروزآبادی، قائممقام وزیر رفاه ایران هم انتقاد کرد که شمار فقرا را در ایران "۱۲ میلیون نفر" اعلام کرده بود.
حسین راغفر به روزنامه شرق گفت که این دوازده میلیون نفر "تنها افراد تحت پوشش دو نهاد کمیته امداد و سازمان بهزیستی هستند که در این دو نهاد پرونده دارند" و آمار واقعی بیش از این است.
او معتقد است تا قبل از سال ۸۴ آمار فقیران در ایران زیر ٣٠ درصد بود، اما اکنون "۴۰ درصد جمعیت ایران زیر خط فقر هستند و روزبهروز آمار فقیران در کشور افزایش پیدا میکند."
آقای فیروز آبادی همچنین گفته بود که هیچ نقشهای از فقر در کشور وجود ندارد. به گفته علی ربیعی وزیر کار، قرار است نقشه فقر ایران تا نیمه دوم سال ۱۳۹۴ تدوین شود.
اما به گفته حسین راغفر، "اتفاقا نقشه فقر وجود دارد، اما هیچ برنامه خاصی از سوی دولت برای ریشهکن کردن فقر وجود ندارد."
در ایران دو نقشه فقر یکی در سال ۱۳۸۳ به تفکیک استان (زهرا ابراهیمی) و یکی به تفکیک شهرستان (داود سوری) تدوین و منتشر شده است.
در نقشه فقر آقای سوری استانهای سیستان و بلوچستان و قم بیشترین و استانهای مازندران، قزوین و تهران کمترین میزان فقر را دارند.
اما با در نظر گرفتن توزیع جمعیتی، بیشتر فقرا در مراکز استانها زندگی میکنند و از این نظر تهران، خراسان رضوی و خوزستان فقرای بیشتری را اسکان دادهاند.
کارتنخوابی زنان
در هفته گذشته دو نفر از نمایندگان زن در مجلس ایران به افزایش شمار زنان کارتنخواب در تهران اشاره کردند.
هر دو نماینده، فقر و بیکاری زنان و سرپرست خانوار بودن را از عوامل مهم در بیخانمان شدن زنان عنوان کردند.
سن زنان کارتنخواب رو به کاهش است
زهره طبیبزادهنوری، نماینده مجلس ایران گفت: "سالهای گذشته فقط کارتنخواب مرد داشتیم، اما متأسفانه این روند به حوزه زنان هم کشیده شده و ما در حال حاضر شاهد این پدیده در خیابانها هستیم."
او مسئله اشتغال زنان را "بسیار مهم" دانست و گفت: "زنان در جامعه ما امکان اشتغال کمتری دارند و معمولاً تحت تکفل پدر یا همسر خود هستند. حال اگر به دلایلی این دو حامی مالی را از دست بدهند و مادر آنها هم به عنوان یک زن سرپرست خانوار قدرت تأمین زندگی فرزندانش را نداشته باشد، این دختر برای تأمین خواستههای خود دچار آسیبهای مختلفی خواهد شد."
"تمام عواملی که باعث رفتن مردان به سمت اعتیاد میشود، در مورد زنان مضاعف است؛ یعنی اگر بیکاری و فقدان قدرت اقتصادی یکی از عواملی است که باعث میشود مردان به سمت اعتیاد بروند، در مورد زنان نیز فقدان قدرت اقتصادی و عدم استقلال اقتصادی یا تأمین اقتصادی باعث بروز فقر شده و همین امر موجب میشود زنان بهتدریج مسکن خود را از دست بدهند و طبیعی است که چنین فردی بیخانمان شود و به کارتنخوابی رو بیاورد."
"زن سرپرست خانوار وقتی نتواند زندگی خود را تأمین کند، به بزهکاری کشیده میشود. در واقع، فقر و عدم توانایی مالی این زنان زمینه بروز آسیب و بزه اجتماعی در آنها را افزایش میدهد."
"این زنان سرپرست خانوار باید برای تأمین زندگی خود کار کنند، اما غالباً هیچ تخصصی ندارند. بنابراین، شانس بهدست آوردن کار برای آنها بسیار کم است. همه اینها عاملی میشود که دچار آسیب اجتماعی، بیخانمانی و کارتنخوابی شوند."
سال گذشته رضا جاگیری، معاون سازمان خدمات اجتماعی سازمان رفاه شهرداری تهران تعداد کارتنخوابهای تهران را "۱۵ هزار نفر" تخمین زد و گفت: "تقریباً ۲ هزار نفر از این کارتنخوابها را زنان تشکیل میدهند."
صندوق توسعه سازمان ملل مشارکت زنان ایرانی را در نیروی کار در سال ۲۰۱۳، ۱۶.۴ درصد اعلام کرده است
او همچنین گفت که در سه سال گذشته سن زنان کارتن خواب کاهش یافته و "به عنوان مثال اگر در سال ۹۰ عمدتاً زنان ۴۵ سال به بالا و سالمند کارتنخواب بودند، در حال حاضر میانگین سنی آنها به ۳۲ سال رسیده است؛ البته دختران بیخانمان هم داریم که عمدتاً معتاد هستند."
فاطمه آلیا نماینده مجلس ایران میگوید افرادی که در گذشته خانه به دوش نام داشتند و امروز به آنها کارتن خواب گفته می شود، "فاقد امکانات اولیه زندگی" هستند: "نگاه ما این است که اکثر آنها را زنان بد سرپرست تشکیل می دهند."
"آنها اغلب افرادی هستند که به دلایل متعدد خانواده خود را ترک کرده اند و در سطح شهر پراکنده هستند."
خانم آلیا هم به این نکته اشاره کرد که "تعداد کثیری از کارتنخوابها را در تهران شهرستانیها تشکیل می دهند که بخش عمده آنها مشکل اعتیاد و قاچاق مواد دارند؛ البته افراد سالم هم بین کارتنخوابها وجود دارد که در شهر سرگردانند."
خانم طبیب زاده معتقد است که آلودگی اخلاقی دختران جوان در شهرستان ها آنها را به کارتن خوابی در تهران می کشاند: "بسیاری از دخترانی که دچار این آسیبهای اخلاقی میشوند از سوی خانوادههای خود طرد میشوند و چون در شهرهای کوچک خود شناختهشده هستند برای بعضی از خانواده تحمل این مسئله مشکل است."
"به همین دلیل بسیاری از این دختران از منزل فرار میکنند و به تهران یا سایر شهرهای بزرگ میآیند. این افراد عمدتاً امکانات مالی هم ندارند و نمیتوانند برای خودشان مسکنی فراهم کنند، برای همین بیخانمان شده و به خیابانها کشیده میشوند."