دو سالگی دولت روحانی؛ وعدههای انتخاباتی چه شد؟
- توضیحات
- منتشر شده در چهارشنبه, 14 مرداد 1394 01:33
آذوح: حمیده محمدی روزنامهنگار
دو سال پس از آغاز به کار حسن روحانی به عنوان رئیسجمهور ایران، نتیجه یک بررسی از عملکرد او نشان میدهد که ۱۵ درصد وعدههای انتخاباتی او محقق شده و ۳۸ درصد آنها در حال پیگیری است، اما ۴۷ در صد این وعدهها یا محقق نشده یا اصولاً پیگیری نشده است.
مراسم تحلیف حسن روحانی، هفتمین رئیسجمهور ایران روز ۱۳ مرداد ۱۳۹۲ در مجلس شورای اسلامی برگزار شد و دولت او رسماً کار خود را شروع کرد.
همزمان با آغاز به کار دولت آقای روحانی، سایتی به نام " روحانیسنج" برای رصد وعدههای انتخاباتی او راه اندازی شد که بعدا وعده های او به عنوان رئیس جمهور را هم به دایره بررسی خود افزود.
این سایت اینترنتی از سایت مشابهی الهام می گرفت به نام "مرسی میتر" که توسط جمعی از جوانان مصری برای رصد کردن عملکرد رئیس جمهور پیشین مصر ایجاد شده بود.
این سایت در معرفی خود نوشته است: "روحانیسنج پروژهای آکادمیک است که در دانشکده مطالعات جهانی مانک در دانشگاه تورنتو... آغاز به کار کرده است".
وزارت امور خارجه کانادا از این پروژه حمایت می کند.
فرهاد سوزنچی، سرپرست پروژه روحانیسنج به بیبیسی فارسی گفت که مهمترین مشکل دست اندرکاران این پروژه، نداشتن دسترسی مستقیم به منابع اطلاعات و مسئولان ایرانی بوده است: "همتایان بینالمللی ما در کشورهای دیگر به خاطر حضور در کشورهایشان بسیار راحتتر و دقیقتر میتوانند عملکرد سیاستمداران و مسئولان را بسنجند. به همین خاطر، روحانیسنج همواره با کارشناسان، روزنامهنگاران و فعالان مدنی حوزههای مختلف در ارتباط بوده است تا بخشی از مشکل دور بودن از کشور را مرتفع کند".
به گفته آقای سوزنچی، سایت روحانیسنج همچنین برای تکمیل بررسی های خود، از کمک کاربران سایت یا کسانی استفاده کرده است که در شبکه های اجتماعی تحولاتی را به آنها تذکر داده اند یا نتیجه گیری های آنها را به چالش کشیده اند.
روحانیسنج، وعدههای آقای روحانی را به چهار بخش عمده فرهنگی-اجتماعی، سیاست داخلی، اقتصاد و سیاست خارجی تقسیم کرده و برای روشن کردن وضعیت هر وعده، به حرفهای رئیسجمهور و مسئولان و مصوبات دولت و مجلس ارجاع داده است.
با این حال به نظر می رسد در مواردی مثلا تشخیص اینکه وعده ای "محقق نشده" (یعنی به رغم پیگیری دولت، تحقق نیافته) یا اینکه اساسا "پیگیری نشده" طبیعتا می تواند محل اختلاف نظر باشد.
سایت روحانیسنج می گوید که در مجموع از ۷۳ وعده بررسی شده آقای روحانی، ۱۱ مورد تحقق یافته و ۲۸ مورد هم در حال پیگیری است، اما ۵ مورد محقق نشده و ۲۹ وعده هم پیگیری نشده است.
حوزه فرهنگی-اجتماعی
این بخش از ۲۳ وعده فرهنگی-اجتماعی تشکیل شده است که ۵ مورد آنها محقق شده، ۶ مورد در حال پیگیری است، ۲ مورد محقق نشده و ۱۰ مورد هم اصلا پیگیری نشده است.
موارد محقق شده عبارتند از: بیمه همگانی و اجباری؛ احیای ارکسترهای ملی و سمفونیک؛ بازگشایی خانه سینما در ماه اول؛ بازگرداندن استادان دانشگاه که اجباراً بازنشسته شده بودند و مخالفت با ستارهدار کردن دانشجویان.
دو وعده محقق نشده عبارتند از: تشکیل وزارت زنان و تأسیس فرهنگستان ادب و زبان آذری.
از برخی وعدههای پیگیری نشده میتوان به این موارد اشاره کرد: فضای باز سیاسی؛ بازگشایی انجمن صنفی روزنامهنگاران؛ تعیین قواعد و قوانین شفاف برای ممیزی کتاب؛ تعیین وضعیت معلمهای تبعیدی و اخراجی؛ رفع فیلتر از شبکههای اجتماعی؛ به حداقل رساندن کنترلها در حوزه سینما؛ لوایح مربوط به حمایت از زنان و بیمه زنان سرپرست خانوار.
برخی موارد در حال پیگیری عبارتند از: بازبینی پرونده ناشران تعلیقی؛ صدور کارت هوشمند برای بیماران صعبالعلاج؛ جذب بیشتر گردشگران خارجی.
حوزه سیاست داخلی
روحانیسنج ۲۰ وعده را در بخش سیاست داخلی گنجانده است که ۱ مورد محقق شده؛ ۲ مورد محقق نشده، ۷ مورد در حال پیگیری و ۱۰ مورد پیگیری نشده است.
یکی از مهمترین وعدههای روحانی که مورد توجه بوده است، رفع حصر از میرحسین موسوی، زهرا رهنورد و مهدی کروبی بود که پس از دو سال روی کار آمدن دولت روحانی به سرانجام نرسید. اخیراً علیاکبر ناطق نوری، رئیس دفتر بازرسی رهبر ایران، گفت که حسن روحانی توانایی ورود و تصمیمگیری درباره موضوع رفع حصر را ندارد.
یک وعده تحققیافته عبارت است از احیای سازمان مدیریت و برنامهسازی.
دو وعده محقق نشده: تعیین معاون رئیس جمهور از اقلیتهای مذهبی و انتصاب مشاور ریاست جمهوری در فناوریهای نو.
برخی از وعدههای در حال پیگیری از این قرارند: احیای خانه احزاب؛ انتصاب نیروهای محلی و قومی در مدیریتها در مناطق مختلف کشور؛ ارسال صورت نهایی سند حقوق شهروندی به مجلس؛ جلوگیری از خشک شدن دریاچه ارومیه.
برخی از وعدههایی که پیگیری نشدند: پاسخگو کردن و مسئولیتپذیری وزارت اطلاعات؛ تسهیل بازگشت ایرانیان خارج از کشور؛ توجه به آزادیهای اقلیتهای دینی در اجرای آداب دینی و مذهبی خود؛ رفع تبعیض قومی و جنسیتی.
حوزه اقتصاد
آقای روحانی در حوزه اقتصاد ۲۴ وعده داد که از این تعداد، ۴ مورد تحقق یافته و ۱۲ مورد در حال پیگیری است، اما ۸ مورد پیگیری نشده است.
۴مورد وعده تحقق یافته عبارتند از: افزایش حداقل دستمزد کارگران؛ پایین آوردن تورم به زیر ۲۵ درصد؛ ادامه پرداخت یارانهها و مهار تورم.
از وعدههای در حال پیگیری به این موارد میتوان اشاره کرد: بازگرداندن ظرفیت نفت خام به میزان سال ۸۴؛ پرداخت بدهی دولت به پیمانکاران؛ استقلال شورای پول و اعتبار؛ تکمیل پروژه پارس جنوبی.
نمونه هایی از وعدههای پیگیری نشده نیز از این قرارند: کاهش تفاوت نرخ بیکاری در استانها؛ استقلال بانک مرکزی و تقویت پول ملی؛ تأمین مسکن ارزان قیمت.
حوزه سیاست خارجی
شاید مهمترین وعده آقای روحانی حل و فصل اختلافات بر سر برنامه اتمی ایران با قدرتهای جهانی بود که به نظر می رسد با توافق ایران و گروه ۵+۱ در تیرماه ۱۳۹۴ به سرانجام رسید.
در حوزه سیاست خارجی، در وبسایت روحانیسنج، تعداد وعدهها ۶ مورد ذکر شده است که یک مورد تحقق یافته، یک مورد محقق نشده، ۳ مورد در حال پیگیری و یک مورد پیگیری نشده است.
وعده محقق شده، توافق هستهای و جلوگیری از تحریمهای احتمالی آینده است.
بهبود روابط با عربستان و کشورهای حاشیه خلیج فارس، وعدهای است که در حوزه سیاست خارجی هنوز محقق نشده اما به نظر می رسد که در حال پیگیری است.
کاهش و رفع تحریمها، شفافیت بیشتر در برنامه هستهای، و تلاش برای خارج کردن پرونده هستهای از شورای امنیت، از دیگر وعدههایی هستند که دولت در حال پیگیری آنهاست.
از نظر سایت روحانیسنج، بازگرداندن اعتبار به گذرنامه ایرانی، پیگیری نشده است.
جنبشهای اجتماعی؛ حکایت بیپایان
مرتضی کاظمیان روزنامه نگار
4 اوت 2015 - 13 مرداد 1394
همرسانی
بحث در مورد جنبشهای اجتماعی در ایران امروز اگر زمانی با انقلاب ۵۷ گره خورده بود و بعدتر، در دوران اصلاحات ـ بویژه با جنبش زنان و جنبش دانشجویی ـ مطرحتر شد، پس از انتخابات ۱۳۸۸ بیش از پیش در ارزیابی رویدادهای پس از انتخابات مطرح شد.
شمار ناظران و تحلیلگرانی که جنبش سبز را از زاویهی جنبشهای اجتماعی ـ اعم از مدرن یا کلاسیک ـ تحلیل کردهاند، کم نیست.
این ارزیابیها به بحث مربوط به مفهوم "جنبشهای اجتماعی" در ایران امروز بیشتر دامن زد. بحثهایی که ادامه دارد؛ و گفتوگو در مورد وضعیت جنبش سبز ـ بهویژه پس از حبس خانگی رهبرانش، موسوی و کروبی و رهنورد ـ از زاویهی تبیین همین کلیدواژه (جنبشهای اجتماعی) همچنان مطرح است.
سعید مدنی، فعال ملی ـ مذهبی و جامعهشناسی که بهواسطهی همدلی و همراهی با جنبش سبز از سال ۱۳۹۰ محبوس است، در مقدمه چند ده صفحهای کتابی که در زندان ترجمه و منتشر کرده (جنبشهای اجتماعی"، منتخبی از تألیف جف گردوین و جیمز ام.جاسپر) به این مقوله پرداخته و جوانب آن را کاویده و تبیین کرده است.
جنبش اجتماعی؛ مقاومت زنده
آنتونیو نگری، نظریهپرداز سیاسی معاصر، "مقاومت" را امری جاودانه، پایدار و زنده توصیف کرده که متناسب با شرایط تاریخی هر جامعه، در اشکالی متفاوت، پدیدار میشود.
به باور وی، نیروهای متمایل یا حامل تغییر، باید به صورت دائمی اشکال مقاومت را بازیابی و حتی بازتولید کنند. نگری دگرگونی اشکال مقاومت را تابع سه اصل کلی میداند:
نخست، فرصت تاریخی یعنی شکل مقاومت در به چالش کشیدن قدرت؛ که مقولهای زمانمند و مکانمند است و بنابراین کارگزاران تغییر همواره مترصد بهرهبرداری از امکاناتی هستند که در دوره تاریخی آنها وجود دارد.
دیگر اینکه بین اشکال در حال تغییر مقاومت و دگرگونیهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و بویژه تکنولوژیک رابطه انکارناپذیری وجود دارد.
و آخر آنکه در فرایند تحول مدلهای مقاومت، دستاوردها بهگونهای فزاینده، دمکراتیکتر، شفافتر و پایدارتر میشوند. به باور وی، مفهوم سنتی شورش تغییر کرده و نقش اینترنت و فضای مجازی واجد اهمیت بسیار شده است.
مدنی با اشاره به دیدگاه نگری تصریح میکند که پدیدههای اجتماعی از جمله جنبشهای اعتراضی را باید همچون موجودات زندهای دانست که در فرایند تحول خود دستخوش تغییرات جدی میشوند.
این تغییرات در طول حیات سیاسی و اجتماعی یک ملت اشکال نوین و تظاهرات متفاوتی خواهند داشت و مضامین یا ارزشها، معیارها و روابط درون آنها دائما تغییر میکند.
به عقیده او نظامهای سیاسی یا تمایلی به فهم این دگرگونیها ندارند یا اساساً از هشیاری لازم برای درک آنها برخوردار نیستند.
وی در همین راستا، یکی از اشتباهات مهم رژیم پهلوی را در ارزیابی اعتراضهای مردمی در جریان انقلاب اسلامی، نشناختن تفاوت ماهوی این اعتراضها با نهضت ملی و از آن مهمتر جنبشهای مسلحانه نیمه دوم دهه ۱۳۴۰ ارزیابی میکند.
به باور این پژوهشگر اجتماعی، نیروهای سیاسی نیز از این خطا مصون نیستند زیرا چشمانداز، استراتژی و ملاکهای دوری و نزدیکی آنها به سایر نیروها کاملاً تحتتاثیر ارزیابی و شناختشان از جنبشهای اعتراضی قرار دارد.
مفهوم و مختصات جنبش اجتماعی
مدنی در مقدمه کتاب به تبیین مفهوم جنبش اجتماعی میپردازد؛ ازجمله، آن را کوششی هماهنگ و مستمر توصیف میکند که یک یا چند گروه اجتماعی برای رسیدن به هدف یا اهداف مشترک دنبال میکنند.
فارغ از برخی ویژگیهای عمومی جنبشهای اجتماعی (ازجمله کنش جمعی، سازمان، رهبری، استمرار، هدف و قواعد و رسوم)، مدنی به تاکید آلن تورن بر سه مقولهی "هویت"، "موضوع مبارزه"، و "مدل اجتماعی یا چشمانداز" در جنبشهای اجتماعی اشاره و عنوان میکند که جنبش اجتماعی به مثابه یک کنش جمعی و گروهی، مستلزم آگاهی مشترک، احساس همدلی و وابستگی به گروه یا جماعت و یا حتی موضوعی اجتماعی است که کنشگران جنبش را از دیگران متمایز میسازد.
وی معتقد است که هویت معمولاً در قالب یک منشور منعکس میشود. کیستی فرد، جنبش و جایگاه او را نسبت به سایر افراد جامعه که آن هویت را نپذیرفتهاند، تعیین میکند.
در جنبشهای اجتماعی جدید هویت در قالب جنبههای نمادین و فرهنگی به شکلی نیرومند بروز و ظهور پیدا میکند و قادر است نظامهای معنایی مسلط و فرهنگ غالب را به چالش کشد. به این ترتیب جنبشهای اجتماعی جدید به نحوی جدی دگرگونیهای بنیادین در ساختار و باورهای فرهنگی پدید میآورند.
مدنی در ادامه پرسش مهمی را مطرح میکند: آیا هر تحرک یا اعتراض ناگهانی را میتوان "جنبش اجتماعی" نامید؟ پاسخ وی منفی است؛ او اعتراض تودههای فقیر شهری در نیمه نخست دهه ۱۳۷۰ را در اکبرآباد و اسلامشهر، اراک، مشهد و برخی شهرهای دیگر شاهد میآورد و مینویسد:
"آن اعتراضها نهایتاً واقعهای اجتماعی را رقم زدند که استعداد و امکان استمرار نداشت. رویداد یا واقعه میتواند جزیی از تغییر اجتماعی محسوب شود که نهایتا به تولد جنبش منجر شود؛ اما خود جنبش اجتماعی نیست."
این، ملاحظهای است که بین دیدگاه حامیان جنبش سبز و کسانی که آن را جنبشی اجتماعی توصیف میکنند، با کسانی که آن را اعتراضی انتخاباتی میدانند، مرزبندی میکند و تفاوت نگاهها را توضیح میدهد.
مدنی فرآیند شکلگیری جنبشهای اجتماعی و بحث سازمان را در سالهای اخیر واجد تغییری معنادار میداند؛ روندی که از سازماندهی هرمی بسوی سازمان شبکهای و افقی سوق یافته است.
در همین مرحله بتدریج پدیده رهبری اعتراض شکل میگیرد. رهبری جنبشهای اجتماعی از گذشته تا امروز کاملا تغییر کرده و از رهبری کاریزماتیک و مقتدر بهسوی مدیریت عقلانی چرخش داشته است.
در همین جاست که بحث عقلانیت و تدبیر در جنبش و نسبت آن با خشونت خردگریز و غیرعقلانی تحمیل شده به جنبشهای اجتماعی مورد تأمل قرار میگیرد. وضعی که محاسبات مبتنی بر "هزینه ـ فایده" را در طیفی از کنشگران دامن میزند.
مدنی بزرگترین منبع جنبشهای اجتماعی را "سرمایه اجتماعی" آن میخواند که در سیر حرکت جنبش بازتولید شده و بر قدرت و استحکام آن میافزاید. درواقع یکی از نوآوریها و ابداعات جنبشهای اجتماعی، توانایی در شناخت منابع بهخصوص اعتماد و سرمایه اجتماعی و فعالسازی آنهاست. مقولهای که فقدانش، منجر به کاستن معنادار توان اثرگذاری جنبش میشود.
ریزش و رویش نیروها در جنبش
ترغیب اعضا و حامیان جنبش به استمرار فعالیت در آن یکی از چالشهای جنبشهای اجتماعی است. جنبشها اغلب سالها یا حتی دههها باید برای ایجاد تغییرات مطلوب فعالیت کنند.
از اینرو جنبشها پیوسته نیازمند جایگزین ساختن اعضای منفعل شده یا کنار رفته هستند. این مسئله اهمیت زیادی در سرنوشت جنبشها دارد. بدیهی است در صورتیکه افراد زیادی جنبش را رها کنند و در مقابل جنبش نتواند کنشگران دیگری را جایگزین آنها کند، جنبش رو به افول گذاشته و درنهایت خاموش و بیاثر خواهد شد.
با چنین نقطه عزیمتی، گردوین و جاسپر معتقدند فعالان جنبش اغلب به دلیل اتلاف زیاد وقت و فعالیت پراسترس از پا درمیآیند.
کنشگران ممکن است زمانی که استراتژی و تاکتیکهای جنبش را نابخردانه یا دور از توان خود یا غیرعملی و دور از واقع ببینند، از آن فاصله گیرند؛ حتی برخی ممکن است به گروه دیگری با استراتژی و تاکتیکهای متفاوت بپیوندند. در مواردی نیز تغییرات در جو و فضای سیاسی ممکن است افراد را متقاعد کند که آرمانهای ایشان، دیگر نامناسب یا غیرواقعی هستند.
پیچیدگیها و مصائب و محدودیتها در پیشبرد و گسترش و توفیق جنبشهای اجتماعی، کم نیستند. بیدلیل نیست که مدنی در بخشی از مقدمهی مفصل کتاب، از چند تجربهی موفق و مهم یاد میکند:
جنبش اعتراضی سیاهپوستان آمریکا به رهبری مارتین لوترکینگ برای کسب حقوق مدنی، جنبش ضدآپارتاید به رهبری نلسون ماندلا در آفریقای جنوبی، جنبش اعتراضی کارگران در لهستان به رهبری لخ والسا، و جنبش استقلالطلب و ضدخشونت هند به رهبری مهاتما گاندی.