طالبان افغانستان؛ نبرد ملا اختر منصور برای رهبری
- توضیحات
- منتشر شده در چهارشنبه, 01 مهر 1394 22:55
آذوح: داوود قاریزاده بی بی سی
گروه طالبان میگوید مخالفتهای داخلی را کنار گذاشته اند و با رهبری ملا اختر محمد منصور کنار آمدهاند.
اعلام این موضوع از سوی طالبان پس از آن صورت میگیرد که برای هفتهها تلاشهای شدیدی برای متحد ساختن طالبان زیر نظر جانشین ملا عمر، رهبر پیشین و بنیانگذار طالبان جریان داشت.
بعد از اعلام خبر مرگ ملا محمد عمر در جولای/ ژوئیه، ملا اختر محمد منصور، از سوی عدهای از بزرگان گروه طالبان به عنوان "امیرالمومنین" جدید برگزیده شد.
در ابتدا شماری از پیروان طالبان با این تصمیم مخالفت کردند.
بیبیسی با شماری از آگاهان مسائل گروه طالبان صحبت کرده تا تصویر روشنی از وضعیت این گروه تحت رهبری جدید آن ارائه دهد.
رقیبان رهبر جدید گروه طالبان، پسر و برادر ملا محمد عمر بودند که تا هنوز هم چندان شناخته شده نیستند. هر دوی آنها شیوه انتخاب ملا اختر محمد را به عنوان رهبر گروه طالبان زیر سوال بردند. اما بالاخره هر دو از رهبر جدید حمایت کردند. ذبیحالله مجاهد، سخنگوی گروه طالبان به بیبیسی گفت: "ملا یعقوب، پسر ملا عمر و ملا منان، برادر ملا عمر در جریان مراسم باشکوهی با رهبری جدید این گروه بیعت کردند."
سخنگوی طالبان مکان برگزاری این مراسم را فاش نکرد ولی افزود که "حالا این گروه کار خود را یکپارچه ادامه خواهد داد."
در هفتههای اخیر صدها فرمانده، جنگجو و روحانیون طرفدار طالبان برای حل مخالفتها میان رهبرانشان به پاکستان سفر کردند.
گزارشها از شهر کویته پاکستان حاکیست که حامیان محلی گروه طالبان مجبور بودند برای برگزاری جلسات مشوره ای در این شهر صدها عضو این گروه را در مساجد، مدارس و منازل شخصی خود میزبانی کنند.
اما به نظر میرسد که کار یکپارچه ساختن طالبان هنوز پایان نیافته است؛ زیرا شماری از چهرههای مهم این گروه همچنان تهدید میکنند که از ملا منصور اطاعت نخواهند کرد و دستههای خود را مستقلانه مدیریت خواهند کرد و جنگ را خودشان پیش خواهند برد.
نیاز به اتحاد
تلاش گروه طالبان به منظور از میان بردن مخالفت شماری از اعضای این گروه با انتخاب رهبر جدید، بیانگر اهمیت حفظ یکپارچگی در میان اعضای این گروه است.
وحید مژده که در دوران حکومت طالبان در وزارت خارجه کار میکرد، میگوید طالبان میدانند که تا چه حد وحدتشان برای بقای شان مهم است.
آقای مژده میگوید: "دشمنان آنها (گروه طالبان) قویتر از این گروه هستند، به همین منظور آنها میدانند که اگر در داخل این گروه مخالفت وجود داشته باشد، از هم پاشیده میشود."
بارنت روبین، یکی از کارشناسان ارشد آمریکایی در امور افغانستان میگوید، آنچه طالبان را کنار هم نگهداشته و تا حال از همپاشی آنها جلوگیری کرده، ایدیولوژی منسجم آنها است.
او میگوید: "طالبان به منظور پایان جناحگرایی به وجود آمدند و در میانشان احساسات ضد جناحگرایی قوی وجود دارد."
آقای روبین میگوید: "همه از اوامر امیر پیروی میکنند. مخالفانی هم وجود داشته اند که یا این گروه را ترک کردند یا هم از آن اخراج شدند. ولی همین که بیرون شدند، همه نفوذ خود را از دست دادند."
ملا اختر محمد منصور به عنوان امیر، همراه با دو معاون، ساختار فرماندهی نسبتا بسته گروه طالبان را اداره میکند.
یکی از دو معاون رهبر گروه طالبان، سراجالدین حقانی، رهبر شبکه حقانی است که متهم به انجام شماری از خونبارترین حملات در داخل افغانستان است.
سراجالدین حقانی در فهرست سیاه آمریکا قرار دارد و این کشور برای بازداشت او ۵ میلیون دلار جایزه تعیین کرده است.
لایه بعدی در ساختار رهبری گروه طالبان، شورای رهبری ۱۸ نفری این گروه است. تحت رهبری جدید، اعضای این شورا از ۱۸ به ۲۱ نفر افزایش یافته است.
رحیمالله یوسفزی، نویسنده پاکستانی میگوید که تقریبا همه اعضای شورای رهبری طالبان از پشتونهای افغانستان اند.
آقای یوسفزی میگوید: "تنها دو نفر از اعضای شورای رهبری غیر پشتون اند، یک تاجیک و یک نفر هم ازبک از شمال افغانستان است. جدا از آن دو، اکثریت مطلق اعضای رهبری از ولایتهای جنوبی قندهار، ارزگان و هلمند اند؛ مناطقیکه مرکز اصلی و زادگاه گروه طالبان خوانده میشوند."
شورای رهبری بیشتر از ده کمیسیون را اداره میکند که همانند وزارتخانههای طالبان عمل میکنند.
برهان عثمان، از شبکه تحلیلگران افغانستان میگوید که کمیسیون نظامی شاید مهمترین این کمیسیونها است که مدیریت شورش را به عهده دارد.
آقای عثمان میگوید: "مسئول کمیسیون نظامی، فردی است معادل وزیر دفاع یک کشور."
او میافزاید که شورشیان در میدان جنگ از سوی شبکهای از فرماندهان محلی و والیان نامنهاد طالبان در ولایات مختلف رهبری میشوند.
موازی با شورشگری، طالبان یک کمیسیون سیاسی هم دارند که دفتری در قطر دارد. این دفتر به عنوان یک نقطه تماس برای تسهیل گفتوگوهای ابتدایی صلح به وجود آمد.
در حالی که گفته میشود رهبران گروه طالبان در پاکستان اند و فرماندهان و واحدهای جنگی آنها در نقاط مختلف افغانستان متفرق اند، برقراری ارتباط میان آنها چالش بزرگی است.
هارون رشید، دبیر برنامههای بیبیسی در اسلامآباد میگوید برای طالبان نگرانی اصلی سری نگهداشتن اطلاعات حساس است.
آقای رشید میگوید: "بهترین و محفوظترین شیوه برقراری ارتباط برای آنها انتقال شفاهی پیامها است. ولی آنها همچنین ارتباطات کتبی هم برقرار میکنند. من در شهر میرانشاه وزیرستان شمالی، نامههای آنها را دیدهام که نشان میدهد این شیوه تماس نیز در میان آنها از همیت ویژه برخوردار است."
عثمان برهان از شبکه تحلیلگران افغانستان میگوید فرماندهان محلی و والیهای نامنهاد طالبان از ارتباطات الکترونیک نیز استفاده میکنند.
او میگوید: "در حالیکه ممکن است شخص والی نامنهاد طالبان با فرمانده زیردست خود صحبت نکند، اما یکی از دستیاران او احتمالا با استفاده از زبان کد و محرم، از طریق تلفن یا هم اگر در محل نزدیک باشند، با استفاده از شیوه (رادیویی) تاکیواکی این کار را کند."
شماری از اسامی، مانند شورای کویته، که برای شورای رهبری طالبان استفاده میشود، بیشتر در ارتباط با موقعیت رهبران این گروه به کار برده میشود اما آقای برهان میگوید این نامها شاید "گمراه کننده" باشد.
او میگوید:" این شاید اسم میکانیسم باشد (شورای کویته) تا مرکز رهبری. آنها در خانه یکی از اعضا یا حامیان خود دیدار میکنند و روز بعد شاید جای دیگری ببینند."
هارون رشید از بیبیسی نیز موافق است که این اشتباه خواهد بود اگر فکر کنیم که طالبان یک سازمانی است دارای ساختار بسیار منظم.
او میگوید: "آنها با حداقل گذاره میکنند و همواره در حرکت اند. مدارس و مساجد در پاکستان مکانهای مورد علاقه آنها است و از آنجاها فعالیت میکنند."
تامین هزینه شورشیان
هواداران گروه طالبان در کشورهای عربی به شکل سنتی به آنها کمک مالی میکنند. ولی شماری از آگاهان میگویند که کمکهای آنچنانی کاهش یافته است.
بارنت روبین، کارشناس برجسته آمریکایی در امور افغانستان میگوید: "برداشت من این است که این منبع کاهش یافته است، چون تمرکز جهاد جهانی برگشته به خود جهان عرب."
نظر به گفته آقای روبین "در داخل افغانستان منبع اصلی درآمد طالبان زور ستانی، باجگیری، رشوه، جمعآوری مالیات یا هم گرفتن پول اجباری از تاجرین محلی و مانند آنها است."
آقای روبین همچنین میگوید که شماری از اعضای گروه طالبان سرمایهگذاریهایی در امارات متحده عربی، قطر و عربستان سعودی دارند.
به گفته او "شبکه حقانی سرمایهگذاریهای کلانی در پاکستان، افغانستان و خلیج فارس دارد، از جمله فروش عسل و مسلما هرکسی که در افغانستان زمینی در اختیار دارد که در آن خشخاش کشت میشود یا جادههای را کنترل میکند که مواد مخدر از طریق آن انتقال داده میشود، از محافظت و اخاذی تجارت مواد مخدر پول بدست میآورد."
طالبان از پتانسیل منابع طبیعی افغانستان هم بی بهره نیستند. وحید مژده میگوید که سال گذشته گروه طالبان برای بهرهبرداری از منابع طبیعی افغانستان یک شاخه جدید را به کمیته مالی خود افزودند. او همچنین میگوید:" این کمیسیون معادنی را که تحت کنترل گروه طالبان است، به مردم و هم به شرکتها اجاره میدهند."
حکومت افغانستان پیوسته همسایه جنوبیاش پاکستان را به حمایت از گروه طالبان متهم کرده است؛ اتهامی که اسلامآباد آن را رد میکند.
هارون رشید میگوید: "پاکستان رسما کنترل خود بر طالبان افغان را رد میکند اما رد کردن این واقعیت که پاکستان بر آنها نفوذ و با آنها رابطه دارد، مشکل است."
بارنت روبین معتقد است که ادعاهای مطرح شده در مورد ارتباط نزدیک سرویس اطلاعات داخلی پاکستان (ISI) با طالبان افغان، چندان دور از واقعیت نیست.
او میگوید: "بسیار ممکن است که آی اس آی یا کسانی که در درون طالبان طرف معامله با آی اس آی هستند، بخش زیادی از عملیات این گروه را مستقیما هدایت کنند. در سالهای ۱۹۹۴ تا ۲۰۰۱ همین گونه بود."
آقای روبین میگوید که پاکستان ممکن است از طالبان برای تحقق منافع استراتژیک آینده خود در افغانستان استفاده کند. به گفته وی "پاکستان میخواهد از فشار عملیات طالبان در افغانستان برای جلوگیری از ایجاد یک حکومت طرفدار هند یا طرفدار پشتونستان در این کشور استفاده کند. آنها این را گفته اند. اما آنها به صورت ضمنی این را هم گفتهاند که اگر این خواستهها تامین شود، به شورش طالبان پایان خواهند داد."
البته پاکستان خود گرفتار شورشهایی در داخل خاک این کشور است؛ تحریک طالبان پاکستان و همین طور گروههای وابسته به القاعده.
به گفته ناظران در حالی که ارتباطاتی با طالبان افغان وجود دارد، میزان همکاریهای عملی چندان دیده نمیشود.
برهان عثمان از شبکه تحلیلگران افغانستان میگوید: "تحریک طالبان پاکستان با ملا عمر بیعت کرده بود و خودبهخود این بیعت را به ملا اختر منصور (جانشین ملا عمر) منتقل خواهند کرد."
"اما حتی از همان آغاز هم این بیعت بیشتر یک همبستگی نمادین بود. تحریک طالبان پاکستان یک تشکیلات کاملا متفاوت است، با ایدئولوژی متفاوت، اهداف متفاوت و سازوکارهای متفاوت. بیشتر شبیه القاعده است. این گروه با طالبان بیعت کرده اما این بیشتر یک همبستگی نمادین است."
یکی از مخالفان بالقوه طالبان افغان که در افغانستان شورشیانی دارد و با گروه موسوم به دولت اسلامی بیعت کرده است که گفته میشود در برخی از مناطق افغانستان حضور دارد. اما ناظران بر این باورند که اینها بیشتر جنگجویان ناراضی هستند.
بارنت روبین میگوید: "شماری از طالبان که از رهبری این گروه ناراضی بودند و نتوانستهاند در این گروه عمل کنند، از این گروه جدا شده و به دولت اسلامی پیوستهاند."
قدرت امیر جدید همچنان با چالشهایی روبرو است.
یکی از فرماندهان برجسته گروه طالبان در جنوب افغانستان، ملا منصور دادالله، رهبر جدید این گروه را آلت دست سازمان اطلاعاتی پاکستان خوانده و خبرهایی از درگیری میان طرفداران او و جنگجویان وابسته به بدنه اصلی طالبان منتشر شده است.
اما با وجود این چالشها، برهان عثمان معتقد است که نشانهای از اینکه طالبان به صورت جدی ضعیف شده باشند، وجود ندارد.
"جنگ شدیدتر از همیشه ادامه دارد. دستکم تا حالا تغییر شاخصی در جبهات دیده نمیشود."