ابعاد روانی تکرار توهمات کورد ها

آراز پولاد اورگ
" اگر یک خبر دروغ باشد ولی به کرات در رسانه ها تکرار شود، علی رغم دروغ بودن همان تاثیر را خواهد گذاشت" این جمله اصل اول روان شناسی رسانه ها می باشد.
کوردها مثل تمام مردمان و ملت های دنیا حق زندگی و حق آزادی دارند. با این حال روی دیگر سکه در صورت هرگونه ادعای ارضی کوردها یا سایر ملل بر روی ملتی دیگر، ملت مورد تعرض واقعه شده حق دفاع مشروع از خود را دارد. حربه ی روانی که کوردها (استدلال شود حامیان تئورسین آنها) در سال های اخیر تمرکز زیادی روی آن نشان می دهند و تا حدی تاثیرات مثبتی را روی اهداف حامیان پشت پرده ی آنها داشته است، اغراق و تکرار توهماتشان در سخنرانی ها و رسانه ها یشان می باشد. چه کسی تصور می کرد که کورد ساعت فروش یا عطر فروش (لازم به توضیح است ساعت فروش بودن یا کارگر کوره پزی بودن حقیر شمردن اکراد نیست، بلکه این سبک زندگی و آوردن مواد قاچاق جز فرهنگ جغرافیایی و زیست بومی کورد ها می باشد)  متفرق در مرکز اورمیه روزی نه تنها غرب آزربایجان را کورد نشین بنامد بلکه پا را فراتر هم بگذارد؟؟
علت این موفقیت نسبی آنها، حداقل در سطح رسانه ناشی از دو فاکتور روانی می باشد که بررسی آن می تواند نقاط ضعف دست اندرکاران رسانه ای ما را روشن کند:
1: تمرکز بر یک هدف: کوردها علی رغم اختلافات بدوی قبیله ای تماما بر روی یک هدف آرمانی تمرکز کرده اند و آن تشکیل 4 پارچه است. در بعد روانی، اهداف ملت ها را همچون اهداف یک فرد نوعی قلمداد می کنند، همچنان که فرد نوعی با گسترش بی هدف مطالعات یا فعالیت های خود از هر فعالیت امورات سطحی را یاد می گیرد ولی با تمرکز بر یک هدف، یک رشته یا یک تخصص در آن امر متخصص و متبحر می شود، ملت ها نیز چنین هستند و در صورت اتلاف انرژی خود در اهداف متعدد بدون هدف آرمانی، از هر هدف به صورت سطحی بهره مند می شوند و در مقابل هر گونه بحران شکننده خواهند شد. در این راستا صاحب نظران اهداف را در یک طیف قرار می دهند که در یک سوی آن اهداف کوچک زندگی (مثل روزی یک لغت انگلیسی) و در بعد آرمانی هدف نهایی قرار دارد (مثل فوق دکتری در هاروارد)، معلوم است هدف آرمانی به سختی دست یافتی است ولی می توان حداقل به جنبه هایی از آن دست یافت مثل دکتری در یکی از دانشگاه های معتبر، در مورد فعالیت های مدنی هم می توان در یک طیف  تدریس به زبان مادری و در طیف دیگر توران را تصور کرد. که کورد ها با تمرکز به هدف آرمانی بسیار بزرگ، قدم به قدم تا جایی که می توانند پیش می روند.
2: بعد دوم که همسو با بعد اول می باشد، اغراق در رسانه هایشان است. مثلا بارزانی هنگام نشست های تجاری یا سیاسی نقشه ی کردستان بزرگ را نشان می دهد، یا در سخنرانی های خود تبریز را و شاید فردا باکو را کورد نشین می داند. بدیهی است از دید یک روان شناس این رفتارها بعد روانی و تفکر پشت پرده ی استعمال کنندگان آن را فاش می کند. نه وجود یا خطر چنین امری را.
در حالت کلی آنچه مهم است نشر اخبارآنهاست که همین نشر اخبار و حتی تفسیر آنها به نوعی هدف تئورسین های حامی کوردیزه سازی مناطق تورک نشین است. برای نمونه سایت گوناز تی وی : در مقاله ی صادق زيبا کلام از پروژه ي کردسازي پرده برداشت!-GunazTV / اخبار و نیز تکرار و تفسیر سخن بارزانی : "ما تبریز را هم به تورکهای مهاجر نمی دهیم"! نوعی همکاری و تسهیل هدف کورد هاست.
توصیه های مقاله برای جامعه ی فعالین رسانه ای:
1: از هر گونه جو سازی و تفسیر و بزرگ نمایی سخنان متوهم کورد ها پرهیز شود.
2: در مقابل سخنان این چنینی بهتر است همان روش را به کار گرفته و آن مناطق کورد نشین (مهاجر نشین) را تا قلب کرکوک تورک نشین خواند. مثال عملی: برای مثال هنگامی که بازرانی متوهمانه تبریز را کورد نشین می نامد نیازی نیست به این خبر حساس باشیم بلکه بهتر است در واکنش به این خبر تورک نشین بودن تمامی مناطق کورد نشینان مهاجر امروزی را مورد بحث قرار داد و تا قلب کرکوک پیش رفت (که البته اسناد تاریخی هم در این زمینه وجود دارد که آن را به صاحب نظران تاریخ می سپاریم).
3: تدوین یک شعار برای نهادینه شدن باور روانی تمامیت ارضی آزربایجان و به کار بردن مکانیسم دفاعی در مقابل تاثیرات احتمالی چنین اخباری: در توضیح بیشتر با مثالی بسط داده می شود، برای نمونه هنگامی که یک مبارز سیاسی در زندان اطلاعات تحت القای روانی قرار می گیرد، مثلا دائما به او می گویند: راهت اشتباه است، مبارز می تواند با تکرار دائمی یک شعار، مثلا: من قهرمانم، من قهرمانم، من قهرمانم و... می تواند از طرق روانی اثر القا را خنثی کند. در زمینه ی کوردها بهتر است جمله ای شبیه آنچه در ادامه می آید وارد ادبیات فعالان شود،  ابتدا جمله ای به نقل از یکی از شاعران در اورمیه: بیز قوناق سور میلتیخ، یر اوسته سیزه یر اولماسا و چوخ ایستسز حتما یر آلتینتا یر ووریخ. جمله ی بعدی: کورد ها حق زندگی دارند، حق آزادی دارند، حتی حق پرچم و سرود ملی دارند ولی اگر اداعای ارضی کنند کل کوردستان را از دست خواهند داد.
3: هدف  آرمانی در قالب تئوری حرکت ملی برای ایجاد نظم ذهنی در فعالان ترسیم شده و گسترش یابد.
توپراقدان پای اولماز2014/13/1
Submit to DeliciousSubmit to DiggSubmit to FacebookSubmit to Google PlusSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn